تهران- الکوثر: پاك و منزه است خدايی كه بندهاش را در يك شب از مسجدالحرام به مسجد الاقصي برد كه گرداگردش را پربركت ساختيم، تا نشانههای خود را به او نشان دهيم. او شنوا و بيناست.
البته آنگونه كه از روايات برمیآيد معراج ضمن دو مرحله انجام شده است در مرحله اول همانگونه كه در آيه فوق مشاهده كرديم ايشان را شبانه از مسجدالحرام تا مسجدالاقصي سير میدهند و پس از آن تا آسمان هفتم و تا جايی صعود ميكنند كه احدی جز خداوند متعال حضور نداشته است و تمام اين ماجرا در بيداری بوده و بنابر نظر اكثر علمای شيعه با همين بدن جسمانی اتفاق افتاده و نه در خواب يا با روح زيرا معراج صرفاً روحانی فضيلت چندانی را براي ايشان اثبات نمی كند و چنان عظمتي را كه مورد تأكيد و روايات است بر نمی تابد.
مرحله دوم معراج در سوره نجم چنين توصيف شده است:
سپس [پيامبر(ص) در شب معراج] نزديك و نزديكتر شد، تا آنكه فاصله او [با مقام قرب خاص خدا] به اندازه طول دو كمان يا كمتر بود. در اينجا، خداوند آنچه را وحی كردنی بود، به بندهاش وحی كرد. آنچه را ديد، انكار نكرد. آيا با او درباره آنچه ديد، مجادله و ستيز می كنيد؟ و بار ديگر نيز او را نزديك سدرةالمنتهی كه بهشت جاويدان در آنجاست، ديده است. در آن هنگام كه چيزي (شكوه و نور خيرهكنندهاي) سدرةالمنتهي را پوشانده بود. چشم او هرگز منحرف نشدو طغيان نكرد. (آنچه را ديد، واقعيت بود) او در شب معراج، برخی نشانههای بزرگ پروردگارش را ديد.
هر چند روايات درباره معراج آنقدر متعدد است كه به حد تواتر رسيده و مورد قبول همگان می باشد ليكن راجع به زمان، مكان و تعداد دفعات وقوع آن ميان محدثان، مورخان و مفسران اختلاف نظر وجود دارد:
ـ زمان اولين معراج را بهتر است نه ماه يا دوسال پيش از ولادت حضرت زهرا(س) بدانيم زيرا حضرت محمد(ص) روزي در جواب يكي از همسران خود كه از شدت محبت به فرزندشان گله كرده بود، تشكيل نطفه ايشان را در آسمان و شب معراج خواندهاند.3
ـ مكان آن نيز خانه حضرت خديجه(س) خانه امهاني خواهر حضرت علي(ع)، شعب ابيطالب، و مسجدالحرام در كنار كعبه گفته شده است.
ـ آنگونه كه از ظاهر روايات برميآيد، احتمالاً معراج بيش از دو مرتبه و طی دفعات متعدد اتفاق افتاده كه يكی از آنها بسيار شاخص و معروف شده كه گفته شده اين معراج در شب هفدهم ماه رمضان سال دهم بعثت اتفاق افتاده است.4
مشاهدات زمينی رسول خدا(ص)
با توجه به آنكه معراج در نوبتهای متعددی انجام شده و در هر كدام از اين سفرها پيامبر(ص) مشاهدات متفاوتی داشتهاند، لذا در هر فرصتی كه پيش ميآمده به فراخور شرايط صحنهای از آن ماجراها را برای اصحاب و اطرافيان خويش ترسيم و تصوير می كردهاند.
حضرت محمد(ص) در خانه ام هاني، برای نخستين بار، راز سفر خود را با دختر عمويش، امهاني در ميان گذاشت. سپس هنگامیكه روز آغاز گشت، قريش و مردم مكه را از اين جريان باخبر ساخت. داستان معراج و فضانوردی شگفتانگيز پيامبر در آن مدت كوتاه كه به نظر قريش، امري ناممكن بود، همه جا پخش شد. سران قريش بيش از پيش بر محمد(ص) خشم گرفتند و بنابر عادت هميشگی خود، به تكذيب او برخاستند. از ايشان خواستند كه وضع ظاهری ساختمان بيتالمقدس را بيان كند. آنان گفتند: كسانی در مكه هستند كه بيتالمقدس را ديدهاند. اگر راست میگويی، آنجا را تشريح كن تا ما تو را در اين خبر شگفتانگيز، تصديق كنيم.
پيامبر بزرگوار اسلام، وضع ظاهری ساختمان بيتالمقدس را برای آنان بازگو كرد. افزون بر آن، حوادثی را كه در ميانه راه مكه و بيتالمقدس و هنگام بازگشت از معراج رخ داده بود، بيان كرد. ايشان گفت: «در ميان راه، به كاروان فلان قبيله برخوردم كه شتری از آنها گم شده بود. در ميان اثاثيه آنان، ظرف آبي بود كه من از آن نوشيدم. سپس آن را پوشاندم. در جای ديگر به گروهی برخوردم كه شتری از آنها رميده و دست آن شكسته بود.» قريش گفتند: از كاروان قريش خبر ده. پيامبر فرمود: «آنان را در «تنعيم» (در ابتدای حرم) ديدم كه شتری خاكستری رنگ در پيشاپيش آنان حركت می كرد. آنان كجاوهای روی شتر گذارده بودند و اكنون به شهر مكه وارد ميشوند».
قريش از اين خبرهاي قطعی، سخت ناراحت شدند و گفتند: اكنون صدق و كذب گفتار او برای ما آشكار می شود. همه انتظار می كشيدند كه كاروان چه زمانی وارد شهر می شود. ناگهان پيشگامان كاروان وارد شهر شدند. اهل كاروان، شرح قضيه را همانگونه كه رسول اكرم(ص) بازگفته بود، تصديق كردند.7
معراج از زبان پيامبر اعظم(ص)
پيامبر(ص) فرمود:
من در مكه بودم كه جبرييل نزد من آمد و گفت: «اي محمد! برخيز». برخاستم و كنار در رفتم. ناگاه جبرئيل و ميكائيل و اسرافيل را در آنجا ديدم. جبرئيل، مركبی به نام «براق» نزد من آورد و به من گفت: «سوار شو». بر براق سوار شدم و از مكه بيرون رفتم. به بيتالمقدس رسيدم. هنگامي كه به بيتالمقدس رسيدم، فرشتگان از آسمان نزد من به زمين فرود آمدند و مرا به داشتن مقام و منزلت ارجمند در پيشگاه خداوند مژده دادند. آنگاه در بيتالمقدس نماز خواندم.8
در روايت ديگر آمده است كه پيامبر اعظم(ص) فرمود:
ابراهيم خليل(ع) به همراه گروهي از پيامبران پيش من آمدند و مرا بشارت دادند. سپس موسی و عيسی(ع) آمدند. پس از آن، جبرييل دستم را گرفت و مرا بالای صخره (سنگی در بيتالمقدس) برد و بر روي آن نشاند. ناگاه ماجرای معراج را پيش خود ديدم كه مانند آن را در شكوه و جلال، هرگز نديده بودم. از آنجا به آسمان دنيا (آسمان اول) صعود كردم. آنان به من سلام ميكردند.
سپس جبرئيل مرا به آسمان ششم برد. در آنجا، انبوه آفريدگان و كروبيان (مجردات و فرشتگان و ارواح) را ديدم. سپس همراه جبرئيل به آسمان هفتم صعود كردم. در آنجا با آفريدگان خدا و فرشتگان بسيار ديدار كردم.9
حديث معراج
از جمله روايات مشهوری كه به ماجراي معراج ميپردازد روايت اخلاقی مفصلی است كه سخنان خداوند متعال را خطاب به حبيب خود محمد مصطفي(ص) در بر می گيرد. در واقع پيامهاي خداوند و سوغات رسول او(ص) از اين سفر براي مسلمانان و پيروان ايشان در همه اعصار و دورانها بوده و با توجه به اهميتي كه داشته شرحهاي متعددي بر آن نوشته شده است.10
در اين روايت مفصل از برترين كردار، شايستگان محبت خداوند، پارساترين مردمان، ويژگی دنيازدگان، ويژگی اهل آخرت، پاداش زاهدان، پرهيزكاري زينت مؤمن، ارزش سكوت، اهميت رزق حلال، جايگاه و اثر روزه و ويژگی عابدان و مسائلی از اين دست سخن به ميان آمده است.
مشاهدات پيامبر اعظم(ص) در آسمان
ضمن روايت فوق و ديگر رواياتي كه به نقل ماجرای معراج ميپردازند، گزارشهايی از مشاهدات حضرت محمد(ص) از آسمانها، اهل بهشت و اهل جهنم و ملائكه آمده كه به نحوی هر كدام سعی در تكميل روايات بالا با ارائه شواهد و نمونههايي از آثار اعمال دارند.11
همراهان رسول اكرم(ص) در معراج
در بعضي از احاديثي كه از ائمه معصومين(ع) درباره معراج آمده، از رسول خدا(ص) نقل كردهاند كه فرمود:
من وقتي همه مراحل را طی كرده و از آسمانها گذشتم و به بيتالمعمور و نزديك سدرةالمنتهي رسيدم، بعضی از اصحابم مرا همراهی می كردند. آنها كه لباس نو در بر داشتند وارد شدند و آنها كه نداشتند ماندند. عدهای را به همراه خود بردم و عدهای به همراهم آمدند.12
كه ظاهراً اشاره به معصومين(ع) و آن دسته از مؤمنانی است كه به دنبال ايشان آن مقام را طی كردند و در آينده در ضمن نماز كه ره آورد اين معراج است، خواهند كرد.11
موعود(ع) در معراج
اصلی ترين مشاهده پيامبر اعظم(ص) در شب معراج را بايد شهود انوار مقدسه ائمه(ع) بدانيم كه اصحاب متعددي روايت ذيل يا مشابه آن را از آن حضرت نقل كردهاند و همانطور كه خواهيم ديد در ميان دوازده امام(ع)، حضرت مهدي(ع) جايگاهی ويژه و ممتاز دارند. ضمن اين روايات نقل شده است كه رسول خدا(ص) فرمود:
همانا خداي عزوجل در آن شب كه به گردشي شبانه برده شدم (معراج) به من وحي فرمود: اي محمد چه كسی را در زمين ميان امتت به جای خود گذاشتي؟ ـ در حالی كه خدا خود بدان آگاهتر بود ـ عرض كردم: پروردگارا، برادرم را فرمود: اي محمد، علي ابن ابيطالب را؟ عرض كردم: بلی ای خدای من، فرمود: ای محمد من ابتدا از مقام ربوبيت نظري بر زمين افكندم و تو را از آن اختيار كردم. هيچ گاه يادی از من نميشود مگر اينكه تو نيز با من ياد كرده شوی. من خود محمودم و تو محمد؛ سپس نظري ديگر بر زمين افكندم و از آن علي بن ابيطالب را برگزيدم و او را وصي تو قرار دادم، پس تو سرور پيامبران و علي از نامهای من است و «علي» (مشتق آن) نام اوست. اي محمد، من، علي و فاطمه و حسن و حسين و امامان را از يك نور آفريدم؛ سپس ولايت ايشان را بر فرشتگان عرضه داشتم، هر كه آن را پذيرفت از مقربين گرديد و هر كه آن را رد نمود به كافران پيوست. اي محمد، اگر بندهاي از بندگانم مرا چندان پرستش كند تا رشته حياتش از هم بگسلد و پس از آن در حالی كه منكر ولايت آنان است با من روبهرو شود، او را در آتش دوزخ خواهم افكند سپس فرمود: ای محمد، آيا مايلی آنان را ببيني؟ عرض كردم: بلي. فرمود: قدمي پيش گذار. من قدمي جلو نهادم. ناگاه ديدم علي بن ابيطالب و حسن و حسين و عليبن الحسين و محمد بن علي و جعفربن محمد و موسي بن جعفر و علي بن موسي و محمد بن علي و علي بن محمد و حسن بن علي آنجا بودند و حجت قائم همانند ستارهاي درخشان در ميان آنان بود، پس عرض كردم: پروردگار من اينان چه كسانياند؟ فرمود: اينان امامان هستند و اين يك نيز قائم است كه حلالكننده حلال من و حرامدارنده حرام من است، و از دشمنان من انتقام خواهد گرفت. ای محمد، او را دوست بدار كه من او را دوست ميدارم و هر كس را كه او را دوست بدارد نيز دوست ميدارم.14
پىنوشتها:
1. سورة اسرا (17)، آية 1.
2. سورة نجم (53)، آيات 18ـ8.
3. براي مطالعه تفصيل اين روايت و ارقام مختلفي كه براي سال بعثت برشمردهاند ر.ك: مرتضي عاملي، سيد جعفر، سيرت جاودانه، ترجمة دكتر محمد سپهري، ج1، صص291ـ293.
4. ر.ك: سبحاني، جعفر، فروغ ابديت، ج1، ص384.
5. مجلسي، بحارالانوار، ج18، ص382، به نقل از: سيماي معراج پيامبر، ص22.
6. آيتاللهزاده ناييني، مهدي، معراج به روايت فيض كاشاني، صص 10 و 50
7.سبحاني، همان، ج1، صص379ـ381.
8. طباطبايي، سيد محمدحسين، الميزان، ج13،ص5 و 19.
9. طبرسي، مجمعالبيان، ج6، ص395؛ به نقل از: سيماي معراج پيامبر، صص32 و 33.
10. از جمله اين آثار ميتوان به كتابهايي نظير: راهيان كوي دوست نوشته آيتالله مصباح يزدي و حديث معراج، نوشته آقاي سيد محمدرضا غياثي كرماني اشاره كرد.
11. برخي از اين گزارشها را در كتاب محمد(ص) ميهمان قدسيان نوشته آقاي حسنعلي محمودي ميتوانيد مطالعه كنيد كه عناوين آنها از اين قرار است: بهشت برين و عرش، شكايت شخصي از جد چهلم خود، حرامخواري، فرشته دعاكنننده براي مؤمنان، دو فرشته ديگر، غيبتكنندگان، خورندگان مال يتيم و رباخواران و زنان گناهكار.
12. مجلسي، همان، ج18، ص327.
13. توضيح اين مطلب ديگر ابعاد عرفاني مربوط به معراج را ميتوانيد در جلد نهم تفسير موضوعي قرآن كريم با عنوان سيره رسول اكرم(ص) در قرآن مرور نماييد.
14. براي نمونه ر.ك: نعماني، الغيبة، ص133.
منبع:کربلا
چهار شنبه 1 آبان 1398 - 10:55:26