تهران- الکوثر: یكی از سفارشهای اهل بیت علیهم السلام به شیعیان خود، انجام زیارت اربعین سید الشهدا علیه السلام است. این سفارش در راستای پاسداشت قیام عاشورا تنظیم شده است و یكی از عوامل مانایی نام و یاد اباعبدالله الحسین علیه السلام و حفظ پیامهای عاشورا به شمار میآید.
اهمیت زیارت اربعین به گونهای است كه در حدیثی از امام حسن عسكری علیه السلام، از زیارت اربعین به عنوان یكی از نشانههای مؤمن یاد شده است. آن حضرت در اینباره میفرماید: «نشانههای مؤمن پنج تاست: 1. نماز پنجاه و یك ركعت (واجب و نافله) در طول شبانه روز. 2. انگشتر در دست راست نمودن. 3. زیارت اربعین امام حسین علیه السلام . 4. پیشانی بر خاك گذاردن. 5. بلند گفتن بسم الله الرحمن الرحیم در نمازهای جهریه (صبح، مغرب و عشا)».[1]
یكی از مستحبات زیارت اربعین، خواندن دعای اربعین است. این دعا كه مرحوم شیخ عباس قمی رحمه الله آن را در كتاب مفاتیح الجنان خود آورده است، آموزههای ارزشمندی دارد. محور این دعا بر اساس ویژگیهای امام حسین علیه السلام و بیان مجاهدتهای آن حضرت است. آشنایی با این دعا تأثیر فراوانی در افزایش شناخت نسبت به سیدالشهدا علیه السلام خواهد داشت. در این نوشتار، به فرازهایی از این دعای شریف میپردازیم.
1. كلیات
الف) زیارت اربعین، یكی از شعائر شیعه
«شعائر» جمع «شعار» است و «شعار» یعنی نشان و علامت. نشانه گروهی از مردم كه به وسیله آن یكدیگر را میشناسند. نشان و علامت سلطان یا امیر یا خرقهای چون علَم سیاه یا سفید، یا كلمهها كه طریقه و آیین او را نمودار میسازد.
عربهای زمان جاهلیت در میدان كارزار شعارهایی میدادند كه مناسب با اوضاع روز بود. مثلاً در جنگ اُحد، سپاهیان مخالف اسلام به نام دو بت خود «عُزّی» و «هُبَل» فریاد میزدند و قبیله تنوخ در حیره «یا آلَ عباد الله» میگفتند.
پیغمبر اكرم صلی الله علیه و آله ، شعار مهاجرین را «یا بنی عبدالله» و شعار اوس و خزرج را نیز «یا بنی عبدالله» و «یا بنی عبیدالله» قرار داد و سپاهیان اسلام را «خلیل الله» میخواندند. بعدها نیز به مقتضیات روز شعارهایی ساخته میشد و به كار میرفت.[2]
یكی از شعائر مختّص شیعه كه در هیچ مكتب و ملتی، نظیر و مشابهی برای آن نمیتوان یافت، مسئله اربعین حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام است كه از ویژگیهای فرهنگ تشیع است. زیارت مخصوص آن حضرت در روز اربعین، شعار مخصوص شیعه است و این مسئله برای هیچ فردی از دیگر معصومین علیهم السلام حتی برای رسولاكرم صلی الله علیه و آله وجود ندارد. زیارت حضرت سیدالشهدا علیه السلام در روز اربعین و اقامه مجلس عزا برای آن حضرت، فقط به ایشان اختصاص دارد.
از این مسئله میتوان به عمق فاجعه عاشورا و اهتمام اهل بیت علیهم السلام به زنده نگه داشتن پیام عاشورا پی برد و اینكه آن بزرگواران با توصیه و تشویق درباره زیارت امام حسین علیه السلام در روز اربعین، همواره درصدد تازه نگه داشتن حادثه خونین عاشورا بودند.[3]
2. گریه چهل روزه آسمان و زمین بر امام حسین علیه السلام
میتوان گفت بزرگداشت اربعین امام حسین علیه السلام ارتباط تنگاتنگی با گرامیداشت گریه چهل روزه آسمان و زمین، پس از شهادت سیدالشهدا علیه السلام و برای آن حضرت دارد. چنانكه در برخی از روایات آمده است كه آسمان و زمین تا چهل روز بر سیدالشهدا علیه السلام خون گریست. از امام صادق علیه السلام در این باره نقل شده است كه فرمود:
ای زراره! بدان كه آسمان به مدت چهل روز بر حسین علیه السلام خون گریست و زمین به مدت چهل روز تیره و تار گشت و خورشید به مدت چهل روز با كسوف و حالت خون رنگ به اندوه و ماتم نشست و دریاها به تلاطم درآمد و ملائكه تا چهل روز بر حسین علیه السلام گریستند و هیچ زنی از ما خضاب ننمود و روغن و سرمه استفاده ننمود تا زمانی كه سر عبیدالله بن زیاد را برای ما فرستادند.[4]
عبدالله بن هلال میگوید: از امام صادق علیه السلام شنیدم كه میفرمود: آسمان در شهادت جانگداز امام حسین علیه السلام و حضرت یحیی بن زكریا علیه السلام به سوگ و ماتم نشست و گریست و بر كس دیگری جز آن دو گریه نكرده است.
پرسیدم: گریه آسمان چه بود؟ فرمود: به مدت چهل روز، هنگام طلوع و غروب، سرخی مخصوصی در آسمان ظاهر میشد. عرض كردم: این گریه آسمان بود؟ فرمود: آری.[5]
همچنین شخصی به نام عبدالخالق عبدربّه نقل میكند كه از امام صادق علیه السلام در تفسیر این آیه شریفه كه میفرماید: «یَا زَكَرِیَّا إِنَّا نُبَشِّرُكَ بِغُلَامٍ اسْمُهُ یَحْیَی لَمْ نَجْعَل لَّهُ مِن قَبْلُ سَمِیًّا؛ ای زكریا! ما تو را به فرزندی بشارت میدهیم كه نامش «یحیی» است و پیش از این همنامی برای او قرار ندادیم».[6] شنیدم كه فرمود: حسین بن علی علیه السلام پیش از خودش همنامی نداشت. چنانكه حضرت یحیی علیه السلام نیز پیش از این همنامی نداشت. و آسمان در سوگ آن دو به مدت چهل روز گریست، و بر كس دیگری جز آن دو گریه نكرد. راوی میگوید: پرسیدم گریه آسمان چه بود؟ فرمود: هنگام طلوع و غروب، سرخی مخصوصی در آسمان ظاهر میشد.[7]
نگاهی به آموزههای زیارت اربعین
1. آغاز زیارت با سلام
معمولاً زیارتنامههای اهل بیت علیهم السلام با سلام بر آنها آغاز میشود. چنانكه زیارت اربعین نیز اینگونه است. این زیارت با این عبارت شروع میشود:
«اَلسَّلامْ علی وَلِّی اللهِ وَ حَبیبهِ؛ السلامُ علی خَلیلِ اللهِ و نَجیبه... ؛ سلام بر ولی خدا و دوست او؛ سلام بر محبوب خدا و برگزیده او... ».
«سلام به معنای سلامت است و «السلام علیكم»، یعنی سلامت از جانب خدا بر شما باد. سلام كردن، سادهترین، آسانترین و ارزشمندترین وسیله برای ابراز ارادت، تكریم و تعظیم مخاطب و تحكیم پیوندهای اجتماعی است. سلام، نوعی تحیت و درود است و اصل «تحیت» به معنای طلب حیات برای مخاطب است، خواه حیات ظاهری باشد یا حیات باطنی، مادی باشد یا معنوی. سلام بر امام حسین علیه السلام به معنای باور داشتن به حیات معنوی آن حضرت و شنیدن سلام ما از سوی ایشان است، چنانكه در مفاتیح الجنان در فصل آداب زیارت، در قسمت اذن دخول حرمهای شریف میخوانیم: «خدایا من در غیبت صاحب این مزار و حرم شریف ـ مانند حیات مبارك او ـ معتقد به احترامش هستم. خدایا، من میدانم رسول تو صلی الله علیه و آله و خلفای تو علیهم السلام زندهاند و پیش تو روزی میخورند، مرا میبینند، كلام مرا میشنوند و سلامم را جواب میدهند، ولی تو كلام آنها را از گوش من پوشاندی. »... از آنجا كه همه انسانها اعم از معصوم و غیرمعصوم، به لحاظ قوس صعود در حال حركت به سوی كمال مطلق هستند و این كمالجویی و ترفیع درجه، در بهشت نیز ظهور دارد، سلامهای ما به معصومین علیهم السلام ، مایه ترفیع درجات آنها میشود؛ چون سبب میشود سلامت ویژهای از ناحیه ذات پاك خداوند به آنان افاضه شود. افزون بر این، سلام برای خودِ سلام كننده نیز اجر، منزلت و رفعت درجه خواهد داشت.[8]
2. اكرام خداوند و شهادت امام حسین علیه السلام
موضوع «شهادت» یكی از محورهای یاد شده در زیارت اربعین است. در این محور از «شهادت» به عنوان نشانه گرامیداشت و اِكرام خداوند به امام حسین علیه السلام یاد شده است. چنانكه در این باره میخوانیم: «اَكرَمتَهُ بِالشَهادَة؛ او را به واسطه شهادت، گرامی داشتی».
صائب تبریزی میگوید:
گردن مكش ز تیغ شهادت كه این زلال از جویبار ساقی كوثر گذشته است[9]
شهادت، از اسراری است كه نامحرمان را بدان راهی نیست و از مقامهایی است كه تنها «برگزیدگان» بدان دست مییابند. شهادت، حیاتی است روحی كه مردگان قادر به ادراك آن نیستند و نوری است قدسی كه شبپرهها را به وصل آن، راهی نیست. شهادت، حقیقتی است كه در دل خود، «ایثار»، «ستمستیزی»، «كمالطلبی»، «اعتراض به تجاوز و زیادهخواهی» و «عدم تسلیم در برابر زور» را نهفته دارد. شهادت، «فریادی رسا» در كویر سوزان جهان مادی است كه هیچگاه خاموش نمیشود و چشمه جوشانی در دل تیرگیها و تباهیهاست كه هیچگاه از جوشش نمیایستد. شهید مطهری بر این باور است كه «پشت سر هر شهادتی یك روشنایی پیدا میشود. این سخن، سخن بسیار درستی است و ارزش شهید و شهدا را ثابت میكند. از نظر اجتماعی، مَثَل شهید و شهادت كه روشنی ایجاد میكند، مَثَل یك سلسله كارهای خیر فردی است كه در قلب فرد، ایجاد روشنی میكند. نظیر ایثار، انصاف دادن، مبارزه با هوای نفس، در حقیقت شهادت برای اجتماع، نوعی تصفیه نفس است برای اجتماع».[10]
3. امام حسین علیه السلام و پاكی نسل
یكی از موضوعهای مطرح شده در زیارت اربعین، پاكی نسلی است كه آن حضرت از آن به دنیا آمد. در این باره در این زیارت چنین میخوانیم: «وَاجتَبیتَهُ بِطیبِ الوِلادَةِ؛ و او را به پاكی نسل، برگزیدی».
در حدیثی از امام صادق علیه السلام در این باره میخوانیم: «خداوند ما را علّیین آفرید و ارواح ما را از بالای آن آفرید و ارواح شیعیان ما را از علّیین آفریده و پیكر آنها را از پایین علّیین آفرید و از این جهت میان ما و آنان خویشی و نزدیكی است و دلهای آنها به سوی ما مشتاق است».[11]
آن حضرت در حدیثی دیگر در این باره میفرماید: «همانا كه خداوند ما را از نور عظمت خود آفرید و سپس آفرینش ما را از گِلی نهفته در زیر عرش قرار داد و آن نور را در كالبد ما نهاد و ما خلق شدیم. »[12] بر اساس روایات یاد شده، امامان معصوم علیهم السلام از جنس علّیین هستند و از نورانیت ویژهای برخوردارند. در نتیجه، از نسلی پاك بودند و هر فرزندی كه از آنها به دنیا میآید، دارای طهارت نسل است. درباره پاكی ولادت و نسل امام حسین علیه السلام در فراز دیگری از دعای اربعین چنین میخوانیم: «اَشهَدُ اَنَّكَ كُنتَ نوراً فی الأصلابِ الشامِخَةِ و الاَرحامِ المُطَهَّرَةِ، لَمْ تُنَجِّسْكَ الجاهِلیةُ بِاَنجاسِها و لَم تُلبِسكَ المُدلَهِمّاتُ من ثِیابِها؛ گواهی میدهم كه تو نوری بودی در اَصلاب پدرانِ عالی رتبه و ارحام مادران پاك طینت، كه پلیدیهای جاهلیت، دامن تو را فرا نگرفت و جامههای تیره عصر جاهلیت، تو را نپوشانید».
4. حسین علیه السلام وارث پیامبران
یكی از ویژگیهایی كه از سیدالشهدا در زیارت اربعین یاد شده، این است كه حسین علیه السلام ، وارث پیامبران است. «وَ اَعطَیتَهُ مَوارِیثَ الاَنبیاء؛ [خدایا] تو میراث همه پیامبران را به او اعطا كردی».
امام رضا علیه السلام فرمود: «به راستی كه محمد صلی الله علیه و آله ، امین خدا بود در خلقش و چون وفات كرد، ما اهل بیت علیهم السلام وارثانش بودیم و ما امنای خدا در زمین هستیم... و به راستی كه ما هر مردی را ببینیم، میشناسیم كه از روی حقیقت، مؤمن است یا منافق. ما نجیب و ناجی هستیم و ما بازماندگان پیغمبرانیم و ما صاحبان امتیاز در كتاب خدای عزوجل هستیم. ما از همه مردم به رسول خدا نزدیكتریم. خدا به ما آموخته و رسانیده، آنچه را باید بدانیم و ما به علم پیامبران را سپرده و ما وارثان رسول اولوالعزم هستیم.[13]
در دعای وارث نیز از امام حسین علیه السلام اینگونه به عنوان وارث پیامبران یاد شده است: «السَّلامُ عَلَیكَ یا وارِثَ آدَمَ صَفْوَةِ اللهِ، السَّلامُ عَلَیْكَ یا وارِثَ نُوحٍ نَبِی اللهِ، السَّلامُ عَلَیْكَ یا وارِثَ ابراهیمَ خَلیلِ اللهِ، السَّلامُ عَلَیْكَ یا وارِثَ مُوسی كَلِیمِ اللهِ، السَّلامُ عَلَیْكَ یا وارِثَ عِیسی رُوحِ اللهِ، السَّلامُ عَلَیْكَ یا وارِثَ مُحَمَّدٍ حَبیبِ اللهِ؛ سلام بر تو ای وارث آدم، برگزیده خدا، سلام بر تو ای وارث نوح، پیامبر خدا، سلام بر تو ای وارث ابراهیم، دوست خدا، سلام بر تو ای وارث موسی، هم سخن خدا، سلام بر تو ای وارث عیسی روح الله، سلام بر تو ای وارث محمد، محبوب خدا».
بدیهی است، منظور از ارث بردن امام حسین علیه السلام از پیامبران، بهره داشتن آن حضرت از همه ویژگیهای زیبایی است كه در پیامبران دیگر، بازتاب یافته است. به عبارت دیگر، سیدالشهدا، همه ویژگیهایی را كه در پیامبران دیگر وجود داشت، یكجا در خود جمع كرد. چنانكه شاعر به زیبایی در این باره سروده است:
حُسن یوسف، دَم عیسی، ید بیضا داری آنچه خوبان همه دارند، تو تنها داری
5. حسین علیه السلام حجت خدا بر روی زمین
خداوند، همواره بر روی زمین، حجتهایی دارد تا به واسطه آنها، خوبان به كمالی كه شایسته آنهاست دست یابند و بدان، در صورتی كه از روی عمد و اختیار، به راه تباهی رفتند، عذری نداشته باشند و حجت بر آنها تمام شده باشد. یكی از این حجتهای بزرگ الهی بر روی زمین، امام حسین علیه السلام است. در زیارت اربعین در اینباره چنین میخوانیم: «وَ جَعَلتَهُ حُجَّةً علی خَلقِكَ فَاَعذَرَ فِی الدُّعاء؛ و او را حجت بر آفریدگانت قرار دادی، پس او هم در اتمام حجت بر خلق، رفع هر عذری از امت نمود».
حضرت علی علیه السلام فرمود: «همانا كه خداوند تبارك و تعالی ما را پاك كرد و مقام عصمت بخشیده و ما را گواهان خلقش ساخته و حجت او در زمینش ما را قرار داده است».[14]
شخصی به نام بُرَید عِجلی میگوید از امام صادق علیه السلام درباره تفسیر این آیه شریفه كه میفرماید: «وَ كَذلِكَ جَعَلناكُم اُمَّةً وَسَطاً لِتكُونُوا شُهَداءَ عَلَی الناسِ؛ و اینچنین شما را امت وسط قرار دادیم تا بر مردم، گواه باشید.»[15] پرسیدم. فرمود: منظور از امت وسط و گواهان بر خلق، ما هستیم و ماییم حجتهای خداوند بر روی زمینش.[16]
6. حسین علیه السلام و رهانیدن آدمها از نادانی و گمراهی
یكی از ویژگیهایی كه در زیارت اربعین برای امام حسین علیه السلام نقل شده، «رهانیدن آدمها از نادانی و گمراهی» است. در این باره میخوانیم: «وَ مَنَحَ النُّصحَ وَ بَذَلَ مُهجَتَهُ فیكَ لِیستَنقِذَ عِبادَكَ مِنَ الجَهالَةِ وَ حَیرَةِ الضَّلالَة؛ و نصیحت امت را با مهربانی و عطوفت انجام داد و خون پاكش را در راه تو به خاك ریخت، تا بندگانت را از نادانی و سرگردانی برآمده از گمراهی نجات دهد».
بر اساس این فراز از زیارت اربعین، موضوعِ رهانیدن بندگان از گمراهی و نادانی، به اندازهای اهمیت دارد كه سالار شهیدان علیه السلام راضی شد جان خویش را فدا و از شهادت و كشته شدن در راه خدا استقبال كند.
یكی از فلسفه های وجودی امام معصوم علیه السلام، هدایت انسانها و رهانیدن آنها از جهل و گمراهی است. داود جَصّاص میگوید از امام صادق علیه السلام درباره تفسیر این آیه شریفه كه میفرماید: «وَ عَلامَاتٍ وَ بِالنَّجْمِ هُمْ یَهْتَدُونَ؛ و علاماتی است و هم اینكه ایشان به وسیله ستاره هدایت میشوند»:[17] شنیدم كه فرمود: مقصود از ستاره، رسول خداست و منظور از علامات و نشانهها ما اهل بیت هستیم.[18]
«در واقع، هر امتی در هر زمان و مكانی كه از فیضی مادی یا معنوی بهرهمند میشود، از بركت وجودی ائمه اطهار علیهم السلام است. سرّش آن است كه آن پیشوایان نور، مجاری هر گونه فیض تكوینی و تشریعی خدا هستند و به واسطه آنها ارتباط میان عالم هستی و خداوند برقرار میگردد و در این باره فرقی نیست كه آن فیض به عالَم فرشتگان برسد یا به عالم انسانها، یا حیوانات و نباتات و جمادات».[19]
امام باقر علیه السلام فرمود: «رسول خدا صلی الله علیه و آله دروازه الهی است كه از غیر آن نمیتوان وارد شد و راه روشنی است كه هر كس آن را طی كند، به خدا میرسد. علی علیه السلام نیز چنین است و یكایك امامان نیز همین گونه هستند. خداوند آنان را اركان زمین قرار داد تا اهلش را مضطرب نگرداند و عمودهای اسلام و نگهبانان راههای هدایت گردانید، به گونهای كه كسی هدایت نمیشود، مگر به هدایت آنها و كسی گمراه نمیگردد، مگر به كوتاهی در حق آنها».[20]
امام رضا علیه السلام درباره جایگاه امام در هدایتگری و رهانیدن آدمها از نادانی و گمراهی، وجود او را به ماه و ستاره مانند كرده كه در شبهای ظلمانی، مایه هدایت انسانها و سبب رهانیدن آنان از تباهی و گمراهی است: «امام، ماه درخشنده و چراغ پرتوافكن و روشنایی تابنده و ستاره راهنما در ناپیدایی شبهای ظلمانی و راهنمای هدایت و نجاتبخش از تباهی است. امام، شعله فروزنده بر تپه و گرمیده بر سرمازده و راهنمای در مهلكه هاست».[21]
7. بازتاب تولّی و تبرّی در زیارت اربعین
تولّی در فرهنگ اسلام، عبارت از پذیرش حكومت، سرپرستی و دوستی خدا و پیامبر و كسانی است كه از جانب آنها تعیین شدند و پیوند نزدیكی با افراد و گروههایی دارند كه محبوب خدا هستند. به بیان دیگر، تولّی یعنی به هم پیوستگی و اتصال شدید مؤمنانی كه هدف واحدی را تعقیب میكنند، اما تبرّی یعنی دوری جستن از فرد و جریانی كه جهت الهی ندارد و دشمن خدا محسوب میشود. به بیان دیگر، تبرّی یعنی جدا شدن از جبهه باطل.[22]
در حقیقت، یكی از برجستهترین ویژگیهای ایمان، تولّی و تبرّی است كه حتی در نباتات و حیوانات به صورت جذب و دفع وجود دارد و در انسانها به صورت حبّ و بغض یا نفرت و ارادت، جلوه میكند. هر حیوان یا درختی، دوست داشتنیها و پسندیدههای خود را جذب میكند و ناپسندها را از خود میراند و هر انسانی بر اساس بینش خویش، برخی چیزها را پسندیده میداند و به آن محبت میورزد و برخی دیگر را ناپسند میشمارد و مورد بغض و غضب خویش قرار میدهد. تولّی و تبرّی، همانند «ایمان به خدا» و «كفر به طاغوت»، دو بال برای سلوك به سوی كمال و تعالی و ترقی است كه هیچ یك به تنهایی كفایت از دیگری نمیكند و با یكی از آن دو نمیتوان صعود كرد.[23]
در فرازی از زیارت اربعین، موضوع تولّی و تبرّی مطرح شده و زیارتكننده، خداوند را بر این موضوع گواه میگیرد كه وی با دوستان امام حسین علیه السلام ، دوست و با دشمنانش، دشمن است: «اَللّهُمَّ اِنّی اُشهِدُكَ اَنّی وَلِیٌّ لِمَن والاهُ وَ عَدُوٌّ لِمَن عاداهُ؛ پروردگارا! تو را گواه میگیرم كه من با همه كسانی كه با او (امام حسین) دوستند، دوست هستم، و با همه كسانی كه با او دشمن هستند، دشمن هستم».
مقام معظم رهبری میفرماید:
تولّی و تبرّی، مسلمانان را به هم مرتبط میكند، به گونهای كه هیچ عاملی نتواند آنان را از یكدیگر جدا كند و یك انضباط حزبی برقرار میكند؛ زیرا جمعیتی كه در اقلیت هستند، ممكن است فكرشان تحتالشعاع فكر اكثریت قرار گیرد و شخصیت آنها در لابهلای شخصیتهای بقیه مردم نابود گردد. اسلام آنها را برای مبارزه با هضم طبیعی، به هم پیوند زده و از سایر جبههها جدا ساخته است. همچون عدهای كوهنورد، كه باید از یك راه صعبالعبور كوهستانی و پر پیچ و خم و گردنه بگذرند تا به قله كوه برسند. اینها به همدیگر میچسبند و كمرهایشان را به هم محكم میبندند كه اگر یكی از آنها افتاد، بقیه او را نگه دارند. این حالت، نمایشگر حالت به هم پیوستگی و جوشیدگی شدید مسلمانان است كه از آن در قرآن و حدیث، به «تولّی و تبرّی» تعبیر میشود.[24]
وقتی اهمیت تولّی و تبرّی آشكار میشود كه بدانیم محبت قلبی نسبت به كسی، گرایش قلبی به او را نیز در پی دارد و گرایش قلبی نیز به طور طبیعی، به همانندسازی با محبوب و الگوسازی او در اخلاق و رفتار میانجامد. در نتیجه، آنچه از محبوب جلوه میكند، در شخص مُحب نیز بروز میكند. بر این اساس، اسلام، سازوكار فرهنگی و اخلاقی مهمی به نام تولّی و تبرّی را بنیان نهاد تا بر اثر آن، پیروانش جهتگیری دوستیهای خویش را انسانهای صالح و شایسته قرار دهند و در پی آن، بذر ویژگیهای زیبا و رفتار شایسته را با تولّی آنان در دل و جان خویش بكارند و از آن سو نیز موضوع تبرّی را بیان فرموده است تا به وسیله آن، پیروانش در برابر آسیبهای اخلاقی و رفتاری برآمده از دوستی، با انسانهای ناشایست و ستمگر، ایمن بمانند.
متن کامل زیارت اربعین به شرح زیر است:
اَلسَّلامُ عَلى وَلِىِّ اللَّهِ وَحَبیبِهِ اَلسَّلامُ عَلى خَلیلِ اللَّهِ وَنَجیبِهِ اَلسَّلامُ عَلى صَفِىِّ اللَّهِ وَابْنِ صَفِیِّهِ
اَلسَّلامُ عَلىَ الْحُسَیْنِ الْمَظْلُومِ الشَّهیدِ اَلسَّلامُ على اَسیرِ الْکُرُباتِ وَقَتیلِ الْعَبَراتِ اَللّهُمَّ اِنّى اَشْهَدُ
اَنَّهُ وَلِیُّکَ وَابْنُ وَلِیِّکَ وَصَفِیُّکَ وَابْنُ صَفِیِّکَ الْفاَّئِزُ بِکَرامَتِکَ اَکْرَمْتَهُ بِالشَّهادَةِ وَحَبَوْتَهُ بِالسَّعادَةِ وَاَجْتَبَیْتَهُ
بِطیبِ الْوِلادَةِ وَ جَعَلْتَهُ سَیِّداً مِنَ السّادَةِ وَقآئِداً مِنَ الْقادَةِ وَذآئِداً مِنْ الْذادَةِ وَاَعْطَیْتَهُ مَواریثَ الاْنْبِیاَّءِ
وَجَعَلْتَهُ حُجَّةً عَلى خَلْقِکَ مِنَ الاْوْصِیاَّءِ فَاَعْذَرَ فىِ الدُّعآءِ وَمَنَحَ النُّصْحَ وَبَذَلَ مُهْجَتَهُ فیکَ لِیَسْتَنْقِذَ
عِبادَکَ مِنَ الْجَهالَةِ وَحَیْرَةِ الضَّلالَةِ وَقَدْ تَوازَرَ عَلَیْهِ مَنْ غَرَّتْهُ الدُّنْیا وَباعَ حَظَّهُ بِالاْرْذَلِ الاْدْنى وَشَرى
آخِرَتَهُ بِالثَّمَنِ الاْوْکَسِ وَتَغَطْرَسَ وَتَرَدّى فى هَواهُ وَاَسْخَطَکَ وَاَسْخَطَ نَبِیَّکَ وَاَطاعَ مِنْ عِبادِکَ اَهْلَ
الشِّقاقِ وَالنِّفاقِ وَحَمَلَةَ الاَوْزارِ الْمُسْتَوْجِبینَ النّارَ فَجاهَدَهُمْ فیکَ صابِراً مُحْتَسِباً حَتّى سُفِکَ فى
طاعَتِکَ دَمُهُ وَاسْتُبیحَ حَریمُهُ اَللّهُمَّ فَالْعَنْهُمْ لَعْناً وَبیلاً وَعَذِّبْهُمْ عَذاباً اَلیماً اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ رَسُولِ
اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ سَیِّدِ الاْوْصِیاَّءِ اَشْهَدُ اَنَّکَ اَمینُ اللهِ وَابْنُ اَمینِهِ عِشْتَ سَعیداً وَمَضَیْتَ حَمیداً
وَمُتَّ فَقیداً مَظْلُوماً شَهیداً وَاَشْهَدُ اَنَّ اللَّهَ مُنْجِزٌ ما وَعَدَکَ وَمُهْلِکٌ مَنْ خَذَلَکَ وَمُعَذِّبٌ مَنْ قَتَلَکَ
وَاَشْهَدُ اَنَّکَ وَفَیْتَ بِعَهْدِاللهِ وَجاهَدْتَ فى سَبیلِهِ حَتّى اَتیکَ الْیَقینُ فَلَعَنَ اللهُ مَنْ قَتَلَکَ وَلَعَنَ اللهُ مَنْ
ظَلَمَکَ وَلَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً سَمِعَتْ بِذلِکَ فَرَضِیَتْ بِهِ اَللّهُمَّ اِنّى اُشْهِدُکَ اَنّى وَلِىُّ لِمَنْ والاهُ وَعَدُوُّ لِمَنْ
عاداهُ بِاَبى اَنْتَ وَاُمّى یَابْنَ رَسُولِ اللَّهِ اَشْهَدُ اَنَّکَ کُنْتَ نُوراً فىِ الاَصْلابِ الشّامِخَةِ وَالاْرْحامِ الْمُطَهَّرَةِ
لَمْ تُنَجِّسْکَ الْجاهِلِیَّةُ بِاَنْجاسِها وَلَمْ تُلْبِسْکَ الْمُدْلَهِمّاتُ مِنْ ثِیابِها وَاَشْهَدُ اَنَّکَ مِنْ دَعاَّئِمِ الدّینِ
وَاَرْکانِ الْمُسْلِمینَ وَمَعْقِلِ الْمُؤْمِنینَ وَاَشْهَدُ اَنَّکَ الاْمامُ الْبَرُّ التَّقِىُّ الرَّضِىُّ الزَّکِىُّ الْهادِى الْمَهْدِىُّ
وَاَشْهَدُ اَنَّ الاْئِمَّةَ مِنْ وُلْدِکَ کَلِمَةُ التَّقْوى وَاَعْلامُ الْهُدى وَالْعُرْوَةُ الْوُثْقى وَالْحُجَّةُ على اَهْلِ الدُّنْیا
وَاَشْهَدُ اَنّى بِکُمْ مُؤْمِنٌ وَبِاِیابِکُمْ مُوقِنٌ بِشَرایِعِ دینى وَخَواتیمِ عَمَلى وَقَلْبى لِقَلْبِکُمْ سِلْمٌ وَاَمْرى
لاِمْرِکُمْ مُتَّبِعٌ وَنُصْرَتى لَکُمْ مُعَدَّةٌ حَتّى یَاْذَنَ اللَّهُ لَکُمْ فَمَعَکُمْ مَعَکُمْ لامَعَ عَدُوِّکُمْ صَلَواتُ اللهِ عَلَیْکُمْ
وَعلى اَرْواحِکُمْ وَاَجْسادِکُمْ وَشاهِدِکُمْ وَغاَّئِبِکُمْ وَظاهِرِکُمْ وَباطِنِکُمْ آمینَ رَبَّ الْعالَمینَ.
ترجمه زیارت اربعین:
سلام بر ولی خدا و دوست او سلام بر خلیل خدا و بنده نجیب او سلام بر بنده برگزیده خدا و فرزند برگزیده اش سلام بر حسین مظلوم و شهید سلام بر آن بزرگواری که به گرفتاریها اسیر بود و کشته اشک روان گردید؛خدایا من براستی گواهی دهم که آن حضرت ولی (و نماینده) تو و فرزند ولی تو بود و برگزیده ات و فرزند برگزیده ات بود که کامیاب شد.
به بزرگداشت تو، گرامیش کردی بوسیله شهادت و مخصوصش داشتی به سعادت و برگزیدی او را به پاکزادی و قرارش دادی یکی از آقایان (بزرگ) و از رهروان پیشرو و یکی از کسانی که از حق دفاع کردند.
و میراث های پیامبران را به او دادی و از اوصیایی که حجت تو بر خلقت هستند قرارش دادی او نیز در دعوت مردم جای عذر و بهانه ای (برای کسی) نگذارد و بی دریغ خیرخواهی کرد و جان خود را در راه تو داد؛تا برهاند بندگانت را از (گرداب) جهالت و نادانی و سرگردانی (در وادی ) گمراهی و چنان شد که همدست شدند بر علیه آن حضرت کسانی که دنیا فریبشان داد و فروختند بهره (کامل و سعادت خود را) به بهای پست ناچیزی و بداد آخرتش را در مقابل بهایی اندک و بی مقدار و بزرگی کردند.
و خود را در چاه هوا و هوس سرنگون کردند، و تو و پیامبرت را به خشم آوردند و پیروی کردند از میان بندگانت آنانی را که اهل دو دستگی و نفاق بودند و کسانی را که بارهای سنگین گناه بدوش می کشیدند و بدین جهت مستوجب دوزخ گشته بودند آن حضرت (که چنان دید) با شکیبایی و پاداش جویی با آنها جهاد کرد تا خونش در راه پیروی تو ریخت و حریم مقدسش شکسته شد.
خدایا آنان را لعنت کن به لعنتی و بال دار و عذابشان کن به عذابی دردناک سلام بر تو ای فرزند رسول خدا سلام بر تو ای فرزند آقای اوصیاء گواهی دهم که براستی تو امانتدار خدا و فرزند امانت دار اویی سعادتمند زیستی و ستوده از دنیا رفتی و گمگشته و ستمدیده و شهید درگذشتی.
و نیز گواهی دهم که خدا براستی وفا کند بدان وعده ای که به تو داده و به هلاکت رساند هرکه را که دست از یاریت برداشت و عذاب کند کسی که تو را کشت و گواهم دهم که تو به خوبی وفا کردی به عهد خدا و جهاد کردی در راه او تا مرگت فرا رسید.
خدا لعنت کند کسی که تو را کشت و خدا لعنت کند کسی که به تو ستم کرد و خدا لعنت کند مردمی که شنیدند جریان کشتن و ستم تو را و بدان راضی بودند خدایا من تو را گواه می گیرم که من دوست دارم هر که او را دوست دارد و دشمنم با هر که او را دشمن دارد. پدرم و مادرم به فدایت ای فرزند رسول خدا گواهی دهم که تو براستی نوری بودی در پشت پدرانی بلند مرتبه و رحم هایی پاکیزه که آلوده ات نکرد اوضاع زمان جاهلیت به آلودگیهایش و در برت نکرد از لباس های چرکینش.
و گواهی دهم که براستی تو از پایه های دین و ستون های محکم مسلمانان و پناهگاه مردمان با ایمانی و گواهی دهم که تو براستی پیشوای نیکوکار با تقوا و پسندیده و پاکیزه و راهنمای راه یافته ای و گواهی دهم که همانا امامان از فرزندانت روح و حقیقت تقوی و نشانه های هدایت و رشته های محکم (حق و فضیلت) و حجت هایی بر مردم دنیا هستند. و گواهی دهم که من به شما ایمان دارم و به بازگشتتان یقین دارم با قوانین دینم و عواقب کردارم و دلم تسلیم دل شما است و کارم پیرو کار شما است و یاریم برایتان آماده است تا آنکه خدا در ظهورتان اجازه دهد.
پس با شمایم نه با دشمنان شما، درودهای خدا بر شما و بر روان های شما و پیکرهایتان و حاضرتان و غائبتان و آشکارتان و نهانتان آمین ای پروردگار جهانیان. پس دو رکعت نماز می کنی و دعا می کنیبه آنچه می خواهی و برمی گردی.
زیارت مخصوص اربعین با نوای دلنشین حاج سیــد مهدی میرداماد
پی نوشتها:
[1]. عوالی اللّئالی، احسائی، ج 4، ص 37
[2]. اربعین در فرهنگ شیعه، حسینی طهرانی، ص 15
[3]. همان، ص 75
[4]. همان، ص 71
[5]. كامل الزیارات، ابن قولویه قمی، ص 325
[6]. مریم: 7
[7]. بحارالانوار، مجلسی، ج 45، ص 211
[8]. ادب فنای مقربان، جوادی آملی، صص 89، 94، 95 و 100
[9]. دیوان اشعار، صائب، ج 2، ص 965
[10]. یادداشتهای استاد مطهری، مطهری، ج 6، ص 89
[11]. اصول كافی، كلینی، ج 3، ص 87
[12]. همان
[13]. همان، ج 2، ص 195
[14]. اصول كافی، ج 2، ص 93
[15]. بقره: 138
[16]. همان: 89
[17]. نحل: 16
[18]. اصول كافی، ج 2، ص 143
[19]. ادب فنای مقربان، ص 210
[20]. همان، ص 115
[21]. تحفالعقول، حرّانی، ص 797
[22]. تولّی و تبرّی، وفا جعفری، صص 17 و 18
[23]. ادب فنای مقربان، ج 1، ص 59
[24]. تولّی و تبرّی، ص 20
منابع
ادب فنای مقربان، عبدالله جوادی آملی، قم، اسراء، 1381.
اربعین در فرهنگ شیعه، سید محمدحسن حسینی طهرانی، قم، عرش اندیشه، 1427ه .ق.
اصول كافی، محمد بن یعقوب كلینی، ترجمه و شرح: محمدباقر كمرهای، تهران، اسوه، 1385.
بحارالانوار، محمدباقر مجلسی، بیروت، مؤسسه الوفاء، 1404ه .ق.
تحفالعقول، ابومحمد حسن بن علی بن حسین بن شعبه حرّانی، ترجمه: صادق حسن زاده، قم، آل علی، 1383.
تولّی و تبرّی، جعفری وفا، تهران، اداره آموزشهای عقیدتی سیاسی ـ نمایندگی ولی فقیه در سپاه، 1382.
دیوان اشعار، صائب تبریزی، تهران، شركت انتشارات علمی و فرهنگی، 1387.
عوالی اللّئالی، ابن ابی جمهور احسائی، قم، سیدالشهداء، 1405ه .ق.
كامل الزیارات، ابن قولویه قمی، ابوالقاسم جعفر بن محمد، ترجمه سید علی حسینی، قم، دارالفكر، 1389.
یادداشتهای استاد مطهری، مرتضی مطهری، تهران، صدرا، 1385.
شنبه 7 مهر 1397 - 12:49:50