عزت نفس امام حسین (ع) در کلام

جمعه 7 مرداد 1401 - 18:36:2
عزت نفس امام حسین (ع) در کلام

به گواه تاریخ نویسان امام حسین (ع) از مرگ هراسی نداشت و و هر چیز عزیز و پست و پرقیمت و بی قیمت در نظر او فدای دین و حقیقت بود.

تهران- الکوثر:  کتاب شخصیت امام حسین ( علیه السلام ) قبل از عاشورا در بیان عزت نفس امام حسین (ع) به نقل از ابن شهر آشوب آورده است: سبقت العالمین الی المعالی بحسن خلیقه و علو همهیرید الجاحدون لیطفؤه و یأبی الله الا ان یتمه . امام حسین(ع)  به زندگی دنیا بی اعتنا بود به طوری که از مرگ هم هراسی نداشت و کوچک ترین توجهی به آنان نمی کرد غیر از برهان خدا و رضای او که با خون حسین ممتزج بود. و هر چیز عزیز و پست و پرقیمت و بی قیمت در نظر او فدای دین و حقیقت بود.

استاد علائلی گوید: از این نظر سزاوار است که بعد از جد بزرگوارش پایه گذار ثانی دین نامیده شود و یا تجدید کننده ی فرائض لقب گیرد. به طوری که شاعر هندی «معین الدین اجمیری»  گفته: حسین (ع) در آن شرایط موجود که اسلام با آن دست به گریبان بود مرگ را خوشبختی می دانست و زندگی با ستمکاران را ملالت و رذالت معرفی می کرد و می فرمود: انی لا اری الموت الا سعاده و الحیاه مع الظالمین الا برما. 

همچنین بخوانید:
آشنایی با فضیلت اعمال ماه محرم
اعمال دهه اول ماه محرم

به عبارت روشن تر مرگ که در نظر همه ی اهل دنیا سخت و رنج آور است اگر با پذیرفتن حکم ظالمان و زندگی در زیر نفوذ آنان مقایسه شود، باید گفت مرگ بهتر است.خطبه ای که آن حضرت در «بطن الرمه» ایراد فرمود مهمتر از همه ی اینهاست که ما ترجمه ی قسمتی از آن را در اینجا می آوریم: «ای مردم! زندگی همین لولیدن چون کرمها و خوردن و آشامیدن چون بهایم نیست و هدف وجود آدمی نیز اسارت در دست شهوت و هوا و هوس نیست.

کجایید ای مردم! مرکب غفلتی که زیر پا دارید شما را به کجا و تا کجا خواهد برد؟! اینکه شما بدان دل خوش کرده اید زندگی نیست، فساد است. شما استخوان یکدیگر را می جوید و خون همدیگر را می خورید و به هستی یکدیگر با چشم بغض و عداوت می نگرید. همه ی این نکبت ها را دست ظلم بر شما تحمیل کرده است. من می روم تا این دست را قطع کنم. می روم تا ظالمان را نابود سازم، ولی شما مرا می ترسانید و می گویید خون تو را خواهند ریخت! غافل از آنکه خون مظلومان چون بر زمین ریزد، جوششی خواهد کرد و موج خواهد زد و امواج خروشانش ستمگران را به غرقاب فنا خواهد انداخت. این است راه من و این است هدف من. آنان که با من هستند بیایند و کسانی که سودای دیگر دارند بازگردند.بزرگ فلسفه ی قتل شاه دین این است که مگر سرخ به از زندگی ننگین است .

کردار حسین سرمشق فداکاری و رفتارش نقشه ی سعادت طلبی است. افکار بلند حسین (ع) برای جوانان دنیا بهترین راهنمای ایفای وظایف شرافت و شعار حسین (ع) برای سربازان عالم روشنترین مشعل اجرای دقیق شهامت است. حسین (ع) مظهر اکمل صداقت و صفاست و مثل اعلای سماحت و وفا.حسین سر باخت ولی با ستمگران نساخت. حسین (ع) در قتلگاه شرافتمندانه جان سپرد، ولی به ستمکاران دست بیعت و اطاعت نداد. حسین (ع) هر چه داشت در کف گذاشت و یکباره تقدیم خدا نمود،

ولی در برابر اجنبی سر تمکین فرود نیاورد. حسین (ع) از خانه و خاندان و جوانان و کودکان خود چشم پوشید، ولی در مقابل بیگانگان گردن خضوع و مذلت خم نکرد. حسین (ع) برای بقای ملت و سنت هیچ دیوار و سدی را مانع ندید و برای پیش بردن مقصود و مرام و مطلوب خویش هیچ زحمت و اذیتی را مانع راه ندانست.حسین شریف، نام بلند را زندگی جاویدان به شمار آورد و به همین لحاظ می فرمود: من مرگ با شرافت را جز خوشبختی و زندگی با ستمگران را جز نکبت و ملالت نمی بینم. ابن ابی الحدید گوید: سید اهل الاباء الذی علم الناس الحمیه و الموت تحت ظلال السیوف اختیارا له علی الدنیه ابوعبدالله الحسین بن علی بن ابیطالب الذی عرض علیه الامان و اصحابه فانف من الذل.  .سرور و پیشوای کسانی که به مردم درس جوانمردی و شهامت و مرگ شرافتمندانه را در زیر سایه شمشیرها یاد داد و به ذلت تن نداد همان حسین بن علی بود به وی و یارانش پیشنهاد امان و تسلیم داده شد و او نپذیرفت و از قبول آن، ننگ داشت.

عزت نفس حسین

علاوه بر خصائص و اوصاف گذشته، امام (ع) عزت نفس خود ر ا تا دم مرگ حفظ نمود و دست به بیعت نداد اگر به بیعت در مجلس ولید تن در نداد – این چندان مهم نبود، زیرا عوامل و شرایط موجود، امام را در آن مجلس در محاصره و مضیقه به تمام معنا نگذاشت و شهر مدینه وطن خودش بود و یاران پیغمبر کم و بیش در آنجا وجود داشتند

و مخالفین یزید با حسین (ع) همراه بودند و آل هاشم همه دسته جمعی منتظر فرمان امام دم در مجلس ولید ایستاده بودند و می توان گفت قوای امام از تاکتیک ولید کم نبود و تازه پیشنهاد ولید تنها بیعت و پذیرفتن خلافت یزید بود و از پذیرش اطاعت ابن زیاد سخنی در بین نبود.اما از مطالعه ی تاریخ قیام امام معلوم می شود که پس از محاصره ی آن حضرت دو مسأله مطرح بوده است یکی آنکه امام خلافت یزید را بپذیر و دیگر آنکه ذلیلانه و خاضعانه تسلیم ابن زیاد گردد.

امام در یکی از خطبه های روز عاشورا به این مطلب اشاره فرمود: «الا ان دعی بن دعی قد رکزنی بین اثنتین: بین السله و الذله هیهات منا الذله فابی الله ذلک لرسوله و للمؤمنین الخ.  یعنی: آگاه باشید این پسر خوانده پسر فرزند خوانده (ابن زیاد) مرا بین دو امر ناچار کرده: یا شمشیر کشیدن و جنگ کردن و یا قبول ذلت، حال اینکه محال است از ما ذلت، زیرا خداوند آن را بر رسول خود و بر مؤمنین روا ندانسته.
در این خطبه از خلافت یزید حرفی مطرح نیست و آنچه مطرح است باید حسین (ع) بدون  قید و شرط تسلیم ابن زیاد گردد و معلوم نبود که او با امام چه رفتار خواهد کرد و حسین عزیز عزت نفس خود را باز حفظ کرد. بعلت آنکه خداوند به ذلت مؤمن اجازه نداده، بعلاوه شرافت ذاتی و عظمت خانواده ی حسین این اجازه را نمی دهد لذا می فرمود (حجور طابت و انوف حمیه و نفوس ابیه) و آغوش های پاک حسین را پرورش داد و

گردن فرازان با غیرت و نفسهای غیر خاضع که حسین (ع) از آنها به وجود آمده مانع از این ذلت بود.این استقامت و حفظ عزت نفس در مراحل اخیر مبارزه ی امام بیشتر تجلی کرد. گو آنکه مقاومت حسین (ع) در مقابل دستگاه دیکتاتوری یزید در همه ی مراحل مردانه و شجاعانه بود و لیکن این عظمت روحی از صبح عاشورا تا وقت شهادتش حیرت انگیز و بهت آور است، و بدون مبالغه هیچ قلم توانا و زبان گویایی نمی تواند آن را آنچنان که هست تحریر و تقریر نماید.آنگاه که حسین بن علی (ع) در محاصره ی شدید نیروهای مسلح ابن زیاد قرار گرفته و سپاه متجاوز آماده بود تا با یک حمله کار آن حضرت را یکسره کند، و آنگاه که برق شمشیرهای هزاران نظامی مسلح دشمن چشم ها را خیره کرده و دلها را می لرزاند، و آنگاه که سوز تشنگی، سراپای وجود امام را می گداخت و جهان در چشمش تیره و تار شده بود، آنگاه که زنان و کودکان امام در خیمه ها منقلب و پریشان، در حال سوز و گداز به سر می بردند، آنگاه که خاندان آن حضرت در حال بلاتکلیفی و نگرانی از آینده و در انتظار اسارت دقیقه شماری می کردند، و آنگاه که ناله های جانسوز زنان و کودکان تشنه و سرگردان قلب پرمهر حسین (ع) را می لرزاند و جگرش را چاک می زد، امام در چنین اوضاع وحشتزا و کوبنده ای که هر پهلوان مردافکنی را بیچاره می کند، و در چنین عرصه ی پرمحنتی که شیردلان را به زانو درمی آورد، و در میان چنین طوفان بلایی که هر ناخدای زبردست، خود را گم می کند می فرمود: «هیهات منا الذله» ما هرگز ذلت را نمی پذیریم و می گفت «لا اعطینهم بیدی اعطاء الذلیل« من دست ذلت به دست اینان نمی دهم.سلام گرم عاشقان آزادگی بر تو باد ای رهبر آزادگان که ذلت را نپذیرفتی و به خون خود غلتیدی. درود پرشور شیفتگان حق و عدالت بر روانت ای فرشته ی بشر سیما که در راه عدالت  عاشقانه جان دادی، و سلام سوزان دلباختگان آزادی و انسانیت نثار بارگاه عظمت و جلال تو باد ای مرد آسمانی و ملکوتی که در راه آزادی از همه چیز خود درگذشتی.


آخرین اخبار جهان اسلام را در الکوثر فارسی پیگیری کنید
جدیدترین خبرها  را در کانال تلگرامی الکوثرفارسی بخوانید: (کلیک کنید)
صفحه ویژه محرم؛ نهضت حسینی
از صفحات
دین و زندگی و ندای نور الکوثر فارسی دیدن کنید
آموزش سوره های قرآن ویژه کودکان
صفحه ادعیه و زیارات  الکوثر فارسی


جمعه 7 مرداد 1401 - 18:35:57

پربازدیدها