تهران- الکوثر: خاندان سعودی از سال ها قبل سیاست بیرون راندن شیعیان ازاستان الشرقیه را در دستور کارداشته است و دراین راستا چندین هزار نخل منطقه الاحساء با بیمار کردن نخل های این منطقه، سوزاندن آنها، انداختن آفت در خرماهای تولید شده، عدم خرید محصولات کشاورزان و حتی انتقال نخل های این منطقه به مناطق دیگر، کشاورزان را وادار به ترک منطقه کنند.
این سیاست رژیم سعودی به بسیاری از نخل داران ضربه زده و صاحبان شرکت های بسته بندی ضربه زده و صادرات خرما در استان الشرقیه را ورشکست کرده است.
در صنعت ماهیگیری نیز خاندان سعودی ترفندهای مختلفی را برای ضربه زدن به ماهیگیران منطقه اتخاذ کرد، از جمله این ترفندها آلوده کردن سواحل و آب های منطقه الشرقیه و عدم خرید محصولات از ماهیگیران منطقه بود، رهاورد این سیاست ها آن شد که تنها پس از چند سال تعداد قایق ها و لنج های ماهیگیری که در سواحل جزیره تاروت لنگر می انداختند، از ۶۰۰ قایق و لنج به ۱۰۰ قایق و لنج کاهش یابد.
ضرباتی که به دو بخش کشاورزی و ماهیگیری در استان الشرقیه وارد شد، بیکاری بسیاری از کشاورزان و ماهیگیران منطقه را به همراه داشت. تنها گزینه پیش روی این کشاورزان و ماهیگیران کار در شرکت نفت آرامکو بود.
اما کار در این شرکت نیز با مشکلات بسیار و شرایط بسیار سختی همراه بود، از جمله اینکه قوانین رژیم سعودی به شیعیان عربستان به عنوان شهروند درجه ۲ نگاه می کند، لذا در قوانین عربستان، جایگاه شیعیان و خارجی های مقیم این کشور یکی است.
به همین دلیل شیعیانی که در شرکت آرامکو مشغول به کار می شدند، نه تنها استخدام نمی شدند، بلکه از هیچ امتیازی برخوردار نبودند. شرایط کار برای شیعیان در شرکت نفت آرامکو چنان سخت و در بسیاری از موارد چنان طاقت فرسا بود که بیشتر به بردگی شباهت داشت.
صرف نظر از حوزه اقتصاد، رژیم سعودی تلاش های بسیاری کردند تا نظام آموزش مدارس این منطقه را نیز تغییر دهند و آموزه های مورد نظر خود را به شیعیان این کشور تحمیل کنند که با مخالفت های جدی و قاطع مواجه می شدند.
نتیجه این مخالفت ها آن شد که نظام آموزش استان الشرقیه هیچ گاه شاهد رشد و پیشرفتی نه در امر آموزش و نه در حوزه تجهیز و نوسازی مدارس نشد و استان الشرقیه دارای عقب مانده ترین بخش های آموزش در کشور عربستان بود. صرف نظر از اینکه پذیرش دانشجویان شیعی در دانشگاه های عربستان به سختی و با تبعیض های بسیار صورت می گرفت و اغلب جوانان شیعی که از دانشگاه های عربستان فارغ التحصیل می شدند، با معضلی به نام بیکاری مواجه بودند.
از دیگر سیاست های شیعه ستیزی رژیم سعودی باید به تغییر بافت جمعیتی این منطقه اشاره کرد، بنابراین آنچه امروز تحت عنوان خرید منازل از شیعیان منطقه العوامیه و محله المسوره مطرح می باشد، سال ها پیش نیز مطرح بوده و بسیاری از شیعیان این منطقه تحت انواع فشارها قرار داشتند تا خانه های خود را به حکومت های وقت حاکم بر عربستان و یا اهل سنت بفروشند.
بنابراین آنچه امروز در استان الشرقیه، العوامیه و المسوره شاهد آن هستیم، طرحی دیرینه و قدیمی است که در هر مقطع زمانی به شکل و نوعی دنبال شده است، اما اینکه چرا در این مقطع زمانی رژیم سعودی سیاست سرکوب و شیعه ستیزی را به اوج رسانده و بی پروا آن را دنبال می کند، ریشه در عوامل و دلایل متعددی دارد که از جمله آنها می توان به موارد زیر اشاره کرد:
یک: تشدید لحن ضد ایرانی سران جوان سعودی
ناظران بر این باورند که عملیات تخریب امنیتی محله المسوره در زمان خاص خود و عمدی صورت گرفته، به طوری که سران جوان سعودی لحن ضد ایرانی خود را شدت بخشیده و مدعی انتقال جنگ به داخل ایران شده اند و اقدامات علیه کسانی که آنها را وابسته به ایران می دانند، تشدید کرده اند.
دو: از بین بردن روزنه های آشتی ملی
این ناظران همچنین بر این باورند که رهبران جوان و خام عربستان سعودی با اقدامات علیه اهالی محله المسوره در العوامیه، زادگاه شیخ نمر راه را بر هر گونه بارقه امید برای آشتی می بندند و باعث افزایش نارضایتی و خشم شیعیان در استان القطیف و به طور کلی خشم مردمی در کشور عربستان می شوند که احساس می کنند به حاشیه رانده شده و به آنها ظلم می شود.
سه: اقدامات پیشگیرانه با تشدید سرکوب ها
به باور ناظران، حکومت عربستان سعودی با این اقدامات امنیتی ناگهانی و خونین علیه مناطق شیعه نشین برای سرکوب هر گونه جنبش علیه آل سعود اقدام کرده و بسیاری بر این باورند که این حکومت تلاش می کند که در خاک خود اقدامات پیشگیرانه انجام دهد و از دست مخالفانش راحت شود، البته با بهانه های واهی و به بهانه مبارزه با تروریسم.
چهار: نگرش سرکوبگرانه ولی عهد جدید
«محمد بن سلمان»، ولی عهد سعودی اگرچه تلاش کرده، نگرشی اصلاح گرایانه از قضایا و مسائل مملکتی نشان دهد، اما نسبت به شیعیان رویکرد گذشته خاندان سعودی را در پیش گرفته است. جنایت، کشتار و تخریب در العوامیه و المسوره مصداق این نگرش است.
از زمان انتصاب بن سلمان روند تبعیض، سرکوب و ارعاب شیعیان شدت بیشتری پیدا کرده و شهر العوامیه شاهد جنایت و کشتار علیه شیعیان مظلومی است که از کمترین حقوق و مزایای شهروندی برخوردار هستند. آنچه در العوامیه و به طور خاص در شهرک المسوره رخ می دهد، نماد عینی ظلم و ستم روا داشته شده، علیه شیعیان عربستان است.
اقدامی که در تعریف حقوقی از آن به «نسل کشی» تعبیر می شود. در همین زمینه بند دوم بیانیه سازمان ملل در مورد «نسل کشی» تصریح می کند که « هرگونه اقدام به نابودی کل یک گروه نژادی، ملی، مذهبی مانند کشتار دسته جمعی یک گروه خاص، ایجاد لطمات روانی و جسمانی بر یک گروه خاص، ضربه زدن تعمدی به افراد یک گروه خاص، تحمیل معیارهایی برای جلوگیری از تولد فرزندان آنها، جا به جایی اجباری فرزندان گروه ها به یکدیگر، طرح ریزی برای آسیب رساندن به گروهی خاص و مهاجرت اجباری همه از مصداق های بارز نسل کشی هستند».
پنج: طرح بن سلمان برای تثبیت قدرت خود
شیعیان در طول تاریخ حاکمیت خاندان آل سعود بر شبه جزیره به واسطه تبعیض هایی که در قبال آنها صورت گرفته، همواره به عنوان اپوزیسیون و معترض حکومت به شمار رفته اند. این اعتراض شیعیان نمودهای بیرونی نیز داشته است. به شکلی که شیعیان چه شیعیان امامیه و چه شیعیان اسماعیلیه، به نظر می رسد، بن سلمان با اتخاذ رویکرد مشت آهنین در قبال شیعیان به دنبال تثبیت کامل قدرت خویش به عنوان شخصی است که توانسته، مسئله شیعیان و اعتراض آنها را حل و فصل نماید.
شنبه 4 شهریور 1396 - 14:28:21