به گزارش پایگاه شبکه الکوثر ، سلمان بن عبدالعزیز روز 23 ژانویه 2015 در عربستان به پادشاهی رسید. یک دوره چهار ساله از قدرت وی و پسرش ، محمد بن سلمان، در عربستان خاتمه یافته است. با توجه به گذشت چهار سال که عمر یک دولت است، می توان کارنامه تیم ملک سلمان را ارزیابی کرد.
سلمان بن عبدالعزیز، پادشاهی در عربستان را با تغییرهای زیاد در کابینه آغاز کرد و عملاً محمد بن سلمان، پسر پادشاه، همه امور را در اختیار گرفت. تغییرها در کابینه نیز با هدف فراهم کردن زمینه پادشاهی محمد بن سلمان انجام شد. 
روزنامه الاخبار لبنان در تحلیلی در این خصوص به «منطق باندگرایی» اشاره و عنوان کرد تغییرهایی که سلمان طی چهار سال گذشته در عربستان انجام داد، بی سابقه بود و هدف این تغییرها نیز بازسازی ساختار وارثان و حذف شاهزادگان جناح های رقیب در خاندان آل سعود است. 
تیم حکومتی سلمان بن عبدالعزیز طی چهار سال گذشته روند متضادی را در عربستان در سطح اجتماعی پیگیری کرد. از یک سو، اصلاحات نمایشی در حوزه حقوق شهروندی به خصوص حقوق زنان انجام شد و از سوی دیگر بازداشت فعالان سیاسی، مبلغان مذهبی و حتی شاهزادگان سعودی در مقایسه با گذشته شدیداً افزایش داشته است. 
«کنیث روث»، معاون مدیر اجرایی بخش خاورمیانه و شمال آفریقای دیده بان حقوق بشر با انتقاد از نقض فاحش حقوق بشر توسط حکومت سعودی، گفت اگر عربستان امیدی به بهبود وجهه آلوده خود دارد باید فوراً تمام کسانی را که به خاطر انتقاد بازداشت کرده است، آزاد کند.
اگرچه محمد بن سلمان طرح 2030 عربستان را با هدف بهبود وضعیت اقتصادی این کشور ارائه کرد، اما همه شواهد حاکی از این است که این طرح قابلیت اجرایی ندارد و بلندپروازنه است و حتی با استقبال سرمایه گذاران خارجی به دلیل نبود امنیت سرمایه گذاری، مواجه نشده است.
طی چهار سال گذشته، سیاست خارجی عربستان سعودی به شدت تهاجمی شده است. دولت سعودی در مارس 2015 به یمن حمله کرد که این جنگ مانند پادشاهی ملک سلمان در آستانه ورود به پنجمین سال خود قرار دارد.
برونداد این جنگ تاکنون وقوع بزرگترین فاجعه بشری دهه های اخیر در فقیرترین کشور عربی خاورمیانه بود و آل سعود به شدت تحت فشار افکار عمومی جهانی قرار دارد.
دولت ملک سلمان در سال 2016 رابطه عربستان را با جمهوری اسلامی ایران و در ژوئن 2017 رابطه این کشور را با قطر قطع کرد تا عملاً روابط دیپلماتیک ریاض با یک قدرت منطقه ای و یک بازیگر مهم جهان عرب قطع شود. بدون شک، این اتفاق نه تنها امتیازی برای دولت ملک سلمان نیست بلکه نقطه ضعف مهمی نیز محسوب می شود زیرا عملاً بیانگر این است که عربستان خواستار ثبات، امنیت و همکاری منطقه ای نیست.
علاوه بر این، دولت سعودی طی چهار سال گذشته با سیاست سلسله مراتبی و نگاه بالا به پائین خود، زمینه ناکارآمدی و حتی فروپاشی شورای همکاری خلیج فارس را فراهم کرده است.
نکته پایانی این است که دولت عربستان هیچگاه به اندازه دوران پادشاهی ملک سلمان توسط دولت ایالات متحده آمریکا تحقیر نشده است. دونالد ترامپ رسماً عربستان را "گاو شیرده" معرفی کرد و نشان داد که نه به جایگاه این کشور بلکه به دلارهای نفتی آن چشم دوخته است.
با این حال، ملک سلمان و پسرش، محمد، نه تنها هیچ اقدامی برای مقابله با این تفکر تحقیرآمیز رئیس جمهوری آمریکا انجام نداده اند بلکه با نزدیک شدن به اسرائیل که خواست آمریکا نیز است، عملاً تحقیرهای دونالد ترامپ را پذیرفته اند.