به گزارش پایگاه شبکه الکوثر، عبدالباری عطوان تحلیلگر مسائل راهبردی منطقه در مقالهای به اعلام جزئیات طرح موسوم به معامله قرن از سوی دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا طی روزهای آینده و آغاز اجرایی شدن این معامله اشاره کرده نوشت که آنچه بدتر از اقدام رئیس جمهور آمریکا مبنی بر اجرای جزئیات این طرح بود، واکنش بهتزده و خجالتآور تشکیلات خودگردان فلسطین درخصوص آن است، این در حالی است که رئیس این تشکیلات بهصورت کامل از جزئیات این طرح اطلاع دارد، اما سعی میکند بهعنوان یک فرد بیطرف خود را غیرمطلع از آن نشان دهد.
نبیل ابوردینة سخنگوی تشکیلات خودگردان فلسطین با صدور بیانیهای رسمی تهدید کرد که اقداماتی را در این زمینه انجام میدهد. این بیانیه اسرائیل را به تحمل مسئولیتهای این اقدام فرا خوانده است و جنبش حماس نیز تهدید کرده که این معامله را به شکست خواهد کشاند، اما هیچ کدام از آنها اعلام نکردهاند که چگونه میخواهند در برابر این اقدام ایستادگی کنند، آن هم در شرایطی که تنها چند ساعت تا اعلام این معامله زمان باقی مانده و آنها آمادگی هیچ اقدامی حتی برگزاری یک تظاهرات را ندارند.
عطوان تأکید کرد که ترامپ تلاش دارد قبل از آغاز دور سوم انتخابات پارلمانی رژیم صهیونیستی هدیهای را به بنیامین نتانیاهو نخستوزیر رژیم عطا کند و او را از هر نوع پیگیری قضایی در سرزمینهای اشغالی دور کند، چرا که میخواهد برای نقش نتانیاهو در ترور سردار سلیمانی به او پاداش بدهد، این در حالی است که ابومازن رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین با رهبران کشورهایی که در بزرگداشت هفتاد و پنجمین سالگرد هولوکاست شرکت کرده بودند، در دفتر خود دیدار کرده است، گویا کشوری است که شریک برگزاری این مراسم است و نماینده ملتی نیست که بزرگترین قربانی این هولوکاست شدهاند.
ترامپ در هواپیمای اختصاصی خود در گفتگو با خبرنگاران گفت که هر نوع معامله از جمله معامله قرن را دوست دارد و این بدان معنا است که وی با آرمان فلسطین نیز بهعنوان یک معامله تجاری رفتار کرده است. پیش از این نیز ترامپ و جارد کوشنر مشاور ارشد و داماد وی ارزش این معامله را اعلام کرده و در جریان ریاست در کنفرانس منامه که در جولای گذشته برگزار شد، ارزش فلسطین را 50 میلیارد دلار برآورد کرده و از کشورهای عربی شرکتکننده در این کنفرانس خواسته بود که این مبلغ را میان خود تقسیم کنند. کشورهای عربی نیز با تشویق از این پیشنهاد استقبال کردند.
بعد از اینکه ترامپ از الحاق قدس اشغالی و بیشتر مناطق کرانه باختری و بلندیهای جولان به سرزمینهای اشغالی و لغو حق بازگشت آوارگان استقبال کرده بود، دیگر جزئیات بیشتری از این معامله انتظار نمیرود. اما سؤالی که اینجا مطرح است، این است: شرایط «مردگان کنونی» که حاکمیت تشکیلات خودگردان و اراضی اشغالی فلسطین را در اختیار دارند، با اجرای این طرح چگونه خواهد بود؟
بیشتر ملتهای عربی در اعتراض به این اقدام خیزش میکنند و به خیابانها و میدانهای شهرها میریزند و در برابر نیروهای امنیتی سرکوبگر کشورهای خود مقابله میکنند، اما متأسفانه ملت فلسطین این کار را انجام نمیدهد، چرا که تشکیلات خودگردان فلسطین همدستی غیر قابل قبولی را با نیروهای رژیم اشغالگر صهیونیستی دارد.
عطوان در ادامه مقاله خود تأکید کرد: با وجود سرخوردگی موجود، ما اعتقاد داریم که بیتوجهی کنونی ادامه پیدا نخواهد کرد و ملت فلسطین یا دستکم بیشتر آنها، این تحقیر و توهین را از سوی دولت اشغالگر یا تشکیلات خودگردان فلسطین و نیروهای امنیتی آن نخواهند پذیرفت، لذا بهنظر میرسد التهاب در سرزمینهای اشغالی افزایش پیدا خواهد کرد، چرا که ایمان و جانفشانی در عمق جان جوانان فلسطینی رسوخ دارد و نمونههای شرافتمندانه زیادی در این زمینه مطرح است که نیاز به بازگویی مجدد ندارد.
این مقاله تأکید کرد: گزینه ما همواره حساب روی گروههای مقاومت است که درگیریهای قهرمانانهای را با دولت اشغالگر صهیونیستی طی سالهای گذشته رقم زدهاند و ترس و وحشت را میان اشغالگران نظامی و غیرنظامیان آنها ایجاد کردهاند. بعید نیست پاسخ این گروهها به معامله قرن با موشکهایی باشد که بهسمت صهیونیستها شلیک میشود یا شاید بهتر است بگوییم بسیاری از مردم کرانه باختری و نوار غزه که در برابر اشغالگران مقاومت میکنند، چنین آرزویی دارند.
متأسفانه معادله موجود در روند مناقشه عربی ــ اسرائیلی آتشبس در برابر آتشبس است و به این ترتیب ملت فلسطین به برده حقوقبگیر بودن و صدقهای توهینآمیز بسنده میکند تا آنها را در قید حیات نگه دارد، اما این دوران پست و خفتبار بهاذن خداوند به پایان خود نزدیک میشود.
این تحلیلگر مسائل بینالمللی منطقه در ادامه تأکید کرد: ما میترسیم که زمان اعلام معامله قرن توسط ترامپ و دامادش که چند روز بعد از جنایت ترور سردار قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس و دوستان آنها انجام شد، مقدمه یا پوششی برای وارد کردن ضربات بیشتر به محور مقاومت باشد، درست مانند تحولات سال 1991 که کنفرانس مادرید بعد از تخریب عراق و وعده بوش پسر به تشکیل دولت فلسطین جهت سرپوش گذاشتن بر اشغالگری آمریکا در عراق انجام شد، چرا که اشغالگران صهیونیست در نوک پیکان هر نوع تجاوز جدید قرار داشتند.
عطوان در پایان مقاله خود با ابراز اینکه معامله قرن به اجرا گذاشته نخواهد شد، تأکید کرد: ملت فلسطین این معامله را نمیپذیرد و اجازه تصویب آن را به هیچ کس نمیدهد، حتی اگر مجبور به سکوت در برابر آن شود، چرا که این سکوت دلیلی بر رد این معامله است. ما همواره روی محور مقاومت حساب کردهایم، محوری که قدرت و صلابت خود را افزایش داده و با معادله بازدارندگیهای روزافرونی که دارد، پیروزیهایی را برای خود محقق کرده است. ما هیچ حسابی روی رژیمهای عربی که با اسرائیل روابط خود را عادی میکنند و با کوشنر و ترامپ در این معامله همدست هستند، باز نمیکنیم، چرا که آنها تلاش دارند پول اجرای این معامله را از جیب ملتهای خود و سرمایههای نسلهای آینده کشورهای عربی بردارند و بدون اینکه امتیازی به دست آورند میلیاردها دلار به اقتصاد آمریکا تزریق کردهاند تا بتوانند از دولت ترامپ و پروژههای وی برای از بین بردن قضیه فلسطین حمایت کنند.
همانطور که توافق کمپ دیوید نتوانست آرمان فلسطین را از بین ببرد و توافق اسلو با موشکهایی روبهرو شد که بیش از سه میلیون شهرکنشین اسرائیلی (صهیونیست) را به پناهگاهها فرستاد و موازنه وحشت بیسابقهای را ایجاد کرد، معامله قرن نیز دیر یا زود باعث بسیج افکار عمومی عرب و مسلمان کنار آرمان فلسطین میشود، آنهم در شرایطی که ترامپ و اسرائیلیها تمامی فرصتهای صلح و سازش را از بین بردهاند.
شاید خیری در بطن این معامله شرارتبار نهفته باشد که همان فروپاشی تشکیلات خودگردان و توافقنامههای ننگین اسلو باشد و بتواند آرمان فلسطین را میان کشورهای عربی و اسلامی به جایگاه اصلی خود یعنی جایگاه مقاومت در تمامی ابعادش بازگرداند.
شنبه 5 بهمن 1398 - 17:44:49