به گزارش پایگاه شبکه الکوثر، سیدجواد صالحی کارشناس حوزه عربستان می نویسد : نظام سیاسی عربستان تلاش دارد، بر اساس طراحی و برنامهریزی محاسبه شده، دست به انتقال قدرت از ملک سلمان به محمد بن سلمان بزند. از آنجا که این انتقال قدرت برخلاف قواعد پیشین این کشور و مغایر با مواریث و سنتهای معروف در عربستان بوده و هست، طبیعتاً شاهد شرایطی برزخی در این کشور هستیم که صاحبان قدرت میخواهند اما و اگرها و معضلات و مشکلات مربوط به دوران پس از جانشینان بلافصل را به گونهای سازماندهی کنند که کمترین تنش را در حوزه شناسایی مشروعیت و مقبولیت و پذیرش از جانب نیروهای مذهبی در پی داشته باشد.
این گام و برنامه، خواه ناخواه در درون خود مقاومتهایی را ایجاد کرده که طبیعتاً باعث برهمخوردن پستهای توزیع شده بین فرزندان و برادرزادههایی شده است که هرکدام به شیوه تاریخی سهمی از قدرت را به خود اختصاص دادهاند. شاید اگر اقدامات ملکسلمان در حوزه مالی، سیاست خارجی یا اقدامات اجتماعی خلاصه میشد، این حساسیتها کمتر به وجود میآمد اما در یک جامعه سنتی قبیلهای که در حوزه قدرت همه چیز براساس شیخوخیت و پیرسالاری پیش میرود، اکنون قرعه فال به نام جوانترین فرد و در عین حال منتسبترین فرد به ملک سلمان خورده است و این مسأله خواه ناخواه باعث مقاومتهایی شده است.
پادشاه عربستان و ولیعهد همه کاره او بخوبی میدانند که اقدامات اخیرشان جبههای دوگانه را به تصویر میکشد و میتواند هم منبع تغذیه تعارضات باشد و هم منشأ ایجاد بسیج اجتماعی و منابع حمایتی بخشی از جامعه از شیخ جوان.
اگر انتقال قدرت از سلمان به محمد را بنا بر اخبار و اطلاعات امری مفروض تلقی کنیم که طی روزها و ماههای آینده رخ خواهد داد، طبیعتاً طراحی ساختار امنیتی کشور باید به گونهای انجام شود که در آن زمینه برای مدیریت بحران و مقابله با ناامنیها و همچنین مهار نیروهای مخالف و معارض پیشبینی شده باشد. بنابراین در این شرایط کنار گذاشته شدن عناصر احتمالی مقاومت که میتوانند از حامیان نیروهای کنار گذاشته شده همچون محمد بن نایف باشند، بدیهیترین رویداد ممکن است.
ملک سلمان جدا از اینکه آیا این اقدامات ضرورت اجتنابناپذیر قدرت یا عقلانیت سیاسی برای بقای رژیماش است، با جدیت این مسیر را ادامه خواهد داد. او در این مسیر با برنامهریزیهای انجام شده تلاش دارد تا با طرح نظریههای اصلاحی در حوزه اقتصاد، مباحث اجتماعی، زنان و حتی آزادیهای رسانهای، نسل جوان و نیروهای اصلاحگرای معتقد به مبارزه با رژیم را به سمت و سوی خود جلب کند که این امر توسط محمد بنسلمان طی سالهای اخیر به نوعی در افکار عمومی جهانی بزرگنمایی شده و نوعی اقناع عمومی در اینکه ولیعهد کنونی تنها مرد میدان برای حل مشکلات عربستان است را دامن زده است.
امروزه در عربستان تلاش میشود تا با انتشار قطرهچکانی اطلاعات اولاً از حساسیتهای عمومی نسبت به نقل و انتقالات و عزل و نصبها کاسته شود. از جمله با طرح موضوع اعتیاد برای ولیعهد سابق به گونهای وانمود میکنند که اقدام سلطان تلاشی در جهت منافع ملی عربستان بوده است. همین سیاست درمورد دستگیریها و برکناریهای دیروز اجرا شد و با حربه مقابله با فساد به جنگ عدهای از مخالفین بلندپروازیهای ولیعهد کنونی رفتند.
بهانههایی چون اعتیاد و فساد، عناوین و معیارهایی است که حداقل در افکار عمومی عربستان با استقبال عمومی همراه است. از همین رو پادشاه عربستان و فرزندش با ایجاد ساختار امنیتی واحد تحت عنوان ایجاد دفتر امنیتی عربستان و ایجاد پستی تحت عنوان ریاست امنیت با هدف کاستن از قدرت و اختیارات وزیر کشور و از بین بردن پایگاه سنتی قدرت خاندان نایف بن عبدالعزیز تلاش میکنند در حد ممکن ضمن کاستن از دامنههای اعتراضات زمینه را برای مدیریت و مهندسی اقدامات آتی در عربستان فراهم کنند.
برای عضویت در کانال تلگرامی الکوثرفارسی اینجا کلیک کنید
دو شنبه 15 آبان 1396 - 10:46:52