زیارت جامعه کبیره چه اهمیتی دارد و خواندن آن چه فایده ای دارد؟

پنج شنبه 14 تیر 1397 - 10:28:21

زیارت جامعه کبیره از کامل ترین زیارات است که از امام علی نقی(ع) به دست ما رسیده است.

تهران- الکوثر:  زیارت جامعه کبیره که اقیانوسی مواج از معارف الهی و مضامین عالی مشتمل بر معرفی مقام ائمه علیهم السلام است؛ از امام علی النقی علیه السلام به ما رسیده است. زیارت جامعه که به تعبیر علامه مجلسی(ره) از نظر سند و روایت از صحیح‌ترین و قوی‌ترین زیارات ائمه علیهم السلام است یادگاری عظیمی است که در حرم هر یک از ائمه معصومین (ع) آن زیارت را می‌خوانیم.

حجت‌الاسلام‌والمسلمین عبدالله فاطمی‌نیا، استاد اخلاق درباره سیره امام هادی (ع) و زیارت جامعه‌ی کبیره می گوید: معرفت مراتب دارد. در بین اصحاب خود امیرالمؤمنین هم، ابن عباس یک شاگرد بود، کمیل یک شاگرد بود، عمّار یاسر یک شاگرد بود و میثم تمّار هم یک شاگرد. یا رسول خدا در بین اصحابشان آیا با همه یکسان برخورد می‌کردند؟ همه‌شان را می‌شناختند و به اندازه‌ی ظرفیتشان با آنها حرف می‌زدند. شتربانی به امام صادق سلام‌الله‌علیه می‌گوید که یک نصیحتی بکنید. حضرت می‌فرماید: «عَلَیْکَ بِالصِّدْقِ الْحَدیثِ»؛ وقتی حرف می‌زنی راست بگو.

 خوب این حرف بزرگی است، ولی ساده است. اما وقتی یک عالم بزرگی می‌رود پیش امام صادق علیه‌السلام. دیگر حضرت آن نصیحت را نمی‌گوید و لحنش عوض می‌شود.

خلاصه شناخت مراتب دارد. «اللّهم عرّفنی حجّتک» یعنی ما اجمالاً بدانیم حضرت هادی علیه‌السلام امام است و معصوم است و متصل به غیب. این معرفت اجمالی است اما درباره‌ی معرفت ابعاد شخصیتی ایشان، من بارها به دوستان گفته‌ام که ما حتی شاگردان این‌ها را نمی‌توانیم بشناسیم.

حضرت امام صادق علیه‌السلام می‌فرمایند: «لا یُقْبَلُ اللهُ عَمَلاً الاّ بِالمَعرِفَة»؛ خدا عملی را نمی‌پذیرد مگر با معرفت. بعد می‌فرمایند: «و لا معرفةٌ الاّ بِالعَمَلِ»؛ معرفتی حاصل نمی‌شود مگر با عمل. اگر سطحی نگاه کنیم، دور لازم است: من چه‌کار کنم که با معرفت شوم؟ عمل کنم. حال چه‌کار کنم که عملم مؤثر شود؟ معرفت داشته باشم. باز چه‌کار کنم که معرفت داشته باشم؟ عمل کنم.

اما این دور چگونه شکسته می‌شود؟ این‌طور شکسته می‌شود که مقصود از معرفت، یک معرفت اجمالی است و نه معرفت تفصیلی. این‌جا حضرت مقصودش معرفت اجمالی است. خدا این سرمایه‌ی اولیه را به ما داده است. خدا به ما عقل و هوش داده و انبیاء و ائمه را فرستاده است. در نماز چه می‌گوییم؟ «إیّاک نَعبُدُ». این یک دریا حرف است که تو پیامبر فرستادی و گفتی نماز بخوانیم، اما بلافاصله پشت سرش می‌گوید: «إیّاک نَستَعینُ». یک بهانه دست خدا بدهید، بقیه‌‌اش را مرحمت می‌کند.

بنابراین فقط با عمل و با تطهیر باطن و تطهیر نفس است و غیر از این هم راهی نیست. هرچه هم عمل به وظیفه کنیم، این معرفت بیشتر می‌شود. این را عرفای اهل دانش مثال زده‌اند که اگر یک فانوس دستمان بگیریم، این فانوس بیست متر جلوی ما را روشن می‌کند. وقتی این بیست متر را می‌رویم، بیست متر دیگر روشن می‌شود. یعنی عمل است و نور و نور است و عمل.

نهضت علمی تماشایی امام هادی علیه‌السلام

نهضت علمی که حضرت امام هادی علیه‌السلام با وجود آن فشار و اختناق دشمنان ایجاد کردند، خیلی تماشایی است. مخصوصاً در بین خلفا، متوکل -که خدا او را از رحمتش دور کند- خیلی حضرت را مورد آزار و اذیت قرار داد. به قول یکی از محققین، حضرت تقریباً 178 نفر اصحاب و شاگرد داشتند. شما اگر به فهرست شیخ طوسی، به فهرست ابن ندیم، به فهرست رجال نجاشی نگاه کنید، هرکدام برای خودشان یک رجلی بودند. بعضی‌ از ایشان مؤلفات بسیاری داشتند. آدم در این عمر کم، در این فشار، این نهضت را ایجاد بکند و این همه شاگرد تربیت کند، یک معجزه است.

یکی از شاگردان و اصحاب برجسته‌ حضرت هادی علیه‌السلام آقا و مولای ما حضرت عبدالعظیم حسنی علیه‌السلام و الصلاة است. حضرت عبدالعظیم -که الحمدالله قبر نورانی او در نزدیکی ما است و خدا توفیق زیارتش را عنایت کند- از شاگردان و اصحاب برجسته یا برجسته‌ترین شاگرد حضرت هادی علیه‌السلام بوده است. یک نفر می‌گوید از حضرت امام هادی سلام‌الله‌علیه سؤالاتی داشتم و حضرت قریب به این مضامین فرمود: تو که اهل ری هستی، از عبدالعظیم بپرس. خیلی حرف بزرگی است که یک امام معصوم مردم را برای حل مشکل به یک نفر ارجاع دهد.

با این بی‌گذشتی‌ها برکت از زندگی می‌رود

مسعودی نقل می‌کند که یک نفر سعایت امام هادی علیه‌السلام را کرده بود که آقا چنین است و چنان است و اسلحه در منزلش است و به ایشان مراجعه می‌شود. خیلی حرف‌ها زده بود. تا این‌که دربار عباسی حضرت را ‌اجباراً به سامرّا می‌خواند. حضرت وقتی روی اسب می‌نشینند، این ملعون می‌گوید که نمی‌دانم حضرت هادی می‌دانی که تمام این کارها را من کردم؟ تمام این سعایت‌ها را من کردم و من کار تو را به این‌جا رسانده‌ام

که الان تو را از مدینه‌ی جدّت می‌برند. بعد هم قریب به این مضمون به امام هادی می‌گوید که اگر به کسی در سامرّا و به خلفا بگویی من تمام مزارع دوستانت را آتش می‌زنم، نخل‌ها را آتش می‌زنم، چشمه‌ها را کور می‌کنم. حضرت هادی با یک متانتی می‌فرمایند که من دیشب شکایت تو را به بزرگی کردم که پس از او کسی را لایق نمی‌دانم که شکایت کسی را به پیش او ببرم. می‌گوید به کی گفتی؟ حضرت می‌گوید به خدا. آن شخص لرزید و گفت که آقا من را عفو کن! حالا جالب است که اگر می‌گفت من پشیمان شدم و می‌روم حرفم را پس می‌گیرم یا می‌گویم من دروغ گفتم، نشانه‌ی توبه بود، اما هیچ‌کدام از این کارها نشد و به قول معروف آب از آب تکان نخورد. فرمود: «عفَوْتُ عَنکَ»؛ عفوت کردم.

بسیار عجیب است که آدم شخصی را که تمام ظلم را درباره‌اش مرتکب شده است، در یک کلمه عفوش کند. ما در سیره‌ی ائمه از این عفوها داریم که اصلاً اگر جمع شود، کتابی می‌شود که چگونه دشمنانشان را عفو می‌کردند.

ببینید یکی از چیزهایی که در جامعه کم شده، حتی در خانواده‌ها کم شده، همین مسئله‌ی گذشت است. آیت‌الله بهاء‌الدینی قدّس‌سرّه سخنی داشتند که مفادش این بود که: با این صفت‌ها با این بی‌گذشتی‌ها برکات از زندگی می‌رود. اگر برخی می‌بینند برکت در زندگیشان نیست، خدا می‌داند برمی‌گردد به سوء خُلق. برمی‌گردد به آن کینه‌های باطنی. سوء خُلق را باید دوا کنیم.

خواستند شیعه تکانی بخورد

«زیارت جامعه کبیره» کلمات عجیبی است. بدون اغراق به شما عرض بکنم که تمام کلماتی که ما در متون در مورد امام‌شناسی داریم، لااقل می‌توانیم بگوییم که این زیارت مکمل آنها است. اگر این زیارت نباشد، واقعاً خیلی از مقامات ائمه را ما متوجه نمی‌شویم. زیارت جامعه‌ی کبیره کلماتی دارد که بنده به آنها واقف نیستم و فقط نقل قول می‌کنم. خدا کند که همه‌ی ما محرم این حرف‌ها بشویم. این‌ها کلماتشان مثل قرآن است. در قرآن می‌گوید: «لا یَمَسُّهُ الاّ المُطَهَّرُونَ». باید طهارت باطنی باشد تا آدم این کلمات را متوجه شود. می‌خواهم این‌طور بگویم که اگر بعضی از فرازهای جامعه‌ی کبیره را کسی بفهمد، ممکن است وجودش منشأ خوارق عادات بشود. «أنتُم الصِّراطُ الأقْوَم و السّبیل الأعْظم و شُهَداءُ دارِ الْفَناءِ و شُفَعاءُ دارِ الْبَقاءِ و الرّحْمَةِ الْمَوصُولَة» این‌جا رحمت موصوله را اگر کسی بفهمد، دیگر اصلاً همه چیز حل می‌شود.

ائمه نتوانستند همه چیز را بگویند. هر وقت می‌بینید یک کسی دشمنی می‌کند، این دشمنی به جهل و عدم شناخت و شناخت ناقص او برمی‌گردد. اگر آدم این‌ها را بشناسد، نمی‌تواند دشمنی کند. شما ملاحظه بفرمایید که ائمه حتی بین دوستانشان هم تقیه کردند و بعضی چیزها را نگفتند. حضرت سجاد سلام‌الله‌علیه می‌فرماید که اگر من بعضی چیزها را به این مردم بگویم، من را به بت‌پرستی متهم می‌کنند. در زیارت جامعه کبیره هم خیلی چیزها را در یک قالب‌هایی گفته‌اند که به دست اهلش برسد. اگر هیچ چیز نمی‌گفتند، ما خیلی محروم می‌شدیم. بنابراین باید یک چیزهایی را بگویند ولو سربسته که به دست اهلش برسد. یک استادی داشتم که می‌فرمودند: «پرده از جمال ائمه برداشته نشد؛ مخصوصاً از حضرت جواد، حضرت هادی و حضرت عسکری علیهم‌السلام». فلسفه‌ زیارت جامعه به این دلیل بود که لازم بود شیعه تکانی بخورد. شوخی نیست که: «خَلَقَکُم اللهُ أنواراً فَجَعَلَکُم بِعَرْشِهِ مُحدِقینَ».

این زیارت را برای فهمیدن بخوانید

ما عادت کرده‌ایم همه چیز را برای ثوابش انجام دهیم. استادی داشتم که می‌گفت: شما برای فهمیدن بخوانید، ثواب به پای خودش می‌آید. این بد شده که ما این جور بارآمده‌ایم. یعنی الان می‌خواهیم عمره برویم، اولین چیزی که در ذهن خطور می‌کند ثواب است. اعتکاف می‌رویم اولین چیزی که خطور می‌کند ثواب است. اعتکاف فلسفه‌اش چیست؟ اعتکاف از عَکَفَ مشتق است، عُکوف یعنی یک جا ایستادن. اعتکاف رمزش این است که شما همیشه پیش خدا بمانید. حج هم رمزش همین است. عمره رمزش دور خدا چرخیدن است، اما ما همه را برای ثوابش انجام می‌دهیم. آن استادم می‌گفت: اگر آدم در تابستان برای خنک شدن وضو بگیرد وضویش باطل است، اما اگر برای خدا وضو بگیرد هم خنک می‌شود و هم عملش صحیح است. ثواب ما را بیچاره کرده است.

زیارت جامعه را برای فهمیدن بخوانید. این جمله‌ها عرشی است. اصلاً ببینید «و الرحمة الموصولة» یعنی چه؟ از خدا بخواهید که خدایا! با طهارت باطنی به من بفهمان. برای همین هم هست که علما به شرح زیارت جامعه‌ی کبیره اهتمام ورزیده‌اند. من دوست داشتم مرحوم امام راحل یک شرح می‌نوشتند به زیارت جامعه. زیارت جامعه را علما شرح کرده‌اند. مرحوم مجلسی اول شرح کرده است، پدر علامه‌ی مجلسی که امامی که باج به فلک نمی‌داد، در حق او می‌فرماید: شیخ ارباب معرفت؛ مولانا محمد تقی مجلسی.

شرح دیگری که خیلی ممتاز است، برای آقاسید حسین همدانی درودآبادی است که «الشموس 
لطالعة فی شرح زیارت الجامعة» نام دارد. ایشان همشاگردی میرزا جوادآقا ملکی تبریزی و از شاگردان ملا حسینقلی بوده است. البته شرح ایشان بسیار مشکل است و اگر کسی عرفان نظری نخوانده باشد، از همه جای این شرح بهره‌مند نمی‌شود.

شرح دیگر «الأنوار اللّامِعَة» برای مرحوم سید عبدالله شُبّر نجفی است که آن هم شرح خوبی است. این کتاب اگر دم دست باشد، برخی از مشکلات را حل می‌کند.

یک کتاب دیگری که در شرح زیارت جامعه‌ کبیره از معاصران نوشته شده است، کتاب «ادب فنای مقربان» است از حضرت آیت‌الله جوادی آملی که امیدواریم ایشان این شرح را به پایان برسانند.

 14 نکته از زیارت جامعه


از آنجاکه این زیارت ، بر نقل نصوص مختلف ، معتبرترین زیارات بوده و توصیه به خواندن آن در مشاهد مشرفه ، اکیدا به چشم می خورد ؛ توجه به مضامین مهم آن نیز باید مورد توجه قرار بگیرد .
 
1)السلام علیکم یا اهل بیت النبوه 

خاندان پیامبری: 
دقت فرمایید . می گوید خاندان پیامبری و نمی گوید خاندان پیامبر
 
2)ساسة العباد 

دین از سیاست جدا نیست:
ائمه ی شیعه ، تنها رهبران دینی مردم نبوده و سیاستمدار ترین افراد روزگار خود نیز بوده و شعار جدایی دین از سیاست توطئه ای پرورش یافته توسط دشمنان دین است .
 
3)وَحُجَجِ اللَّهِ عَلى اَهْلِ الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ وَالاْولى

سه برهه ی زمانی بسیار مهم و اهل بیت: 

امامان شیعه در سه برهه ی زمانی بسیار مهم ، حجت های بر مردم بوده اند: 
 
الف : دنیا

ب : آخرت

ج : اولی ( آیا تا به حال به این برهه زمانی فکر کرده اید که اولی کجا بوده است ؟!)
 
4)اَلسَّلامُ عَلى مَحاَّلِّ مَعْرِفَةِ اللَّهِ

امن ترین راه رسیدن به خدا: 

آنچه که مسلم است و در لسلن روایات به آن اشاره شده است اینست که راه های رسیدن به خداوند ،بسیار زیاد است اما آنچه باید بر اساس نص جامعه ی کبیره مورد توجه قرار بگیرد اینست که :

امن ترین راه ، طریق اهل بیت است.
 
5)اَیَّدَکُمْ بِرُوحِهِ

تاییدات با روح: 

بزرگترین فرشته ی الهی به نام روح ( که برخی از مفسرین ، ذیل آیات سوره ی قدر و آیه تنزل الملائکه و الروح فیها ، اشاره به این مطلب داشته اند )که اعظم ملائکه ی الهی می باشد؛ همواره همراه اهل بیت عصمت و طهارت بوده است و ایضا می باشد !
 
6)وَالْبابُ الْمُبْتَلى بِهِ النّاسُ مَنْ اَتیکُمْ نَجى وَمَنْ لَمْ یَاْتِکُمْ هَلَک

اهل بیت محک ایمان:

آنچه بر اساس روایت مختلف بدان اشاره شده است، خاندان عصمت و طهارت،محک ایمان برای انسان ها هستند . هرکس ایشان را به عنوان نمایندگان الهی پذیرفت ، نجات یافته و هرکس رو گردان شود ، هلاک می گردد .
 
7)وَجَعَلَ صَلَواتَنا عَلَیْکُمْ وَما خَصَّنا بِهِ مِنْ وِلایَتِکُمْ طیباً لِخَلْقِنا وَطَهارَةً لاِنْفُسِنا وَتَزْکِیَةً لَنا وَکَفّارَةً لِذُنُوبِنا

اهل بیت جلوه ای از رحمة للعالمینی پیامبر اسلام: 
اگر خداوند ، گناهان خلائق بپوشاند و لباس رحمت بر آنان ، بواسطه ی اهل بیت است . که در برخی روایات داریم در روز قیامت،خیل کثیری از بندگان الهی را دستگیری می نمایند و ایضا در این دنیا به برکت حضور نورانیت ایشان ، گناهان بخشیده می شود همانطور که در زیارت نامه ی آنها نیز اشاره شده است که زائر ایشان در حال معرفت ، تمامی گناهانش بخشیده شده و مإوایش بهشت خواهد بود.
 
8)وَبَرِئْتُ اِلَى اللَّه عَزَّوَجَلَّ مِنْ اَعْداَّئِکُمْ وَمِنَ الْجِبْتِ وَالطّاغُوتِ وَالشَّیاطینِ وَحِزْبِهِمُ الظّالِمینَ لَکُمْ وَالْجاحِدین لِحَقِّکُمْ وَالْمارِقینَ مِنْ وِلایَتِکُمْ وَالْغاصِبینَ لاِرْثِکُمْ وَالشّاَّکّینَ فیکُمْ وَالْمُنْحَرِفینَ عَنْکُمْ وَمِنْ کُلِّ وَلیجَةٍ دُونَکُمْ

دشمن شناسی و کشف کُـدهای کلامی اهل بیت: 
مقوله ی بسیار مهم دشمن شناسی در مکتب اهل بیت در هر زمان مورد توجه ایشان بوده و به مناسبت های مختلف ، کدهایی از جانب این انوار مقدسه صادر می شده تا دشمنان را به مردم ، معرفی نمایند از جمله کدهایی همانند جبت و طاغوت که باید مورد توجه قرار گرفته شود .
 
9)مَنْ اَرادَ اللَّهَ بَدَءَ بِکُمْ

تاکید موکد و مجدد به خداشناسی از درگاه اهل بیت: 
هرکس خدا را بخواهد باید با اهل بیت شروع کند چرا که محل امن شناخت الهی ، از درگاه خزائن علم خواهد بود .
 
10)بکُمْ فَتَحَ اللَّهُ وَبِکُمْ یَخْتِمُ وَبِکُمْ یُنَزِّلُ الْغَیْثَ وَبِکُمْ یُمْسِکُ السَّماَّءَ اَنْ تَقَعَ عَلَى الاْرْضِ اِلاّ بِاِذْنِهِ وَبِکُمْ یُنَفِّسُ الْهَمَّ وَیَکْشِفُ الضُّرَّ وَعِنْدَکُمْ ما نَزَلَتْ بِهِ رُسُلُهُ وَهَبَطَتْ بِهِ مَلاَّئِکَتُهُ

اهل بیت دلیل رحمت واسعه ی الهی ، بر خلائق: 
به عبارت دیگر همانطور که در حدیث معراج از زبان پیامبر اسلام نیز بدان اشاره شده است و نیز در احادیث قدسی متعدد هم مذکور است ؛ اهل بیت دلیل خلقت و واسطه ی رحمت الهی بر بندگان هستند .
 
11)وَبِکُمْ اَخْرَجَنَا اللَّهُ مِنَ الذُّلِّ وَفَرَّجَ عَنّا غَم

َراتِ الْکُرُوبِ وَاَنْقَذَنا مِنْ شَفا جُرُفِ الْهَلَکاتِ

تمسک به اهل بیت باعث نجات از گمراهی ها: 

خواستنی ها ، فقط و فقط از این خاندان جائز است و چراغ هدایت در ظلمات گمراهی ها ، خود خودشان هستند .به عبارت دیگر اشاره به احادیث متعدد در این زمینه دارد و ایضا زیارت خاص امیر المومنین علی علیه السلام که در هلکات و پرتگاه های بسیار خطرناک ، از دوستداران ، دستگیری کرده و سنگینی های ایشان را به دوش می کشند .( به زیارت مخصوصه ی امیر المومنین علی علیه افضل صلوة المصلین در 27 رجب دقت فرمایید و ایضا در آن تامل )
 
12)بِمُوالاتِکُمْ عَلَّمَنَا اللَّهُ مَعالِمَ دِینِنا وَاَصْلَحَ ماکانَ فَسَدَ مِنْ دنیانا

اهل بیت باعث رشد فکری و جبران خسارات دنیایی: 
آشنایی با آل بیت پیامبری ، آشنایی با معارف دینی و الهی است و در نتیجه جبران کننده خسارات دنیایی و آخروی .
 
13)اِنَّ بَیْنى وَبیْنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ ذُنُوباً لا یَاْتى عَلَیْها الا رضاکم 

بخشش فقط با نظرخاص اهل بیت: 
خداوند گذشت از بندگان و بخشوده شدن آنان را در گرو رضایت اهل بیت پیامبر خویش قرار داده است بدین معنا که اگر این خاندان از کسی رضایت داشته باشند خداوند هم از او راضی خواهد بود .
 
14)اَللّهُمَّ اِنّى لَوْ وَجَدْتُ شُفَعاَّءَ اَقْرَبَ اِلَیْکَ مِنْ مُحَمِّدٍ وَاَهْلِ بَیْتِهِ الاْخْیارِ الاْئِمَّةِ الاْبْرارِ لَجَعَلْتُهُمْ شُفَعاَّئى

برترین خلائق: 

در هستی و خلقت کسانی جز آل بیت پیامبری ، برترین خلائق نزد خداوند نیستند . حتی انبیاء و اولیاء .(اشاره به حدیث معراج فرمایش پیامبر اسلام)

 

متن و ترجمه زیارت جامعه کبیره 

شيخ صدوق در كتاب "من لا يحضره الفقيه و عيون اخبار الرضا" از موسى بن عبد اللّه نخعى روايت كرده كه گفت‏ خدمت حضرت هادى عليه السّلام عرض كردم: يابن رسول اللّه،مرا زيارتى با بلاغت تعليم فرما كه كامل باشد، تا اينكه هرگاه خواستم يكى از شما را زيارت كنم،آن را بخوانم. فرمود: چون به درگاه حرم رسيدى، بيايست و شهادتين را بگو يعنى: 

اَشهَدُاَن لا اِلهَ اِلَّا اللّه وَحدَهُ لا شَریکَ لهُ ، وَ اَشهَدُاَنَّ مُحَمَّدًا عَبدُهُ وَ رَسُولُهُ 

گواهى مى ‏دهم كه معبودى جز خدا نيست،يگانه و شريكى ندارد،و گواهى كه محمد بنده و فرستاده اوست.

در اين هنگام‏ بايد با حالت غسل باشى،چون داخل حرم شوى،و قبر را ببينى بايست و سى مرتبه اللّه اكبر بگو،سپس اندكى با آرامش و وقار راه برو،و در اين راه رفتن،گامها را نزديك يك‏ديگر گذار،آنگاه بايست و سى مرتبه اللّه اكبر بگو،پس نزديك قبر مطهّر برو و چهل مرتبه اللّه اكبر بگو،تا صد تكبير كامل شود.و شايد چنان‏كه مجلسى اول فرموده:وجه اين صد تكبير اين باشد،كه اكثر طبايع مردم مايل به غلّو در حق محبوبان خود هستند،مبادا از عبارات امثال اين زيارت گرفتار غلو و افراط در اعتقاد و سخن شوند،يا از بزرگى حق تعالى غافل گردند يا غير اين امور.پس بگو:

السَّلامُ عَلَيْكُمْ يَا أَهْلَ بَيْتِ النُّبُوَّةِ وَ مَوْضِعَ الرِّسَالَةِ وَ مُخْتَلَفَ الْمَلائِكَةِ وَ مَهْبِطَ الْوَحْيِ وَ مَعْدِنَ الرَّحْمَةِ وَ خُزَّانَ الْعِلْمِ وَ مُنْتَهَى الْحِلْمِ وَ أُصُولَ الْكَرَمِ وَ قَادَةَ الْأُمَمِ وَ أَوْلِيَاءَ النِّعَمِ وَ عَنَاصِرَ الْأَبْرَارِ وَ دَعَائِمَ الْأَخْيَارِ وَ سَاسَةَ الْعِبَادِ وَ أَرْكَانَ الْبِلادِ وَ أَبْوَابَ الْإِيمَانِ وَ أُمَنَاءَ الرَّحْمَنِ وَ سُلالَةَ النَّبِيِّينَ وَ صَفْوَةَ الْمُرْسَلِينَ وَ عِتْرَةَ خِيَرَةِ رَبِّ الْعَالَمِينَ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ السَّلامُ عَلَى أَئِمَّةِ الْهُدَى وَ مَصَابِيحِ الدُّجَى وَ أَعْلامِ التُّقَى وَ ذَوِي النُّهَى 

سلام بر شما اى اهل بيت نبوّت،و جايگاه رسالت،و عرصه رفت ‏و آمد فرشتگان،و مركز فرود آمدن وحى‏ و معدن رحمت،و خزانه ‏داران بهشت،و نهايت بردبارى،و ريشه‏ هاى كرم،و رهبران امّتها،و سرپرستان‏ نعمتها،و بنيادهاى نيكان،و استوانه ‏هاى خوبان،و رهبران سياسى بندگان،و پايه‏ هاى كشورها،و درهاى‏ ايمان،و امينان خداى رحمان،و چكيده پيامبران،و برگزيده رسولان،و عترت بهترين گزيده پروردگار جهانيان‏ و رحمت و بركات خدا بر آنان باد،سلام بر پيشوايان هدايت،و چراغهاى تاريكى،و پرچمهاى پرهيزگارى،و صاحبان‏ خرد،

وَ أُولِي الْحِجَى وَ كَهْفِ الْوَرَى وَ وَرَثَةِ الْأَنْبِيَاءِ وَ الْمَثَلِ الْأَعْلَى وَ الدَّعْوَةِ الْحُسْنَى وَ حُجَجِ اللَّهِ عَلَى أَهْلِ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ وَ الْأُولَى وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ السَّلامُ عَلَى مَحَالِّ مَعْرِفَةِ اللَّهِ وَ مَسَاكِنِ بَرَكَةِ اللَّهِ وَ مَعَادِنِ حِكْمَةِ اللَّهِ وَ حَفَظَةِ سِرِّ اللَّهِ وَ حَمَلَةِ كِتَابِ اللَّهِ وَ أَوْصِيَاءِ نَبِيِّ اللَّهِ وَ ذُرِّيَّةِ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ 

و دارندگان خد زيركى،و پناهگاه مردمان،و وارثان پيامبران،و نمونه برتر،و دعوت نيكوتر و حجّتهاى خدا بر اهل دنيا و آخرت و اين جهان،و رحمت و بركات خدا بر آنان باد،سلام بر جايگاههاى‏ شناخت خدا،و مسكنهاى بركت خدا،و معدنهاى حكمت خدا،و نگهبانان راز خدا،و حاملان كتاب‏ خدا،و جانشينان پيامبر خدا،و فرزندان رسول خدا(درود خدا بر او و خاندانش)،و رحمت و بركات خدا بر آنان باد

السَّلامُ عَلَى الدُّعَاةِ إِلَى اللَّهِ وَ الْأَدِلاءِ عَلَى مَرْضَاةِ اللَّهِ وَ الْمُسْتَقِرِّينَ [وَ الْمُسْتَوْفِرِينَ‏] فِي أَمْرِ اللَّهِ وَ التَّامِّينَ فِي مَحَبَّةِ اللَّهِ وَ الْمُخْلِصِينَ فِي تَوْحِيدِ اللَّهِ وَ الْمُظْهِرِينَ لِأَمْرِ اللَّهِ وَ نَهْيِهِ وَ عِبَادِهِ الْمُكْرَمِينَ الَّذِينَ لا يَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَ هُمْ بِأَمْرِهِ يَعْمَلُونَ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ السَّلامُ عَلَى الْأَئِمَّةِ الدُّعَاةِ وَ الْقَادَةِ الْهُدَاةِ وَ السَّادَةِ الْوُلاةِ وَ الذَّادَةِ الْحُمَاةِ وَ أَهْلِ الذِّكْرِ وَ أُولِي الْأَمْرِ وَ بَقِيَّةِ اللَّهِ وَ خِيَرَتِهِ وَ حِزْبِهِ وَ عَيْبَةِ عِلْمِهِ 

سلام بر دعوت‏ كنندگان به سوى خدا،و راهنمايان بر خشنودى خدا،و استقراريافتگان در امر خدا،و كاملان‏ در محبّت خدا،و مخلصان در توحيد خدا،و آشكاركنندگان امر و نهى خدا،و بندگان گرامى خدا آنان‏كه به گفتار بر خدا پيشى نمى ‏گيرند،و به دستورش عمل مى‏كنند،و رحمت و بركات خدا بر آنان باد،سلام بر پيشوايان‏ دعوت كننده،و پيشروان هدايت كننده،و سروران سرپرست،و مدافعان حمايت كننده،و اهل ذكر و صاحبان فرمان‏ و باقيمانه خدا و برگزيدگان او،و گروه و صندوق دانش حق،

وَ حُجَّتِهِ وَ صِرَاطِهِ وَ نُورِهِ [وَ بُرْهَانِهِ‏] وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ وَحْدَهُ لا شَرِيكَ لَهُ كَمَا شَهِدَ اللَّهُ لِنَفْسِهِ وَ شَهِدَتْ لَهُ مَلائِكَتُهُ وَ أُولُوا الْعِلْمِ مِنْ خَلْقِهِ لا إِلَهَ إِلا هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّدا عَبْدُهُ الْمُنْتَجَبُ وَ رَسُولُهُ الْمُرْتَضَى أَرْسَلَهُ بِالْهُدَى وَ دِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ وَ أَشْهَدُ أَنَّكُمُ الْأَئِمَّةُ الرَّاشِدُونَ الْمَهْدِيُّونَ الْمَعْصُومُونَ الْمُكَرَّمُونَ الْمُقَرَّبُونَ الْمُتَّقُونَ الصَّادِقُونَ الْمُصْطَفَوْنَ الْمُطِيعُونَ لِلَّهِ الْقَوَّامُونَ بِأَمْرِهِ الْعَامِلُونَ بِإِرَادَتِهِ، 

و حجّت و راه و نور و برهان خدا،و رحمت و بركات خدا بر آنان باد،گواهى مى ‏دهم كه معبودى جز خدا نيست،يگانه است،و براى او شريكى نيست،چنان‏كه خدا براى خويش گواهى داده، فرشتگانش و دانشمندان از بندگانش براى او گواهى دادند،معبودى جز او نيست،عزيز و حكيم است،و گواهى مى ‏دهم كه محمد بنده‏ برگزيده،و فرستاده پسنديده اوست،او را به هدايت و دين حق فرستاد،تا بر همه آيين ها پيروزش گرداند هرچند مشركان‏ ناخوش دارند،و گواهى مى‏دهم كه شماييد پيشوايان راهنما،راه ‏يافته،معصوم،مكرّم،مقرّب‏ پرهيزگار،راستگو،برگزيده،فرمانبردار خدا،قيام كننده به فرمانش،عمل كننده به خواسته ‏اش‏ 

الْفَائِزُونَ بِكَرَامَتِهِ اصْطَفَاكُمْ بِعِلْمِهِ وَ ارْتَضَاكُمْ لِغَيْبِهِ وَ اخْتَارَكُمْ لِسِرِّهِ وَ اجْتَبَاكُمْ بِقُدْرَتِهِ وَ أَعَزَّكُمْ بِهُدَاهُ وَ خَصَّكُمْ بِبُرْهَانِهِ وَ انْتَجَبَكُمْ لِنُورِهِ [بِنُورِهِ‏] وَ أَيَّدَكُمْ بِرُوحِهِ وَ رَضِيَكُمْ خُلَفَاءَ فِي أَرْضِهِ وَ حُجَجا عَلَى بَرِيَّتِهِ وَ أَنْصَارا لِدِينِهِ وَ حَفَظَةً لِسِرِّهِ وَ خَزَنَةً لِعِلْمِهِ وَ مُسْتَوْدَعا لِحِكْمَتِهِ وَ تَرَاجِمَةً لِوَحْيِهِ وَ أَرْكَانا لِتَوْحِيدِهِ وَ شُهَدَاءَ عَلَى خَلْقِهِ وَ أَعْلاما لِعِبَادِهِ وَ مَنَارا فِي بِلادِهِ وَ أَدِلاءَ عَلَى صِرَاطِهِ عَصَمَكُمُ اللَّهُ مِنَ الزَّلَلِ وَ آمَنَكُمْ مِنَ الْفِتَنِ وَ طَهَّرَكُمْ مِنَ الدَّنَسِ 

دست ‏يافته به كرامتش،شما را با دانشش برگزيد،و براى غيبش پسنديد،و براى رازش انتخاب كرد،و به قدرتش اختيار كرد،و به هدايتش عزيز نمود،و برهانش اختصاص داد،و براى نورش برگزيد،و به روحش تأييد فرمود و شما را پسنديد براى جانشينى در زمينش،و دلايل محكمى بر مخلوقاتش،و ياورانى براى دينش،و نگهبانانى براى رازش،و خزانه‏ دارانى‏ براى دانشش،و محل نگهدارى براى حكمتش،و مفسّران وحيش،و پايه ‏هاى يگانه‏ پرستى‏ اش،و گواهانى بر خلقش‏ و پرچشم هايى براى بندگانش،و مراكز نورى در كشورهايش،و راهنمايانى بر راهش،خدا شما را از لغزشها حفظ كرد،و از فتنه‏ ها ايمن داشت،و از آلودگى پاك كرد،

وَ أَذْهَبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ وَ طَهَّرَكُمْ تَطْهِيرا فَعَظَّمْتُمْ جَلالَهُ وَ أَكْبَرْتُمْ شَأْنَهُ وَ مَجَّدْتُمْ كَرَمَهُ وَ أَدَمْتُمْ [أَدْمَنْتُمْ‏] ذِكْرَهُ وَ وَكَّدْتُمْ [ذَكَّرْتُمْ‏] مِيثَاقَهُ وَ أَحْكَمْتُمْ عَقْدَ طَاعَتِهِ وَ نَصَحْتُمْ لَهُ فِي السِّرِّ وَ الْعَلانِيَةِ وَ دَعَوْتُمْ إِلَى سَبِيلِهِ بِالْحِكْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ بَذَلْتُمْ أَنْفُسَكُمْ فِي مَرْضَاتِهِ وَ صَبَرْتُمْ عَلَى مَا أَصَابَكُمْ فِي جَنْبِهِ [حُبِّهِ‏] وَ أَقَمْتُمُ الصَّلاةَ وَ آتَيْتُمُ الزَّكَاةَ وَ أَمَرْتُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَيْتُمْ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ جَاهَدْتُمْ فِي اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ حَتَّى أَعْلَنْتُمْ دَعْوَتَهُ وَ بَيَّنْتُمْ فَرَائِضَهُ وَ أَقَمْتُمْ حُدُودَهُ وَ نَشَرْتُمْ [وَ فَسَّرْتُمْ‏] شَرَائِعَ أَحْكَامِهِ وَ سَنَنْتُمْ سُنَّتَهُ وَ صِرْتُمْ فِي ذَلِكَ مِنْهُ إِلَى الرِّضَا وَ سَلَّمْتُمْ لَهُ الْقَضَاءَ 

و پليدى را از شما ببرد،و پاكتان نمود،پاك ‏كردنى شايسته‏ پس شما هم عظيم شمرديد،شوكتش را،و بزرگ دانستيد مقامش را،و ستوديد كرمش را،و ادامه داديد ذكرش را،و استوار نموديد پيمانش را،و محكم كرديد گره طاعتش را،و در نهان و آشكار براى او خيرخواهى نموديد،و مردم را با حكمت و پند نيكو به راه او دعوت كرديد،و جان خود را در خشنودى او نثار نموديد،و بر آنچه در كنار او به شما دررسيد صبر كرديد و نماز را بپا داشتيد،و زكات پرداختيد،و به معروف امر نموديد،و از منكر نهى كرديد،و جهاد فى اللّه‏ نموديد،آن‏گونه كه شايسته بود،تا دعوتش را آشكار كرديد،و واجباتش را بيان فرموديد،و حدودش را بر پا داشتيد،و قوانين احكامش‏ را پخش نموديد،و روش او را انجام داديد،و در اين امور از جانب خدا به مقام رضا دررسيديد،و تسليم قضاى او گشتيد،

وَ صَدَّقْتُمْ مِنْ رُسُلِهِ مَنْ مَضَى فَالرَّاغِبُ عَنْكُمْ مَارِقٌ وَ اللازِمُ لَكُمْ لاحِقٌ وَ الْمُقَصِّرُ فِي حَقِّكُمْ زَاهِقٌ وَ الْحَقُّ مَعَكُمْ وَ فِيكُمْ وَ مِنْكُمْ وَ إِلَيْكُمْ وَ أَنْتُمْ أَهْلُهُ وَ مَعْدِنُهُ وَ مِيرَاثُ النُّبُوَّةِ عِنْدَكُمْ وَ إِيَابُ الْخَلْقِ إِلَيْكُمْ وَ حِسَابُهُمْ عَلَيْكُمْ وَ فَصْلُ الْخِطَابِ عِنْدَكُمْ وَ آيَاتُ اللَّهِ لَدَيْكُمْ وَ عَزَائِمُهُ فِيكُمْ وَ نُورُهُ وَ بُرْهَانُهُ عِنْدَكُمْ وَ أَمْرُهُ إِلَيْكُمْ مَنْ وَالاكُمْ فَقَدْ وَالَى اللَّهَ وَ مَنْ عَادَاكُمْ فَقَدْ عَادَى اللَّهَ وَ مَنْ أَحَبَّكُمْ فَقَدْ أَحَبَّ اللَّهَ [وَ مَنْ أَبْغَضَكُمْ فَقَدْ أَبْغَضَ اللَّهَ‏] وَ مَنِ اعْتَصَمَ بِكُمْ فَقَدِ اعْتَصَمَ بِاللَّهِ، 

و رسولان گذشته او را تصديق نموديد،پس روگردان از شما خارج از دين،و ملازمتان ملحق شونده به شما،و كوتاهى كننده در حقّتان قرين نابودى است،و حق همراه شما و در شما و از شما و به سوى شماست،و شما اهل حق و سرچشمه آن هستيد و ميراث نبوّت نزد شماست،و بازگشت خلق به سوى شما،و حسابشان با شماست،و سخن جدا كننده حق از باطل‏ نزد شماست،آيات خدا پيش شما،و تصيمات قطعى‏اش در شما،و نور و برهانش نزد شماست،و امر او متوجه شماست،آن‏ كه شما را دوست داشت،خدا را دوست داشته،و هر كه شما را دشمن داشت خدا را دشمن داشته،و هر كه به شما محبّت ورزيد به خدا محبت ورزيده‏ و هركه با شما كينه‏ توزى نمود،با خدا كينه‏ ورزى نموده است،و هركه به شما چنگ زد،به خدا چنگ زده است،

أَنْتُمُ الصِّرَاطُ الْأَقْوَمُ [السَّبِيلُ الْأَعْظَمُ‏] وَ شُهَدَاءُ دَارِ الْفَنَاءِ وَ شُفَعَاءُ دَارِ الْبَقَاءِ وَ الرَّحْمَةُ الْمَوْصُولَةُ وَ الْآيَةُ الْمَخْزُونَةُ وَ الْأَمَانَةُ الْمَحْفُوظَةُ وَ الْبَابُ الْمُبْتَلَى بِهِ النَّاسُ مَنْ أَتَاكُمْ نَجَا وَ مَنْ لَمْ يَأْتِكُمْ هَلَكَ إِلَى اللَّهِ تَدْعُونَ وَ عَلَيْهِ تَدُلُّونَ وَ بِهِ تُؤْمِنُونَ وَ لَهُ تُسَلِّمُونَ وَ بِأَمْرِهِ تَعْمَلُونَ وَ إِلَى سَبِيلِهِ تُرْشِدُونَ وَ بِقَوْلِهِ تَحْكُمُونَ سَعِدَ مَنْ وَالاكُمْ وَ هَلَكَ مَنْ عَادَاكُمْ وَ خَابَ مَنْ جَحَدَكُمْ وَ ضَلَّ مَنْ فَارَقَكُمْ وَ فَازَ مَنْ تَمَسَّكَ بِكُمْ وَ أَمِنَ مَنْ لَجَأَ إِلَيْكُمْ وَ سَلِمَ مَنْ صَدَّقَكُمْ وَ هُدِيَ مَنِ اعْتَصَمَ بِكُمْ مَنِ اتَّبَعَكُمْ فَالْجَنَّةُ مَأْوَاهُ وَ مَنْ خَالَفَكُمْ فَالنَّارُ مَثْوَاهُ وَ مَنْ جَحَدَكُمْ كَافِرٌ وَ مَنْ حَارَبَكُمْ مُشْرِكٌ ، 

شماييد راه راست‏تر و گواهان خانه فنا،و شفيعان خانه بقا،و رحمت پيوسته،و نشانه انباشته‏ و امانت نگاه داشته،و درگاه حقّى كه مردم به آن آزموده مى‏شوند،آنكه به سوى شما آمد نجات يافت،و هركه نيامد هلاك شد،شما مردم را به سوى خدا مى‏خوانيد،و به وجود او راهنمايى مى‏كنيد،و همواره در حال ايمان به او هستيد،و تسليم او مى‏باشيد،و به فرمانش عمل مى‏كنيد،و به راهش ارشاد مى‏نماييد و به گفته‏اش حكم مى‏كنيد،هركه شما را دوست داشت،خوشبخت شد،و هركه شما را دشمن داشت به هلاكت رسيد،و هر كه شما را انكار كرد زيانكار شد و هركه از شما جدايى‏ نمود گمراه گشت،هركه به شما تمسّك جست به رستگارى رسيد،و هركه به شما پناه آورد ايمنى يافت،كسى‏ كه شما را تصديق نمود سالم ماند،و هركه متمسّك به شما شد هدايت يافت،كسى‏كه از شما پيروز كرد،بهشت جاى اوست،و هركه با شما مخالفت ورزيد،آتش جايگاه اوست،هركه منكر شما شد كافر است،و هر كه با شما جنگيد مشرك است،

وَ مَنْ رَدَّ عَلَيْكُمْ فِي أَسْفَلِ دَرْكٍ مِنَ الْجَحِيمِ أَشْهَدُ أَنَّ هَذَا سَابِقٌ لَكُمْ فِيمَا مَضَى وَ جَارٍ لَكُمْ فِيمَا بَقِيَ وَ أَنَّ أَرْوَاحَكُمْ وَ نُورَكُمْ وَ طِينَتَكُمْ وَاحِدَةٌ طَابَتْ وَ طَهُرَتْ بَعْضُهَا مِنْ بَعْضٍ خَلَقَكُمُ اللَّهُ أَنْوَارا فَجَعَلَكُمْ بِعَرْشِهِ مُحْدِقِينَ حَتَّى مَنَّ عَلَيْنَا بِكُمْ فَجَعَلَكُمْ فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ يُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ وَ جَعَلَ صَلاتَنَا [صَلَوَاتِنَا] عَلَيْكُمْ وَ مَا خَصَّنَا بِهِ مِنْ وِلايَتِكُمْ طِيبا لِخَلْقِنَا [لِخُلُقِنَا] وَ طَهَارَةً لِأَنْفُسِنَا وَ تَزْكِيَةً [بَرَكَةً] لَنَا وَ كَفَّارَةً لِذُنُوبِنَا فَكُنَّا عِنْدَهُ مُسَلِّمِينَ بِفَضْلِكُمْ وَ مَعْرُوفِينَ بِتَصْدِيقِنَا إِيَّاكُمْ فَبَلَغَ اللَّهُ بِكُمْ أَشْرَفَ مَحَلِّ الْمُكَرَّمِينَ 

و هر كه شما را ردّ كرد،در پست‏ترين جايگاه از دوزخ است،گواهى مى‏دهم كه اين شأن و مقام درگذشته براى شما پيشى داشت‏ و برايتان در آينده زمان جارى است،و همانا ارواح و نور و سرشت شما يكى است،پاكيزه و پاك شد،برخى از آن از برخى‏ ديگر است،خدا شما را نورهايى آفريد،و گرداگرد،عرش خود قرار داد،تا با آوردشان به دنيا بر ما منّت نهاد،و قرارتان داد در خانه ‏هايى‏ كه اجازه داد رفعت يابند و نام او در آنها ذكر شود،و درودهاى ما بر شما قرار داد،و آنچه ما را از ولايت شما به آن‏ مخصوص داشت،مايه پاكى براى خلقت ما،و طهارت براى جان ما،و تزكيه براى وجود ما،و كفاره گناهان ماست،پس ما در نزد خدا از تسليم شدگان به فضل شما،و شناخته‏ شدگان به تصديق جايگاه شما بوديم،خدا شما را به شريفترين جايگاه گراميان‏ 

وَ أَعْلَى مَنَازِلِ الْمُقَرَّبِينَ وَ أَرْفَعَ دَرَجَاتِ الْمُرْسَلِينَ حَيْثُ لا يَلْحَقُهُ لاحِقٌ وَ لا يَفُوقُهُ فَائِقٌ وَ لا يَسْبِقُهُ سَابِقٌ وَ لا يَطْمَعُ فِي إِدْرَاكِهِ طَامِعٌ حَتَّى لا يَبْقَى مَلَكٌ مُقَرَّبٌ وَ لا نَبِيٌّ مُرْسَلٌ وَ لا صِدِّيقٌ وَ لا شَهِيدٌ وَ لا عَالِمٌ وَ لا جَاهِلٌ وَ لا دَنِيٌّ وَ لا فَاضِلٌ وَ لا مُؤْمِنٌ صَالِحٌ وَ لا فَاجِرٌ طَالِحٌ وَ لا جَبَّارٌ عَنِيدٌ وَ لا شَيْطَانٌ مَرِيدٌ وَ لا خَلْقٌ فِيمَا بَيْنَ ذَلِكَ شَهِيدٌ إِلا عَرَّفَهُمْ جَلالَةَ أَمْرِكُمْ وَ عِظَمَ خَطَرِكُمْ وَ كِبَرَ شَأْنِكُمْ وَ تَمَامَ نُورِكُمْ وَ صِدْقَ مَقَاعِدِكُمْ وَ ثَبَاتَ مَقَامِكُمْ، 

و برترين منازل مقرّبان،و رفيع‏ترين درجات فرستادگان برساند،چنان‏كه از پى‏رسنده‏اى به آن نرسد،و بالا رونده‏اى به آن راه نيابد،و سبقت‏گيرنده‏اى از آن پيشى نجويد،و طمع كننده‏اى در يافتن آن طمع نورزد،از آنچا كه باقى نمى‏ماند ملك مقرّبى،و نه پيامبر مرسلى،و نه صدّيقى و نه شهيدى و نه دانايى و نه نادانى و نه پستى و نه والايى،و نه مؤمن‏ شايسته‏اى،و نه فاجر بدكارى،و نه گردنكش لجوجى،و نه شيطان نافرمانى،و نه خلق ديگرى كه در اين ميان گواه باشد مگر اينكه خدا بر آنان بشناساند،جلالت امر شما،و عظمت مقام،و بزرگى شأن،و كامل بودن نور،و درستى مسندها و ثابت بودن مقام،

وَ شَرَفَ مَحَلِّكُمْ وَ مَنْزِلَتِكُمْ عِنْدَهُ وَ كَرَامَتَكُمْ عَلَيْهِ وَ خَاصَّتَكُمْ لَدَيْهِ وَ قُرْبَ مَنْزِلَتِكُمْ مِنْهُ بِأَبِي أَنْتُمْ وَ أُمِّي وَ أَهْلِي وَ مَالِي وَ أُسْرَتِي أُشْهِدُ اللَّهَ وَ أُشْهِدُكُمْ أَنِّي مُؤْمِنٌ بِكُمْ وَ بِمَا آمَنْتُمْ بِهِ كَافِرٌ بِعَدُوِّكُمْ وَ بِمَا كَفَرْتُمْ بِهِ مُسْتَبْصِرٌ بِشَأْنِكُمْ وَ بِضَلالَةِ مَنْ خَالَفَكُمْ مُوَالٍ لَكُمْ وَ لِأَوْلِيَائِكُمْ مُبْغِضٌ لِأَعْدَائِكُمْ وَ مُعَادٍ لَهُمْ سِلْمٌ لِمَنْ سَالَمَكُمْ وَ حَرْبٌ لِمَنْ حَارَبَكُمْ مُحَقِّقٌ لِمَا حَقَّقْتُمْ مُبْطِلٌ لِمَا أَبْطَلْتُمْ مُطِيعٌ لَكُمْ عَارِفٌ بِحَقِّكُمْ ، 

و شرافت موقعيت،و منزلت شما را نزد خويش،و كرامتتان را بر او،و خصوصيتى كه نزد او داريد و نزديكى مقامى كه نسبت به او براى شماست،پدر و مادرم و اهل و مال و طايفه‏ام فداى شما،خدا و شما را گواه مى‏گيرم،كه من به شما و به آنچه شما ايمان آورديد باور دارم،نسبت به دشمنتان و آنچه را شما به آن كفر ورزيديد كافرم،بينايم به مقام شما،و به گمراهى آنكه‏ با شما مخالفت كرد،دوستدار شما و دوستان شمايم،خشمناك نسبت به دشمنان شما و دشمن آنانم،در صلحم با هركه با شما در صلح است‏ و در جنگم با هر كه با شما جنگيد،حق مى‏دانم آنچه را شما حق دانستيد،و باطل مى‏دانم آنچه را شما باطل دانستيد،به فرمان شمايم،عارف به حقّتان هستم،

مُقِرٌّ بِفَضْلِكُمْ مُحْتَمِلٌ لِعِلْمِكُمْ مُحْتَجِبٌ بِذِمَّتِكُمْ مُعْتَرِفٌ بِكُمْ مُؤْمِنٌ بِإِيَابِكُمْ مُصَدِّقٌ بِرَجْعَتِكُمْ مُنْتَظِرٌ لِأَمْرِكُمْ مُرْتَقِبٌ لِدَوْلَتِكُمْ آخِذٌ بِقَوْلِكُمْ عَامِلٌ بِأَمْرِكُمْ مُسْتَجِيرٌ بِكُمْ زَائِرٌ لَكُمْ لائِذٌ عَائِذٌ بِقُبُورِكُمْ مُسْتَشْفِعٌ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ بِكُمْ وَ مُتَقَرِّبٌ بِكُمْ إِلَيْهِ وَ مُقَدِّمُكُمْ أَمَامَ طَلِبَتِي وَ حَوَائِجِي وَ إِرَادَتِي فِي كُلِّ أَحْوَالِي وَ أُمُورِي مُؤْمِنٌ بِسِرِّكُمْ وَ عَلانِيَتِكُمْ وَ شَاهِدِكُمْ وَ غَائِبِكُمْ وَ أَوَّلِكُمْ وَ آخِرِكُمْ وَ مُفَوِّضٌ فِي ذَلِكَ كُلِّهِ إِلَيْكُمْ وَ مُسَلِّمٌ فِيهِ مَعَكُمْ، 

برترى شما اقرار دارم،تحملّ كننده دانش شمايم،پرده‏نشين پيمان و حرمت شما مى باشم،به شما معترفم،به بازگشتتان مؤمنم،رجعتتان را تصديق دارم‏ چشم به راه فرمان شمايم،در انتظار حكومت شما به سر مى‏برم،گيرينده گفته شما هستم،عمل كننده به فرمان شما مى‏باشم،پناهنده به شمايم،زائر شما هستم،ملتجى و پناهنده به قبر شمايم،خواهنده شفاعت به درگاه خداى عزّ و جلّ به وسيله شما مى‏باشم،و به سوى او به سبب شما تقرّب مى‏جويم،و مقدّم كننده شما پيش روزى‏ خواسته‏ام و حاجاتم و ارادتم در همه احوال و امورم،به نهان و آشكارتان،و حاضر وغائبتان،و اوّل و آخرتان ايمان دارم،و در همه اينها واگذارنده كار به شمايم،و در اينها به همراه شما تسليم،

وَ قَلْبِي لَكُمْ مُسَلِّمٌ وَ رَأْيِي لَكُمْ تَبَعٌ وَ نُصْرَتِي لَكُمْ مُعَدَّةٌ حَتَّى يُحْيِيَ اللَّهُ تَعَالَى دِينَهُ بِكُمْ وَ يَرُدَّكُمْ فِي أَيَّامِهِ وَ يُظْهِرَكُمْ لِعَدْلِهِ وَ يُمَكِّنَكُمْ فِي أَرْضِهِ فَمَعَكُمْ مَعَكُمْ لا مَعَ غَيْرِكُمْ [عَدُوِّكُمْ‏] آمَنْتُ بِكُمْ وَ تَوَلَّيْتُ آخِرَكُمْ بِمَا تَوَلَّيْتُ بِهِ أَوَّلَكُمْ وَ بَرِئْتُ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ أَعْدَائِكُمْ وَ مِنَ الْجِبْتِ وَ الطَّاغُوتِ وَ الشَّيَاطِينِ وَ حِزْبِهِمُ الظَّالِمِينَ لَكُمْ [وَ] الْجَاحِدِينَ لِحَقِّكُمْ وَ الْمَارِقِينَ مِنْ وِلايَتِكُمْ وَ الْغَاصِبِينَ لِإِرْثِكُمْ [وَ] الشَّاكِّينَ فِيكُمْ [وَ] الْمُنْحَرِفِينَ عَنْكُمْ وَ مِنْ كُلِّ وَلِيجَةٍ دُونَكُمْ وَ كُلِّ مُطَاعٍ سِوَاكُمْ وَ مِنَ الْأَئِمَّةِ الَّذِينَ يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ فَثَبَّتَنِيَ اللَّهُ أَبَدا مَا حَيِيتُ عَلَى مُوَالاتِكُمْ وَ مَحَبَّتِكُمْ وَ دِينِكُمْ وَ وَفَّقَنِي لِطَاعَتِكُمْ وَ رَزَقَنِي شَفَاعَتَكُمْ ،

دلم‏ تسليم شماست،رأيم تابع شماست،و يارى‏ام براى شما مهيّاست،تا زمانى كه خدا دينش را به وسيله شما زنده كند،و شما را در ايّامش بازگرداند،و براى عدالتش آشكارتان نمايد،و در زمينش پابر جايتان فرمايد،پس با شمايم با شما،نه با غير شما به شما ايمان آوردم،آخرى شما را دوست دارم،همانطور كه اوّلين شما را دوست داشتم،به سوى خدا از دشمنانتان بيزارى مى‏ جويم و و نيز بيزارى نمودم از جبت و طاغوت و شياطين و گروهشان،آن ستم‏ كنندگان به شما،و منكران حقّتان،و خارج‏شدگان از ولايتتان،و غصب ‏كنندگان ميراثتان،و شك‏ كنندگان در حقانيتتان،و منحرف‏ شوندگان از حضرتتان،و از هر آنچه‏ به غير شما وارد در دين شده و از دين نيست،و از هر اطاعت شده‏اى جز شما،و از رهبرانى كه مردم را به آتش دوزخ مى‏ خوانند،پس خدا هميشه پابرجايم‏ بدارد،تا كه زنده ‏ام بر مولات و محبّت و دين شما،و به اطاعت از شما موفّقم فرمايد،و شفاعت شما را نصيبم كند 

وَ جَعَلَنِي مِنْ خِيَارِ مَوَالِيكُمْ التَّابِعِينَ لِمَا دَعَوْتُمْ إِلَيْهِ وَ جَعَلَنِي مِمَّنْ يَقْتَصُّ آثَارَكُمْ وَ يَسْلُكُ سَبِيلَكُمْ وَ يَهْتَدِي بِهُدَاكُمْ وَ يُحْشَرُ فِي زُمْرَتِكُمْ وَ يَكِرُّ فِي رَجْعَتِكُمْ وَ يُمَلَّكُ فِي دَوْلَتِكُمْ وَ يُشَرَّفُ فِي عَافِيَتِكُمْ وَ يُمَكَّنُ فِي أَيَّامِكُمْ وَ تَقَرُّ عَيْنُهُ غَدا بِرُؤْيَتِكُمْ بِأَبِي أَنْتُمْ وَ أُمِّي وَ نَفْسِي وَ أَهْلِي وَ مَالِي مَنْ أَرَادَ اللَّهَ بَدَأَ بِكُمْ وَ مَنْ وَحَّدَهُ قَبِلَ عَنْكُمْ وَ مَنْ قَصَدَهُ تَوَجَّهَ بِكُمْ مَوَالِيَّ لا أُحْصِي ثَنَاءَكُمْ وَ لا أَبْلُغُ مِنَ الْمَدْحِ كُنْهَكُمْ وَ مِنَ الْوَصْفِ قَدْرَكُمْ وَ أَنْتُمْ نُورُ الْأَخْيَارِ وَ هُدَاةُ الْأَبْرَارِ وَ حُجَجُ الْجَبَّارِ بِكُمْ فَتَحَ اللَّهُ وَ بِكُمْ يَخْتِمُ [اللَّهُ‏] وَ بِكُمْ يُنَزِّلُ الْغَيْثَ ، 

و مرا از برگزيدگان دوستان قرار دهد،و از پيروى‏كنندگان نسبت به آنچه شما به آن دعوت كرديد،و مرا از آنانى قرار دهد كه از آثار شما متابعت مى‏كنند و به راه شما مى‏روند،و به هدايت شما هدايت مى‏جويند،و در گروه شما محشور مى‏شوند،و در زمان رجعتتان دوباره به دنيا بازمى‏گردد،و در دولت شما به‏ فرمانروايى مى‏رسند،و در دوران سلامت كامل شما مفتخر مى‏ گردند،و در روزگار شما اقتدار مى‏ يابند،و فردا چشمشان به ديدار شما روشن مى ‏شود،پدر و مادر و جان و خانواده و مالم فداى شما،هركه آهنگ خدا كند،به وسيله شما آغاز مى‏ كند،و هركه او را به يكتايى پرستد،طريق توحيدش را از شما مى‏ پذيرد،و هركه قصد حق كند.به شما توجه مى‏نمايد،اى سرورانم،نمى‏توانم ثناى شما را شماره كنم،و در امر مداح گفتن قدرت رسيدن به حقيقت شما را ندارم،و در مقام وصف نمودن،توانايى بيان منزلت شما در من نيست،و حال آنكه شما نور خوبان و هاديان نيكان و حجّتهاى خداى جبّاريد،خدا با شما آغاز كرد،و با شما ختم مى‏ كند،و به خاطر شما باران فرو مى‏ ريزد،

وَ بِكُمْ يُمْسِكُ السَّمَاءَ أَنْ تَقَعَ عَلَى الْأَرْضِ إِلا بِإِذْنِهِ وَ بِكُمْ يُنَفِّسُ الْهَمَّ وَ يَكْشِفُ الضُّرَّ وَ عِنْدَكُمْ مَا نَزَلَتْ بِهِ رُسُلُهُ وَ هَبَطَتْ بِهِ مَلائِكَتُهُ وَ إِلَى جَدِّكُمْ 

و تنها براى شما آسمان را از اينكه بر زمين فرو افتد نگاه مى ‏دارد،مگر با اجازه خودش،و به وسيله شما اندوه را مى ‏زدايد،و سختى را برطرف مى‏ نمايد،و نزد شماست آنچه را بر رسولانش نازل فرموده،و فرشتگانش به زمين فرود آورده ‏اند،و به جانب جد شما.

(و اگر زيارت امير مؤمنان عليه السّلام‏ باشد،به جاى«والى جدّكم»بگو: وَ إِلَى أَخِيكَ )بُعِثَ الرُّوحُ الْأَمِينُ آتَاكُمُ اللَّهُ مَا لَمْ يُؤْتِ أَحَدا مِنَ الْعَالَمِينَ طَأْطَأَ كُلُّ شَرِيفٍ لِشَرَفِكُمْ وَ بَخَعَ كُلُّ مُتَكَبِّرٍ لِطَاعَتِكُمْ وَ خَضَعَ كُلُّ جَبَّارٍ لِفَضْلِكُمْ وَ ذَلَّ كُلُّ شَيْ‏ءٍ لَكُمْ وَ أَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِكُمْ وَ فَازَ الْفَائِزُونَ بِوِلايَتِكُمْ بِكُمْ يُسْلَكُ إِلَى الرِّضْوَانِ وَ عَلَى مَنْ جَحَدَ وِلايَتَكُمْ غَضَبُ الرَّحْمَنِ بِأَبِي أَنْتُمْ وَ أُمِّي وَ نَفْسِي وَ أَهْلِي وَ مَالِي ذِكْرُكُمْ فِي الذَّاكِرِينَ وَ أَسْمَاؤُكُمْ فِي الْأَسْمَاءِ وَ أَجْسَادُكُمْ فِي الْأَجْسَادِ وَ أَرْوَاحُكُمْ فِي الْأَرْوَاحِ وَ أَنْفُسُكُمْ فِي النُّفُوسِ وَ آثَارُكُمْ فِي الْآثَارِ وَ قُبُورُكُمْ فِي الْقُبُورِ فَمَا أَحْلَى أَسْمَاءَكُمْ وَ أَكْرَمَ أَنْفُسَكُمْ وَ أَعْظَمَ شَأْنَكُمْ وَ أَجَلَّ خَطَرَكُمْ وَ أَوْفَى عَهْدَكُمْ [وَ أَصْدَقَ وَعْدَكُمْ‏] كَلامُكُمْ نُورٌ وَ أَمْرُكُمْ رُشْدٌ وَ وَصِيَّتُكُمُ التَّقْوَى وَ فِعْلُكُمُ الْخَيْرُ وَ عَادَتُكُمُ الْإِحْسَانُ ،  

و به سوى برادرت روح المين برانگيخته شد،خدا آنچه به شما عنايت كرده‏ به احدى از جهانيان مرحمت نفرموده،هر شرافتمندى در برابر شما سر به زير انداخته،و هر متكبّرى در مقابل طاعت شما گردن نهاده،و هر جبّارى نسبت‏ به برترى شما فروتن گشته است،و هر چيزى براى شما خوار شده است،و زمين به نورتان روشن گشت،و رسيدگان به ولايت شما رستگار شدند با شما راه به سوى بهشت را مى‏توان پيمود،خشم حضرت رحمان است بر كسى‏كه منكر ولايت شما شد،پدر و مادر و جان و اهل‏ و مالم فداى شما باد،ياد شما در قلوب يادكنندگان،و نامتان در نامها،و تن هايتان در تن‏ها،و ارواحتان در ارواح،و جانهايتان در جانها،و آثارتان در آثار،و قبرهايتان در قبرهاست،چه‏ شيرين است نامهايتان،و گرامى است جانهايتان،و بزرگ است مقامتان،و عظيم است مرتبه بلندتان،و با وفاست پيمانتان،و راست است‏ وعده ‏تان،سخن شما نور،و دستورتان راهنما،و سفارشتان تقوا،و كارتان،خير،و روشتان‏ احسان،

وَ سَجِيَّتُكُمُ الْكَرَمُ وَ شَأْنُكُمُ الْحَقُّ وَ الصِّدْقُ وَ الرِّفْقُ وَ قَوْلُكُمْ حُكْمٌ وَ حَتْمٌ وَ رَأْيُكُمْ عِلْمٌ وَ حِلْمٌ وَ حَزْمٌ إِنْ ذُكِرَ الْخَيْرُ كُنْتُمْ أَوَّلَهُ وَ أَصْلَهُ وَ فَرْعَهُ وَ مَعْدِنَهُ وَ مَأْوَاهُ وَ مُنْتَهَاهُ بِأَبِي أَنْتُمْ وَ أُمِّي وَ نَفْسِي كَيْفَ أَصِفُ حُسْنَ ثَنَائِكُمْ وَ أُحْصِي جَمِيلَ بَلائِكُمْ وَ بِكُمْ أَخْرَجَنَا اللَّهُ مِنَ الذُّلِّ وَ فَرَّجَ عَنَّا غَمَرَاتِ الْكُرُوبِ وَ أَنْقَذَنَا مِنْ شَفَا جُرُفِ الْهَلَكَاتِ وَ مِنَ النَّارِ بِأَبِي أَنْتُمْ وَ أُمِّي وَ نَفْسِي بِمُوَالاتِكُمْ عَلَّمَنَا اللَّهُ مَعَالِمَ دِينِنَا وَ أَصْلَحَ مَا كَانَ فَسَدَ مِنْ دُنْيَانَا وَ بِمُوَالاتِكُمْ تَمَّتِ الْكَلِمَةُ وَ عَظُمَتِ النِّعْمَةُ، 

و اخلاق و خويتان بزرگوارى،و كار و رفتارتان حق و راستى و مدارا،و گفتارتان حكم و حتم،و رأيتان‏ دانش و بردبارى و دورانديشى است،اگر از خوبى ياد شود،آغاز و ريشه و شاخه و سرچشمه و جايگاه و نهايتش شماييد،پدر و مادر و جانم فداى شما،چگونه ثناى نيكوى شما را وصف كنم،و آزمايشهاى زيباى شما را بشمارم،خدا ما را به وسيله شما از خوارى‏ درآورد،و غمهاى غرق كننده را از ما زدود،و ما را از پرتگاه هلاكتها و آتش دوزخ رهانيد،پدر و مادر و جانم فداى شما،خدا در پرتو دوستى شما،دستورات دينمان را به ما آموخت،و از دنيايمان آنچه كه فاسد شده بود،اصلاح نموده، و به موالات شما دين كامل شد،و نعمت عظمت يافت،

وَ ائْتَلَفَتِ الْفُرْقَةُ وَ بِمُوَالاتِكُمْ تُقْبَلُ الطَّاعَةُ الْمُفْتَرَضَةُ وَ لَكُمُ الْمَوَدَّةُ الْوَاجِبَةُ وَ الدَّرَجَاتُ الرَّفِيعَةُ وَ الْمَقَامُ الْمَحْمُودُ وَ الْمَكَانُ [وَ الْمَقَامُ‏] الْمَعْلُومُ عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ الْجَاهُ الْعَظِيمُ وَ الشَّأْنُ الْكَبِيرُ وَ الشَّفَاعَةُ الْمَقْبُولَةُ رَبَّنَا آمَنَّا بِمَا أَنْزَلْتَ وَ اتَّبَعْنَا الرَّسُولَ فَاكْتُبْنَا مَعَ الشَّاهِدِينَ رَبَّنَا لا تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنَا وَ هَبْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً إِنَّكَ أَنْتَ الْوَهَّابُ سُبْحَانَ رَبِّنَا إِنْ كَانَ وَعْدُ رَبِّنَا لَمَفْعُولا ، 

و جدايى به گردهمايى رسيد،و به مولات شما طاعت واجب شده‏ پذيرفته مى‏گردد،و براى شماست موّدت واجب،و درجات بلند،و مقام پسنديده،و جايگاه معلوم‏ نزد خداى عزّ و جلّ،و شرف عظيم،و رتبه كبير،و شفاعت پذيرفته،اى پروردگار ما به آن‏چه نازل فرمودى ايمان آورديم،و از پيامبر پيروى كرديم،پس ما را در شمار گواهان بنويس،اى پروردگار ما،دلهاى ما را پس از اينكه هدايت نمودى‏ منحرف مكن،و به ما از نزد خود رحمت ببخش،همانا تو بسيار بخشنده ‏اى،منزّه است پروردگار ما،كه وعده پروردگار ما امرى انجام يافته است‏ 

يَا وَلِيَّ اللَّهِ إِنَّ بَيْنِي وَ بَيْنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ ذُنُوبا لا يَأْتِي عَلَيْهَا إِلا رِضَاكُمْ فَبِحَقِّ مَنِ ائْتَمَنَكُمْ عَلَى سِرِّهِ وَ اسْتَرْعَاكُمْ أَمْرَ خَلْقِهِ وَ قَرَنَ طَاعَتَكُمْ بِطَاعَتِهِ لَمَّا اسْتَوْهَبْتُمْ ذُنُوبِي وَ كُنْتُمْ شُفَعَائِي فَإِنِّي لَكُمْ مُطِيعٌ مَنْ أَطَاعَكُمْ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ وَ مَنْ عَصَاكُمْ فَقَدْ عَصَى اللَّهَ وَ مَنْ أَحَبَّكُمْ فَقَدْ أَحَبَّ اللَّهَ وَ مَنْ أَبْغَضَكُمْ فَقَدْ أَبْغَضَ اللَّهَ اللَّهُمَّ إِنِّي لَوْ وَجَدْتُ شُفَعَاءَ أَقْرَبَ إِلَيْكَ مِنْ مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَيْتِهِ الْأَخْيَارِ الْأَئِمَّةِ الْأَبْرَارِ لَجَعَلْتُهُمْ شُفَعَائِي فَبِحَقِّهِمُ الَّذِي أَوْجَبْتَ لَهُمْ عَلَيْكَ أَسْأَلُكَ أَنْ تُدْخِلَنِي فِي جُمْلَةِ الْعَارِفِينَ بِهِمْ وَ بِحَقِّهِمْ وَ فِي زُمْرَةِ الْمَرْحُومِينَ بِشَفَاعَتِهِمْ إِنَّكَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِينَ وَ سَلَّمَ [تَسْلِيما] كَثِيرا وَ حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ 

اى ولىّ خدا به درستى كه بين من و خداى عزّ و جلّ گناهانى است كه آنها را جز رضايت شما پاك نمى ‏كند،پس به حقّ خدايى‏ كه شما را امين بر راز خود قرار داد،و زير نظر گرفتن،زندگى بندگانش را از شما خواست،و طاعت خود را به طاعت شما مقرون نمود،هرآينه بخشش گناهانم را از خدا بخواهيد و شفيعان من شويد،كه من فرمانبردار شمايم،كسى‏ كه شما را اطاعت كرد،خدا را اطاعت نموده،و هر كه از شما نافرمانى نمود،خدا را نافرمانى‏ كرده است،و هركه شما را دوست داشت،خدا را دوست داشته،و هر كه شما را دشمن داشت خدا را دشمن داشته است.خدايا اگر من شفيعانى را به درگاه تو نزديك‏تر از محمّد و اهل بيتش،آن خوبان و پيشوايان و نيكان مى‏يافتم،آنها را شفيعان خود قرار مى‏دادم پس به حقشّان كه براى آنان بر خود واجب كرده ‏اى،مرا در گروه عارفان به آنها و آشناى به‏ حقّشان،و در شمار رحم‏شدگان به شفاعت آن بزرگواران وارد كن،به درستى كه تو مهربان‏ترين مهربانانى،و درود خدا بر محمّد و خاندان پاكش‏ و سلام خدا،سلامى بسيار،بر آنان باد،و خدا ما را بس است،و نيكو كارگشايى است

 


از صفحات دین و زندگی و ندای نور الکوثر فارسی دیدن کنید

آموزش سوره های قرآن ویژه کودکان

برای عضویت در کانال سروش الکوثرفارسی کلیک کنید


پنج شنبه 14 تیر 1397 - 10:22:58