عجیب‌ترین روش‌های درمانی در طول تاریخ+ تصاویر

سه شنبه 19 فروردین 1399 - 11:36:39
عجیب‌ترین روش‌های درمانی در طول تاریخ+ تصاویر

تکنیک‌های کلی پزشکان بر این پایه بنا شده ” تا جایی که امکان دارد به بدن بیمار صدمه‌ای وارد نشود”، ولی با مطالعه بر روی روش‌های درمانی که در طول تاریخ رواج داشته به نتیجه‌ای می‌رسیم که این سخن چندان هم رعایت نمی‌شده است.

تهران- الکوثر: با اینکه پزشکان باستان از نظر علم طب و شناخت بیماری‌ها در درجه‌ی بالایی نسبت به سایر علوم قرار داشتند، ولی در مواردی به متد‌هایی بر پایه‌ی خرافات و گمراهی متوسل می‌شدند که نه تنها سلامتی را برای فرد بیمار به همراه نداشت بلکه در بعضی موارد باعث تسریع در فوت شخص هم می‌شد.

مته کاری

در بین طبیب‌های قدیمی ترعمل‌های جراحی به روش بسیار دردناکی صورت می‌گرفت. در ۷۰۰۰ سال گذشته کلا انسان‌ها رابطه‌ی خوبی با تراشکاری و مته کاری داشتند و برای علم پزشکی هم از آن برای سوراخ کردن جمجمه‌ی فرد بیمار و خارج کردن بیماری استفاده می‌کردند. پژوهشگران به طور دقیقی نمی‌توانند دلیلی برای این عمل آن‌ها بیان کنند، ولی به احتمال زیاد این کار را نشات گرفته از خرافات و برای آزادسازی ارواح خبیثه از بدن فرد انجام می‌دانند. بعضی دیگر از پژوهشگران هم سوراخ کردن جمجمه را برای درمان بیماری صرع، سردرد و لختگی خون می‌دانند. از تحقیق بر روی اسکلت‌هایی که در پرو کشف شده می‌توان به این نتیجه رسید که در همه‌ی موارد سوراخ کردن جمجمه منجر به مرگ بیمار نمی‌شده و بیمار می‌توانست به زندگی اش ادامه دهد.

جیوه

در یونان باستان جیوه به عنوان یک مرهم یا روغن کاربرد داشت. مصریان و رومیان باستان هم از آن به عنوان ابزار آرایشی که گاهی باعث دگرگونی چهره می‌شود، بهره می‌بردند. در لامانه، یکی از شهر‌های اصلی تمدن مایا یک استخر جیوه پیدا شده بود که در زیر یک زمین بازی (با توپ) در آمریکای مرکزی جای داشت. کیمیاگران گمان می‌کردند جیوه نخستین مادهٔ جهان بوده و دیگر فلز‌ها از آن پدید آمده‌اند. آن‌ها بر این باور بودند که می‌توان با تغییر کیفیت و کمیت گوگرد افزوده شده به جیوه، فلز‌های گوناگون را پدید آورد.

همچنین این باور وجود داشت که خالص‌ترین فلزها، طلا است برای همین در تلاش شان در دگرگونی فلز‌های ناخالص به طلا از جیوه بهره می‌بردند. به انجام رسانیدن چنین واکنشی، آرزوی دیرینهٔ بسیاری از کیمیاگران بود. مردم در چین و تبت گمان می‌کردند که جیوه باعث درازی عمر، درمان آسیب‌ها و درمجموع، سلامتی بهتر افراد می‌شود. تا آنجا که در افسانه‌ها گفته شده یکی از شاهان چین به نام چین شی هوان در آرامگاهی از سرزمینش به خاک سپرده شده که رود‌هایی از جیوه را دربرداشته به عنوان نمادی از رود‌های چین.

این پادشاه خود در اثر نوشیدن آمیخته‌ای از جیوه و گَرد یشم سبز که کیمیاگران دربار  آن را درست کرده بودند، کشته شده بود. او گمان می‌کرد با نوشیدن این معجون، جاودان خواهد شد. او با نوشیدن این معجون دچار نارسایی کبدی، مسمومیت جیوه و در پایان مرگ مغزی شده بود.

حجامت

در طول هزاران سال پزشکان در برخورد با بیماری‌ها دلیل اصلی مرض را  خون بد  تشخیص می‌دانند و برای برقراری توازن در بدن بخشی از بدن و رگ اصلی را بریده و مقدار زیادی از خون را درون ظرفی خالی می‌کردند و در مواردی هم پزشکان خون را مکیده و بیرون می‌کشیدند.

به احتمال فراوان اولین حجامت در دوره‌ی سومریان و یا مصریان رخ داده و کم کم تا قرن نوزدهم به طرز گسترده‌ای رواج یافت که گسترش انجام حجامت و خونگیری در طب غربی بر پایه طب اخلاطی بوده که بیماری‌ها را ناشی از اختلال در اخلاط چهارگانه بدن یعنی خون، بلغم، صفرا و سودا می‌دانسته است. در موارد زیادی فرد براثر کم خونی جانش را از دست می‌داد.

 پزشکان قرون وسطا برای هر نوع دردی از گلودرد گرفته تا طاعون، تخلیه‌ی خون بیمار را تجویز می‌کردند. سرانجام پس از تحقیقات بسیار مشخص گردید که ضرر و زیان این کار بسیار بیشتر از منفعتش است و این روش در اکثر جهان منسوخ گردید. از عوارض جانبی حجامت می‌توان به انتقال بیماری‌های عفونی مثل ایدز و هپاتیت – خونریزی و عوارض ناشی از آن (بیماری‌های قلبی عروقی در افراد مستعد و…) و ایجاد یا تشدید کم خونی در صورت ایجاد خراش‌های پوستی بیش از حد مجاز – اسکار یا اثر زخم در روی بدن در صورت ایجاد شکاف‌های‌های خطی توسط تیغ -افزایش ریسک بروز لخته‌های خونی، سکته مغزی در پی حجامت در گردن (به همین دلیل متخصصان حجامت توصیه می‌کنند بعد انجام حجامت شخص دراز نکشد و حداقل ۳۰ دقیقه فعالیت بدنی همچون دویدن انجام دهد تا احتمال بروز لخته کاهش یابد).

روش‌های حجامت در قدیم با حجامت‌های امروزی بسیار متفاوت بوده و مانند امروزه از قواعد و بهداشت خاصی پیروی نمی‌کردند. زالو درمانی هم همچنان برای درمان بعضی از بیماری‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرد.

مرهم حیوانات

مصریان باستان سیستم سازمان یافته‌ای برای علم طب داشتند و پزشکانی که برای بیماری‌های خاصی طبابت می‌کردند با این حال روش‌های درمانی آن‌ها همیشه درست نبوده. استفاده از خون مارمولک، موش مرده، بزاق دهان اسب و نان کپک زده برای ساختن مرهم موضعی و معجون از جمله اشتباهات این دسته از پزشکان محسوب می‌شد.

همچنین از مدفوع انسان و حیوانات برای ترمیم زخم‌های موضعی استفاده می‌کردند. در ۱۵۰۰ سال قبل از میلاد، مدفوع خر، سگ، آهو و مگس یه عنوان اصلی‌ترین دارو‌های آن زمان به حساب می‌آمد و در خیلی از موارد این روش‌های درمانی منجر به عفونت و تشنج‌های شدید می‌گردید.

آدم خواری

برای کسانی که به درد عضلانی و معده درد مبتلا بودند خوردن گوشت انسان تجویز می‌شد و نامش را ” طب مرده خواری” نهاده بودند که تا صد‌ها سال یکی از نگران کننده‌ترین روش‌های درمانی محسوب می‌گردید.

در سال‌های پایانی قرن پانزدهم میلادی، کریستف کلمب در جزیره‌های آنتیل، میان آمریکای جنوبی و آمریکای شمالی، به قومی به نام کارائیب بر خورد که میانشان خوردن گوشت انسان رسم بود. کلمب آن‌ها را کانیبال نامید.

این نام در بسیاری از زبان‌های اروپایی به معنی آدمخوار به کار رفته‌است. خوردن گوشت انسان در بین بومیان استرالیای مرکزی رسم بود که مادران گوشت کودکان مرده خود را می‌خوردند تا نیرویی را که به هنگام زادن به آن‌ها داده بودند بازپس گیرند. مردم گل باستان (نیاکان فرانسویان) خوردن گوشت قسمت‌هایی از بدن انسان را برای درمان بعضی از بیماری‌ها سودمند می‌دانستند.

بعضی از قبیله‌های سیاه پوست گینه، در آفریقا، گوشت انسان می‌خوردند و برای تهیه آن به قبیله‌های دیگر حمله می‌کردند و اسیر می‌گرفتند. اسیران را، مانند گاو و گوسفند، تیمار می کردند تا پروار شوند. اسکیمو‌ها نیز هنگام دست نیافتن به هیچ گونه ماده غذایی گوشت انسان می‌خوردند.

بعضی از قوم‌های آدم خوار برای بزرگداشت خویشان و بزرگان قوم و قبیله خود، و دست یافتن به روح و نیرو و صفت‌های خوب آنها، گوشت آن‌ها را، پس از مرگ، می‌خوردند.

ماساژت ها، که در حدود ۴۰۰ پیش از میلاد٬ در کناره شمال شرقی دریای خزر می‌زیستند، برای بزرگداشت خویشاوندان سالمند خود، آن‌ها را قربانی می‌کردند و گوشتشان را می‌خوردند. بعضی از قوم‌های آدمخوار نیز برای نشان دادن خشم و نفرت و کینه خود گوشت دشمنان خود را می‌خوردند که در بین اعراب هم نمونه دارد.

جمجمه بابلی
 

براساس نظر پزشکان بابلی اکثر بیماری‌ها نشات گرفته از یک نیروی شیطانی و مجازات خدایان برای بخشیدن گناهان آن‌ها بوده و در این راه با جن گیران آن زمان نظر مشترکی داشتند و برای درمان به را ههای جادویی متوسل می‌شدند. برای مثال اگر فرد بیمار دندانش می‌افتاد به این معنی بود که فردی از خانواده‌ی بیمار که در قید حیات نمی‌باشد می‌خواهد با فرد بیمار در خواب ارتباط برقرار کند و پزشکان جمجمه‌ی یک فرد بابلی را برای مدتی در کنار رختخواب فرد قرار می‌دانند تا ارواح از وی فاصله بگیرند و فرد بیمار می‌بایست هر شب هفت بار آن جمجمه را ببوسد.
منبع: شفقنا
 


برای اطلاع از آخرین خبرهای ایران و جهان اینجا کلیک کنید


سه شنبه 19 فروردین 1399 - 10:31:15

دسته بندی :