تهران-الکوثر، در این گفتار با یاری گرفتن از کلام امیرمؤمنان علی (ع) روش برخورد با مشکلات را مرور می کنیم.
وقتی ما زندگی انسانی را به ذهن میآوریم، رنجها و مشکلات بخش بزرگی از زندگی او را در برمی گیرند. همانطور که یک کوهنورد ماهر برای رسیدن به قله کوه مراحل سختی را می گذراند یا یک شناگر موجهای متعددی را پشت سر می گذراند و به هدف خویش دست پیدا می کند، انسانها هم در مواجهه با مشکلات و مصائب هستند. بعضی با فائق آمدن بر مشکلات پیروز می شوند و بعضی در مقابل آنها سر تسلیم فرود میآورند.
آنها که در برابر مشکلات همچون کوه می ایستند ویژگیهایشان چیست؟ چه ترفندهایی را بکار می گیرند؟
ما در این گفتار با یاری گرفتن از کلام امیرمؤمنان علی (ع) روش برخورد با مشکلات را مرور می کنیم.
۱. شناخت مشکلات
در اولین مرحله ما باید مشکل را بشناسیم تا بتوانیم با آن مبارزه کنیم. وقتی دو ورزشکار می خواهند با یکدیگر مبارزه کنند، درباره ویژگیهای یکدیگر اطلاعاتی به دست می آورند و از طریق این اطلاعات خود را برای مقابله با حریف آماده می سازند. شناخت مشکلات، نخستین مرحله برخورد است.
انواع مشکلات و مصیبتها
الف. مصیبتهایی که لازمه طبیعت و فطرت انسانی است، مانند مرگ.
ب. مشکلاتی که خدا برای توانا ساختن انسان قرار داده است. بعضی از این مشکلات انسان را از نظر جسمانی محکم می سازد و بعضی ها از نظر معنوی.
مشکلاتی که انسان را از نظر جسمانی محکم می سازد.
یک استاد بیولوژی (BIOLOGY) شاگردان خودش را درس می داد که پروانه چگونه از قالب بیرون آمده و به شکل پروانه در می آید. او به شاگردان خودش گفت که وقتی پروانه تلاش می کند که از قالب بیرون بیاید هیچ کس در بیرون آمدن، به او کمکی نکند. این را گفت و از کلاس بیرون رفت.
شاگردان منتظر بودند. پروانه برای بیرون آمدن تلاش می کرد. دانشجویی از راه ترحم کمک کرد و قالب را شکست. پروانه بیرون آمد، اما چند دقیقه بعد مرد. وقتی استاد برگشت، علت مرگ را جویا شد. او گفت پروانه برای بیرون آمدن سعی می کند و رنج و زحمت می کشد، این رنج و زحمت همانند ورزشی است که بال و پر او را تقویت میکند و او را برای زندگی در این دنیا آماده می گرداند. این دانشجو نگذاشت که او با تلاش خودش را تقویت کند، ضعیف ماند و نتوانست زنده بماند.
حضرت علی (ع) در نامه معروف خودش به عثمان بن حنیف می فرماید:
«الا ان الشجرة البریة اصلب عودا و الروائع الخضرة ارق جلودا و النباتات البدویة اقوی و قودا و ابطا خمودا؛ آگاه باشید درختان بیابانی، چوبشان سختتر و درختان کناره جویبار پوستشان نازکتر است. درختان بیابانی که با باران سیراب می شوند آتش چوبشان شعله ورتر و پر دوام تر است. مراد امام این است که، چون درختهای بیابان در شداید و سختیها رشد و نمو میکنند، از درختان دیگر سختتر هستند.
مشکلاتی که انسان را از نظر معنوی مستحکم می کند
حضرت علی (ع) می فرماید: «و لکن اللّه یختبر عباده بانواع الشدائد و یبتلیهم بضروب المکاره اخراجا للتکبر من قلوبهم و اسکانا للتذلل فی نفوسهم و لیجعل ذلک ابوابا فتحا الی فضله و اسبابا ذللا لعفوه؛ خداوند همواره بندگان خود را به انواع شداید مواجه می کند و اقسام کوششها و مجاهدتها را پیش پای آنها می گذارد، تکالیفی گوناگون برخلاف طبع آسایش طلب آنها بر آنها مقرر می دارد تا غرور و تکبر از دلشان بیرون رود، نفوسشان به عبودیت خدا رام گردد و این وسیله ای است برای اینکه درهای فضل و رحمت پروردگار به روی آنها گشوده شود.
این اصل هم برای افراد است و هم برای ملت ها؛ لذا ایشان در جای دیگر می فرماید: « و لم یجبر عظم احد منالامم الا بعد ازل و بلاء؛ خدا هرگز استخوان شکسته ملتی را بازسازی نفرمود مگر پس از آزمایشها و تحمل مشکلات.»خداوند برای امتحان و رشد دادن انواع مشکلها را سر راه انسان قرار می دهد تا با آنها دست و پنجه نرم کند و رشد نماید.
حضرت علی (ع) می فرماید: «و قدّر الارزاق فکثرها و قللها و قسمها علی الضیق و السعة فعدل فیها لیبتلی من اراد بمیسورها و معسورها و لیختبر بذلک الشکر و الصبر من غنیها و فقیرها ثم قرن بسعتها عقابیل فاقتها و بسلامتها طوارق آفاتها و بفرج افراحها غصص اتراحها و خلق الآجال فاطالها و قصّرها و قدّمها و اخّرها؛ روزی انسانها را اندازه گیری و مقدر فرمود. گاهی کم و زمانی زیاد و به تنگی و وسعت به گونه ای عادلانه تقسیم کرد تا هر کس را که بخواهد با تنگی روزی یا وسعت آن بیازماید، و با شکر و صبر، غنی و فقیر را مورد آزمایش قرار دهد. پس روزی گسترده را با فقر و بیچارگی درآمیخت و تندرستی را با حوادث دردناک پیوند داد، دوران شادی و سرور را با غصه و اندوه نزدیک ساخت، اجل و سرآمد زندگی را مشخص کرد، آن را گاهی طولانی و زمانی کوتاه قرار داد و مقدّم یا مؤخر داشت.»
ممکن است اینجا سؤال پیش بیاید که خدا چرا بندگان خودش را امتحان می کند؟ مگر نه این است که او آگاه بر همه پوشیدگیها است؟ متفکر شهید استاد مطهری می فرماید: «امتحان اگر فقط به معنی به کار بردن میزان و مقیاس برای کشف مجهولی باشد، البته درباره خداوند صحیح نیست.
امتحان معنی دیگر هم دارد و آن از قوّه به فعل آوردن و تکمیل است. خداوند که به وسیله بلایا و شداید امتحان می کند، به معنی این است که به وسیله اینها هر کسی را به کمالی که لایق آن است می رساند.
فلسفه شداید و بلایا فقط سنجش وزن و درجه و کمیت نیست. همچنین زیاد کردن وزن و بالا بردن درجه و افزایش دادن به کمیت است. خداوند امتحان نمی کند که وزن واقعی و حد و درجه معنوی و اندازه شخصیت کسی معلوم شود، امتحان می کند یعنی در معرض بلایا و شداید قرار می دهد که بر وزن واقعی و درجه معنوی و حد شخصیت آن بنده افزوده شود. امتحان نمی کند که بهشتی واقعی و جهنمی واقعی معلوم شود. امتحان می کند و مشکلات و شداید به وجود می آورد تا آنکه می خواهد به بهشت برود در خلال همین شداید خود را شایسته و لایق بهشت کند و آن که لایق نیست سر جای خود بماند.»
در مشکلاتی که سبب آنها گناه انسانها است. این یک حقیقتی است که دین بیان می کند که در این جهان همه مشکلات حساب مادی ندارند بلکه برخی از مشکلات به امور معنوی هم پیوند دارند.
امام (ع) چنین می فرماید: «اناللّه یبتلی عباده عند الاعمال السیئة بنقص الثمرات و حبس البرکات و اغلاق خزائن الخیرات لیتوب تائب و یقلع مقلع و یتذکر متذکر و یزدجر مزدجر ؛ خداوند بندگان خود را که گناهکارند با کمبود میوهها و جلوگیری از نزول برکات و بستن در گنجهای خیرات، گرفتار میکند. برای آنکه توبهکننده باز گردد. گناهکار دل از معصیت بکند؛ و پند گیرنده پند گیرد و بازدارنده راه نافرمانی را بر بندگان ببندد.»
مشکلات برای انسانها مفید هستند هم از نظر مادی و هم از نظر معنوی. فایده معنوی این است که انسان به سوی خدا متوجه میشود و گناهانش کم میگردد و برای توبه و استغفار زمینه مییابد.
امام علی (ع)در این باره می فرماید:«کلما کانت البلوی و الاختبار اعظم کانت المثوبة و الجزاء اجزل هر مقدار آزمایش و مشکلات بزرگتر باشد ثواب و پاداش نیز بزرگتر خواهد بود.»
البته مشکلات و مصیبتها زمینه ساز رشد و پاک شدن و تعالی یافتن هستند و کسانی که با مشکلات در می افتند و جهاد و مبارزه می کنند و از آنها عبرت می گیرند، سود می برند، ولی کسانی که عبرت نمی گیرند و مبارزه نمی کنند، رشد نمی یابند و پاک نمی شوند.
نکته دیگر اینکه کافی نیست ما مشکلات را بشناسیم بلکه باید حد و اندازه آنها را بسنجیم. بعضیها مشکلات کوچک را خیلی بزرگ می شمارند و در مقابل آن خود را می بازند و توان تصمیم گیری را از دست می دهند و به مشکلات بزرگتر گرفتار می گردند. امیرالمؤمنین (ع) شاید با توجه به همین نکته می فرمایند: «من عظّم صغارالمصائب ابتلاهاللّه بکبارها؛ کسی که مصیبتهای کوچک را بزرگ شمارد خدا او را به مصیبتهای بزرگ مبتلا خواهد کرد.»
۲. توبه و استغفار
مشکلاتی که به خاطر گناهان هستند راه درمان آنها توبه است. جایی که امام علی (ع) می فرماید: «و قد جعلاللّه سبحانه الاستغفار سببا لدرور الرزق و رحمة الخلق؛ همانا خدا استغفار و آمرزش خواستن را وسیله دائمی فرو ریختن روزی و موجب رحمت آفریدگان قرار داد.»
و قرآن فرمود: «از پروردگار خود آمرزش بخواهید که آمرزنده است برکات خود را از آسمان بر شما فرو می بارد و با بخشش اموال فراوان و فرزندان شما را یاری می دهد و باغستانها و نهرهای پر آب در اختیار شما می گذارد.»
۳. شناخت خود
انسان، علاوه بر شناخت مشکل، باید خودش را هم بشناسد. استعدادهایی که خدا به او داده شناسایی کند. کسانی که خودشان را نمی شناسند مشکلات را خیلی بزرگ تصور می کنند و خودشان را هیچ کاره.
امیرمؤمنان می فرماید: «هلک امرؤ من لم یعرف قدره؛ نابود شد کسی که ارزش خود را ندانست.»
وقتی انسان خودش را بشناسد، اعتماد به نفس و استحکام اراده پدید می آید.
ممکن است اینجا دو سؤال پیش بیاید:
الف. آیا اعتماد به نفس همان کبر نیست که در آیات و روایات شدیدا مورد نهی واقع شده؟
اعتماد به نفس باور به تواناییهای واقعی خود است و تکبر خود را بزرگتر پنداشتن است. اعتماد به نفس بر واقعیت استوار است، ولی تکبر بر توهم؛ و بین این دو فاصله از زمین تا آسمان است.
ب. آیا اعتماد به نفس منافی با توکل نیست؟
متفکر شهید استاد مطهری می فرماید: «توکل در مقابله جهد و سعی نیست که آیا جهد و سعی کنیم یا توکل؟ توکل یعنی انسان همیشه به آنچه مقتضای حق است عمل کند و در این راه به خدا اعتماد کند که خداوند حامی و پشتیبان کسانی است که حامی و پشتیبان حق می باشند.»
توکل تضمین الهی است برای کسی که همیشه حامی و پشتیبان حق است.
او با ذکر یک مثال مطلب خودش را توضیح می دهد.
«شما می روید به مغازهای و متاعی خریداری می کنید و صاحب آن مغازه مرغوبیت آن متاع را تضمین می کند و به شما اطمینان می دهد و شما هم به گفته او اعتماد می کنید یعنی مطمئن می شوید که متاع مورد نظر همان اندازه مرغوب است که او گفتهاست. راه حق چیزی است که انبیا از طرف خدا آن را شناسانده و از طرف خدا آن را تضمین کرده اند که هر که این راه را برود به نتیجه می رسد. خداوند این عالم را طوری ساخته است که همواره از کسانی که حق و حقیقت را حمایت کنند، حمایت می کند. حق همواره یک تأیید معنوی با خود دارد.
معنی توکل این نیست که کاری نکنید و قوای وجودی خود را تعطیل کنید و یکجا بنشینید و به خدا اعتماد کنید که او به جای شما وظیفه را انجام می دهد. کار نکردن و راه نرفتن که تضمین نمی خواهد، سکون و توقف تأیید نمیخواهد.»
از تعریف توکل معلوم میشود که توکل نه فقط برای مقابله با مشکلات مانع نیست بلکه کسی که توکل میکند یقین دارد که اگر او راه حق را بپیماید و سعی و کوشش کند خدا هم او را کمک خواهد کرد.
غیر از این، توکل انسان را از اوهام نجات می دهد. خیلیها هستند که به خاطر آینده شان بی حساب نگران هستند. آنها فکر میکنند نکند فردا مشکلی پیش بیاید. اگر چه اکثر این اوهام به حقیقت تبدیل نمی شود، ولی آنها بخاطر همین اوهام، وقتی که دارند هدر میدهند.
کسی که بر خدا توکل میکند، از خطرات نامعلوم هراسان نمی شود. امیرمؤمنان می فرماید: «یابن آدم لاتحمل هم یومک الذی لم یأتک علی یومک الذی قد اتاک؛ ای فرزند آدم! اندوه روز نیامده را بر امروزت میفزا.»
معنای این حدیث این نیست که انسان برای آینده خودش اقدامی نکند، بلکه به بیان دیل کارنگی بهترین وسیله برای تهیه مقدمات آینده، همان تمرکز هوش و توجه به کار امروز است که آن را به نحو شایسته انجام دهد چه اینکه این خود یگانه راهی است که آینده ما را تأمین می سازد. تفاوت بسیار است بین نقشه آینده کشیدن و در تشویش و نگرانی برای آینده بودن.
شاعری می گوید: ما فات مضی و ما سیأتیک فاین؟ قم فاغتنم الفرصة بینالعدمین. زمانی که گذشته، دیگر گذشته و زمانی که در آینده است الان کجا هست؟ پس برخیز و بین این دو عدم (گذشته و آینده) فرصت (امروز) را غنیمت شمار.
۴. صبر و استقامت
انسان بعد از شناسایی مشکل و شناسایی راه حل، باید با استقامت آن راهکار را اجرا کند وقتی ما زندگی انسانهای بزرگ را می خوانیم می بینیم که آنها در نتیجه همین صبر و استقامت بر قله عظمت رسیدند.
حضرت علی (ع) می فرماید: «لایعدم الصبور الظفر و ان طال به الزمان؛ انسان شکیبا پیروزی را از دست نمی دهد اگر چه زمان آن طولانی باشد.»
قرآن می گوید: «والصبر علی ما اصابک؛ مصیبتهایی که بر شما می آیند، مقابل آنها صبر و مقاومت کنید و در برابر مشکلات تسلیم نشوید.»
«و کأین من نبی قاتل معه ربیون کثیر فما وهنو لما اصابهم فی سبیلاللّه و ما ضعفول و ما استکانوا واللّه یحبالصابرین؛ و بسی پیامبران که خداپرستان بسیاری در کنارشان نبرد کردند و از هر رنجی که در راه خدا دیدند، سست و زبون و درمانده نشدند و خدا صابران را دوست می دارد.»
صبر یعنی تحمل سنگینی مصیبت و از بین بردن آن، نه شکستن و تسلیم شدن و از پا درآمدن.
۵. اراده
برای مقابله با مشکلات لازم است که اراده محکم باشد. کسانی که عزم و اراده شان سست است، از سختیها فرار می کنند، ولی کسانی که عزمشان محکم است، مشکلات از آنها فرار می کند.
امام علی (ع) درباره رسول اکرم (ص) می فرماید: «غیر ناکل عن قدم و لا واه فی عزم؛ حتی یک قدم به عقب برنگشت و اراده او سست نشد.»
دانشمندی می گوید: «کسی که اراده اش قوی باشد، کل جهان را طبق خواست خودش درمی آورد.»
کسی که اراده اش قوی باشد، شداید و گرفتاریها را به فرصتها تبدیل می کند و آنها را پلهای برای پیشرفت قرار می دهد.
۶. توجه به مشکلات دیگران
برخی از گرفتاریها را ما نمی توانیم از بین ببریم و منظور از مقابله با آنها فقط همین است که از اثرات سوء آنها در امان بمانیم. در این گونه مشکلات اگر انسان توجه کند که تنها نیست بلکه همه یا بسیاری از مردم با چنین مشکلی مواجه اند آسوده خاطر می شود و از اثرات منفی مشکل در امان می ماند.
امام علی (ع) مردمی را در مرگ یکی از خویشاوندانشان چنین تسلیت گفت: «ان هذا الامر لیس لکم بدأ و لا الیکم انتهی؛ مردن از شما آغاز نشده و به شما نیز پایان نخواهد یافت.»
۷. توجه به نتایج مثبت مشکلات
اگر انسان به نتایج مثبت مشکلات توجه داشته باشد می تواند از اثرات منفی ذهنی آنها نجات یابد، ولی وقتی مشکلات را فقط مصیبت می بیند و به نتایج مبارزه با آنها توجهی نمی کند، به غم و غصه گرفتار می گردد و این غصه و اندوه توان او را از بین برده و به پیری زودرس مبتلا می سازد.
امام علی (ع) می فرماید: «الهم نصف الهرم؛ اندوه خوردن نیمی از پیری است.»
اینها برخی از راهکارهای مبارزه با شداید و گرفتاریهاست که می توانند ما را نجات بدهند و از نتایج منفی و زیانبار آنها محافظت کنند.
سه شنبه 29 مهر 1399 - 9:54:35