به گزارش پایگاه شبکه الکوثر، «اصغر زارعی» در یادداشتی با عنوان «باخت سنگین واشنگتن در رینگ منطقه» نوشت: «مایک پمپئو» وزیر امور خارجه آمریکا دوشنبه شب هفته گذشته، پیش از سفر به منطقه در حساب کاربری خود در توئیتر، چند خطی از اهداف این دوره گردی جدید نوشت و مدعی شد: «به خاورمیانه میروم تا این پیام روشن را به دوستان و شرکایمان ارسال کنم که آمریکا متعهد به منطقه، متعهد به شکست داعش و متعهد به مقابله با فعالیتهای بیثبات کننده ایران است.... خروج نیروهای این کشور از سوریه یک تغییر تاکتیک است و به معنی تغییر تعهد واشنگتن به نابودی داعش و مقابله با نفوذ ایران در خاورمیانه نیست.» افزون بر این، وی بناست در لهستان در نشستی ضدایرانی شرکت کند و با حضور جماعتی که آنها هم ضرب شست ایران اسلامی را چشیدهاند، حداکثر به ایراد سخنرانی و صدور یک بیانیه برای عقده گشایی بپردازد. در این خصوص، نکاتی حائز توجه هستند که نمیتوان به سادگی از کنار آنها گذشت:
1. کار آمریکا شبیه عربده کشی کسی است که در دعوا کتک مفصلی خورده و حالا که میبیند زورش نمیرسد و او را از حریف جدا کردهاند، از دور فریاد و خط و نشان میکشد. این اتفاق ثابت میکند که آمریکا، شیر بی یال و دمی است که نمیتواند به تنهایی حریف ایران اسلامی باشد، به دنبال یارکشی است و کشوری که به قول خودش ابرقدرت و چهار دهه است که انقلاب اسلامی را تحت شدیدترین فشارها قرار داده، اکنون در برابر ما کم آورده است.
2. پمپئو فرار از سوریه را «تغییر تاکتیک» نامگذاری کرده و از این طریق خواسته تا به شرکای منطقهای خود دلگرمی بدهد اما واقعیت این است که آمریکا قافیه را در سوریه باخته و لفاظی و نطاقی، چیزی از برد شیرین محور مقاومت و باخت سنگین واشنگتن در رینگ منطقه کم نمیکند. این چه تاکتیکی است که بر مبنای آن، بعد از هشت سال موش دواندن و سپس دخالت مستقیم نظامی، همه نیروهای پنتاگون باید از سوریه خارج شوند و برای رد گم کردن عنوان شود که ترکیه به جای آمریکا به جنگ با داعش ادامه خواهد داد؟! با ایران که همیشه مخالفید و از اول هم این موضع را اعلام کردهاید؛ تغییر تاکتیک شما این است که جا برای ترکیه باز کنید، بروید و علیه ایران توئیت بزنید؟!
فرض را بر این هم بگیریم که این نوعی تغییر تاکتیک است، از کی تا به حال کسانی که خود در ترویج تروریسم تکفیری با سعودیها گاوبندی کردهاند، ادعای مبارزه با آن را دارند؟ تروریسم را خودتان به وجود آوردهاید و حالا که میبینید تو دهنی خوردهاید و از عهده هزینههای نظامی و حیثیتی آن بر نمیآیید، جان خود را برداشته و کار را به بازیگرانی سپردهاید که نزدیک بود در پی یک کودتای چندساعته، از حاکمیت ساقط شوند!
3. بخشی از این تغییر تاکتیک کاریکاتوری، در لهستان کلید خواهد خورد و کاخ سفید در ادامه سناریوی مضحک ناتوی عربی، به دنبال ائتلافی ضدایرانی با مشارکت عریانتر اروپاییهاست. این نشست کذایی هم یادآور جلسه «گروه دوستان سوریه» است که 85 کشور به دنبال رسیدن به سراب سرنگونی نظام سوریه شتابان در پی آمریکا دویدند. معلوم نیست اینها چه دوستانی هستند که حداقل از سه سال پیش به این سو، حتی از یکدیگر یاد هم نمیکنند و قول و قسمشان برای برکناری رئیس جمهور قانونی سوریه چنان آب رفته که کسی نمیداند اکنون کجا هستند!! خنده دارتر اینکه برخی از آنها که همیشه برای مردم مظلوم سوریه گریبان میدریدند و خود را دوست آنها جا زده بودند، حالا برای افتتاح سفارت خانههای خود در دمشق، از یکدیگر سبقت میگیرند و به دنبال بازگرداندن کرسی سوریه در اتحادیه عرب هستند.
4. پمپئو در تشریح نشست لهستان گفته که «این کشورها با هدف تمرکز بر ثبات خاورمیانه، صلح، آزادی و امنیت در این منطقه گرد هم خواهند آمد و حصول اطمینان از اینکه ایران تأثیر کارشکنانهای ندارد، یک رکن مهم این نشست است»!
این در حالی است که بدون هیچ چک و چانهای، این جمهوری اسلامی است که تعیین کننده معادلات منطقه بوده و موضعی که ما از هشت سال پیش در قبال سوریه و بعدها در مورد عراق و یمن گرفتیم، اکنون در حال رخ دادن است. اوبامای مؤدب و تیم تروریست پرورش سخن از 4 دهه مبارزه برای نابودی داعش به میان میآوردند ولی حرفی که جمهوری اسلامی در ابتدا مطرح کرد، در آخر کار به آن رسیدند و شیر فهم شدند که هر چه ایران بگوید همان میشود.
5. از نظر اقتصادی هم گوش کردن به آنچه انقلاب اسلامی حکم میکند، صد در صد به نفع مستاجران کاسبکار و زرسالار کاخ سفید است. اگر هشت سال پیش رویکرد قاطع ایران اسلامی را جدی گرفته بودند، هم آبرویشان نمیرفت که بخواهند مفتضحانه فرار کنند و هم به قول ترامپ، 7 هزار میلیارد دلار بالای هیچ هزینه نمیکردند. البته به مصداق اینکه «جلوی ضرر را هر وقت بگیری منفعت است»، الان هم برد کردهاند که از سوریه در حال گریز هستند، چون اگر میماندند، بی تردید ویتنام شماره 2 برایشان رقم میخورد. ارتش سوریه با کمک نیروهای همردیف چنان روحیه گرفته است که عن قریب و پس از پاکسازی ادلب، اهداف آمریکایی تبدیل به یک سیبل ثابت و دلچسب برای آنها تبدیل میشوند و هر روز باید جنازه سربازانشان را از بیابانهای سوریه جمع کنند که خوراک سگها و شغالها نشود.
6. بسیاری از کشورها هم دیگر حاضر نیستند که جدول خواستههای متقاطع واشنگتن را پر کنند و منافع خود را بخاطر آمریکا و رژیم صهیونیستی به خطر اندازند. همینکه کشورهای منطقه و برخی دولتهای اروپایی راه «تعامل» را به جای «تقابل» با دولت مشروع و قانونی سوریه برگزیدهاند، نشان میدهد که حنای کاخ سفید دیگر برای آنها رنگی ندارد و به دنبال تأمین منافع خود هستند.
7. پمپئو وقیحانه روسیه و ایران را «مجریان شرور خاورمیانه» خواند! و گفته است که «امیدواریم آنها را همراه با حکومت و همه طرفهای ذینفع در آنجا (سوریه) بر سر میز مذاکره بیاوریم تا درباره شکل ساختاری که سوریه پس از یک جنگ داخلی باید داشته باشد، گفتوگو کنند.» اولاً که به فرموده امام راحل (ره) اگر رفراندوم کنند که منفورترین و شرورترین کشور دنیا کدام است، بدون شک آمریکا از دل نتایج آن بیرون خواهد آمد و کسی تردیدی ندارد که آمریکا در حال حاضر شرورترین دولت در جهان به شمار میرود، ثانیاً همین اظهار نظر رئیس دستگاه دیپلماسی آمریکا از ناامیدی کامل واشنگتن برای نقش آفرینی در آینده سیاسی سوریه نشان دارد، چراکه پشتوانه گفتگوی سیاسی، پیروزی نظامی است که واشنگتن اکنون در هیچ کدام از آنها ابداً حرفی برای گفتن ندارد. بنابراین، نشست ورشوی لهستان نیز به این علت که منطبق بر واقعگرایی نیست مانند سایر راهکارهای آمریکایی برای غرب آسیا شکست خواهد خورد.
طرفه آنکه آمریکاییها بهشدت نگران این مسئله هستند که خروج آنها در سوریه، بهپای ضعف آنها نوشته نشود اما حقیقت این است که تفسیر و تعبیری جز این نمیتوان داشت چراکه دیر یا زود، این نیروهای مقاومت هستند که کنترل مرزهای عراق و سوریه و بلکه تمام منطقه را به دست خواهند گرفت و نسخه کامل متجاوزان اشغالگر را خواهند پیچید.
برای اطلاع از آخرین خبرهای ایران و جهان اینجا کلیک کنید
یک شنبه 23 دی 1397 - 11:11:41