رهبران فلسطینی
"یاسر عرفات" با نام کامل "محمد عبدالرحمن عبدالرئوف القدوره الحسینی"، ملقب به "ابو عمار" در ۴ اوت ۱۹۲۹ در کوی "السکاکین" قاهره، پایتخت مصر به دنيا آمد.
عبدالرحمن پدر یاسر نزد شیخ "عصام السعید"، مسئول و ناظر وقت بر امور مسجد الأقصى اقامت میکند تا پس از مدتی با دخترش ازدواج کند و از وی صاحب فرزندی به نام "عرفات" شود.
"عرفات عبد الرحمن القدوه"، پدر "یاسر عرفات" در قدس رشد یافت و در میان خاندان السعید به حیات خویش ادامه داد و هنگامی که مردی بالغ شد، راهی نوارغزه شد تا در آنجا با "زهوه ابو السعود"، یکی از دختران خاندان القدوه ازدواج کند، اما اقامت وی در غزه به درازا نکشید و راهی قاهره شد تا در آنجا به فعاليتهاي بازرگاني مشغول شود و "یاسر" در همانجا بود که چشم به جهان گشود.
"یاسر" زمانيكه پنج سال بيشتر نداشت، مادر خود را از دست داد تا به داییاش سپرده شود. به این ترتیب وی چهار سال نزد وی در بيتالمقدس زندگي کرد. "یاسر" خود همواره ميگفت، از دوران کودکی خاطرات زيادي به ياد ندارد، اما هيچگاه شبي را كه نظامیان انگليسي به خانه دايياش حمله كرده و افراد خانوادهاش را مورد ضرب و شتم قرار داده و اثاثيه خانهاشان را شكستند، از ياد نميبرد.
پس از چهار سال زندگي در بیتالمقدس پدرش، او را نزد خود به قاهره میبرد و از آن زمان بود كه خواهر بزرگترش مراقبت از او را به عهده میگیرد.
زندگی اجتماعی
"یاسر" خیلی زود وارد زندگی اجتماعی شد. پيش از آنكه به سن 17 سالگي برسد، به خدمت نظام فلسطينيان براي مبارزه عليه انگليس و اسرائيل میرود تا دو سال بعد در سن 19 سالگي همزمان با آغاز جنگ اعراب و اسرائيل، تحصيل خود در دانشگاه قاهره را با هدف شرکت در جنگ مناطق اشغالي به خصوص غزه ترك كرد.
در سال 1952 "یاسر" 23 ساله پدر خود را نيز از دست داد، اما از آنجايي كه پدر "عرفات" هيچگاه به فرزندانش نزديك نبود، او حتی در مراسم تشييع جنازه پدرش نيز شركت نكرد.
پس از آرام شدن نسبي اوضاع در مناطق اشغالي، "عرفات" براي تحقق روياهايش و تشكيل فلسطيني مستقل، بار ديگر به دانشگاه براي ادامه تحصيل بازگشت و موفق به اخذ مدرك كارشناسي در رشته مهندسي در سال 1956 از دانشگاه قاهره شد.
ياسر عرفات در سال 1956 در جريان بحران سوئز و جنگ متعاقب آن ميان اعراب و اسرائيل به عنوان "ستوان" در ارتش مصر خدمت کرد.
سفر به کویت و تاسیس جنبش فتح
پس از پايان تحصيلات "عرفات" براي كار به كويت رفت و يك شركت مهندسي تاسيس کرد. اما "عرفات" بيشتر وقت خود را امور سياسي كرد، به طوريكه در سال 1958 به همراه "خلیل الوزیر" معروف به "ابوجهاد"، "خالد یشروطی" و "صلاح خلف" به تاسيس "جنبش آزاديبخش فلسطين" موسوم به "فتح" کردند.
جنبش فتح برپایه این ایده تاسیس شد که فلسطینیان بایستی خود آزادی سرزمینهای فلسطینی را بدست گیرند، اما بر اتحاد جهان عرب برای نیل به این هدف نیز تاکید میکرد.
عرفات و همرزمانش در سال ۱۹۶۳ یک ساختار تکاوری منظم را در کرانه باختری ایجاد کردند و در سال 1964 كويت را با هدف گسترش جنبش انقلابي خود ترك و تلاش کردند، این سازمان را در اردن توسعه داده و تقويت کنند. در دسامبر ۱۹۶۴ نخستین عملیات نظامی خود را با انفجار یک کارخانه تصفیه آب در سرزمینهای اشغالی به انجام رساندند.
"عرفات" در سال 1965 به دبير كلي سازمان فتح انتخاب شد و از همان زمان بود كه آموزش اعضاي اين سازمان توسط او آغاز شد. تخصصی که "عرفات" در زمينه مواد منفجره و تخريب در ارتش مصر پيدا کرده بود، او را برای هدايت شاخه نظامی جنبش فتح، موسوم به "العاصفه" آماده کرد که در سال 1965 آغاز بکار کرده بود. چریکهای فتح مهمترین هدف نظامیان صهیونیستی در تهاجم ۲۱ مارس ۱۹۶۸ به روستای "کرامه" در اردن بودند که در جریان آن حدود ۳۰ نظامی صهیونیست، ۱۰۰ تا ۲۰۰ چریک عضو فتح و ۴۰ تا ۸۴ سرباز اردنی کشته شدند.
"نبرد کرامه" در ابتدا موجب اتحاد اردن و فلسطینیان شد، اما خیلی زود با قدرت گرفتن فتح در اردن به درگیری خونین دولت اردن و فتح در سپتامبر ۱۹۷۰ انجامید.
نبرد سپتامبر ۱۹۷۰ از سرفصلهای مهم در تاریخ حیات جنبش فتح است. اردن در ۲۴ سپتامبر نیروهای خود را در مواضع حساس کشور مستقر کرد، پستهای کلیدی را به تصرف خود درآورد و پادشاه اردن در کشور حکومت نظامی برقرار کرد. درگیری فتح و نظامیان اردنی پس از ۲ روز با توافق پادشاه اردن و "عرفات" برسر آتشبس پایان یافت تا ژوئیه ۱۹۷۱ که پادشاه اردن دستور اخراج تمام اعضای فتح و سازمان آزادیبخش فلسطین را از اردن صادر و ارتش اردن فلسطینیان را با زور به سوریه آواره کرد. در جریان این حادثه تلفات و خسارات بسیاری به فلسطینیان وارد آمد و حدود ۳۵۰۰ فلسطینی کشته شدند که بسیاری از آنان غیرنظامی بودند.
این واقعه در بین فلسطینیان به سپتامبر سیاه معروف و موجب شد، نوامبر ۱۹۷۱ "گروه سپتامبر سیاه" در فتح تشکیل شود و حادثه گروگانگیری ورزشکاران صهیونیستی در المپیک مونیخ را رقم بزند.
فتح و عرفات در لبنان
حادثه سپتامبر در اردن و کشتار فلسطینیان، بسیاری از آنان را آواره لبنان کرد تا جنبش فتح در ادامه در این کشور به فعالیت خود ادامه دهد. فتح در لبنان موقعیت خود را میان گروههای سیاسی پیدا کرد و عمده فعالیت خود را در جنوب لبنان متمرکز کرد. این بهانهای در دست رژیم صهیونیستی شد تا به منظور سرکوب فلسطینیان به کشتار مردم و تخریب اماکن مسکونی در جنوب لبنان بپردازد.
همچنین گسترش فعالیتهای فتح در جنوب لبنان موجب درگیری "فالانژها" با آنان شد. پس از ناکامی حزب مسیحی "کتائب" لبنان در سرکوبی فتح با همکاری جنبش "امل"، فتح مقاومت سرسختانهای را در مقابل فالانژها تشکیل داد. حمله اسرائيل به لبنان در سال ۱۹۸۲ باعث خروج عمده نيروهای فلسطينی و "عرفات" از لبنان شد.
عرفات و جایزه صلح نوبل
در 14 اکتبر 1994 "عرفات"، "اسحاق رابین" و "شیمون پرز" به طور مشترک به خاطر انعقاد قرارداد اسلو جایزه صلح نوبل را دریافت کردند.
رابطه با ایران و عراق
تأسیس سازمان آزادیبخش فلسطین، از جانب محمدرضا شاه پهلوی محکوم شده بود، زیرا شاه در آن هنگام از اسرائیل حمایت میکرد. ایران و اسرائیل با سازمان آزادیبخش فلسطین به مخالفت برخاستند و شکل گیری چنین سازمانی را تهدیدی برای منطقه خاورمیانه قلمداد کردند. در مقابل، سازمان آزادیبخش با همه مخالفان شاه روابط برقرار کرد، به طوری که بسیاری از اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران را برای آموزش نظامی در اردوگاههای خود پذیرفت.
۶ روز پس از انقلاب ۱۳۵۷ ایران، یاسر عرفات اولین مهمان خارجی ایران بود. هواپیمای او با وجود تعطیلی فرودگاه مهرآباد بر زمین نشست و به محض ورود در پاسخ به دلیل اطلاع ندادن سفرش گفت: «آدم برای رفتن به خانهاش اجازه نمیگیرد، من هم اجازه نگرفتم.» ابوعمار سپس به مدرسه علوی رفت و با سید روحالله خمینی دیدار کرد. او سپس به بهشت زهرا رفت و در سخنرانیاش گفت؛ «به موشه دایان گفتم آمریکا مال تو، من به ایران تکیه میکنم.» او یک هفته در ایران ماند و به مشهد و خوزستان هم سفر کرد.
با شروع جنگ ایران و عراق، عرفات که روابط نزدیکی با هردو طرف درگیر داشت و نیز این جنگ را به زیان خود و به سود اسرائیل میدانست، در ۲ مهر ۱۳۵۹ با مقامات عراق و چند روز بعد در تهران با رئیس جمهور (ابوالحسن بنیصدر) و نخست وزیر (محمدعلی رجایی) دیدار داشت تا آنها را نسبت به پذیرش میانجیگری متقاعد کند. پیشنهاد عرفات برای حل مسالمتآمیز بحران چنین این بود که عراق در اسرع وقت، نیروهایش را از خاک ایران بیرون بکشد و ادعاهای ارضی خود را تا حل مباحث مورد اختلاف به تعویق بیندازد و در مقابل، ایران نیز انجام مذاکره در یک کشور بیطرف را با حضور یک کشور ثالث بپذیرد. این پیشنهاد توسط ایران رد شد.
در جریان جنگ ایران و عراق، ایران و سوریه به هم نزدیکتر شدند و به دلیل اختلافاتی که با سازمان آزادیبخش فلسطین پیدا کرده بودند، به حمایت از گروههای فلسطینی مخالف یاسر عرفات برخاستند. و یاسر عرفات هم از صدام حسین حمایت کرد. عرفات با وجود قطع روابطش با ایران، روابط خود را با مجاهدین خلق ایران حفظ کرد.
عرفات در زمان حمله عراق به کویت از صدام حسین حمایت کرد این اقدام او باعث کاهش حمایت از او دربین کشورهای حاشیه خلیج فارس شد.
عرفات و کمپدیوید2
اجلاس کمپ دیوید 2 سال 2000 در آمریکا با حضور آمریکا، رژیم صهیونیستی و تشکیلات خودگردان برگزار شد. موضوعات مورد بحث در این نشست سرنوشت قدس، وضعیت آوارگان 48 و 67 ، اعلام موجودیت کشور مستقل فلسطینی، مرزهای حکومت خودگردان و وضعیت شهرکهای صهیونیستی در کرانه باختری و نوارغزه بود.
"ایهود باراک" یک روز پس از به دست گرفتن زمام امور در رژیم صهیونیستی بر چهار موضوع تحت عنوان خطوط قرمز اسرائیل برای مذاکره در دو روز پایانی مذاکرات صلح تأکید کرد که حاکمیت اسرائیل بر قدس، عدم بازگشت به مرزهای 1967، عدم دادن اجازه داشتن ارتش به تشکیلات خودگردان و حفظ شهرکهای صهیونیستنشین کرانه باختری و نوارغزه بود.
همچنین باراک قبل از شروع مذاکره دور آخر اعلام کرد، اجازه بازگشت به آوارگان 48 و 67 را نخواهد داد و این موجب شد، این دور مذاکرات "عرفات" با اسرائیل نیز با شکست روبرو شود.
عرفات و انتفاضه الاقصی
نااميدى فلسطينیان از تشکیلات خودگردان براى بازگرداندن حقوق پايمال شده آنان و مخالفت آنها با ادامه مذاكرات "عرفات" با رژيم صهيونيستى و نيز هماهنگىهاى امنيتى تشکیلات با صهیونیستهاعليه نيروهاى مبارز فلسطينى موجب شکلگیری دور دوم قیام فلسطینیان تحت عنوان " انتفاضه الاقصی" شد.
شارون انتفاضه الاقصی را برافروخت
فلسطينىان پس از پشتسر گذاشتن همه تجربههاى گذشته و راهحلهاى سازش با رژيم صهيونيستى بر اين مسئله تأكيد كردند كه تنها راهحل، "مبارره" با رژیم صهيونيستی است. به همین دلیل وقتی ارزشهای دینى و مذهبی آنان با دیدار "آريل شارون" از مسجدالاقصى ناديده گرفته شد، دور دوم انتفاضه و قيام مردمی فلسطینیان در 28 سپتامبر 2000 آغاز شد.
بازداشت خانگی عرفات
ده ماه بعد از آغاز انتفاضه الاقصی مقر "عرفات" در رامالله تحت محاصره صهیونیستها قرار گرفت و "عرفات" عملا در اين ساختمان زندانی شد تا آمریکا نیز از ژوئن ۲۰۰۲ "عرفات" را بايکوت و از ارتباط با وی خودداری کند.
در اين مدت تنها معدودی از مقامات کشورهای غربی با "عرفات" ديدار کردند که این موضوع با خشم و غضب رژیم صهیونیستی مواجه شد، بگونهای که شارون در آن زمان از پذيرفتن وزير خارجه فرانسه به دليل ديدار با عرفات خودداری کرد.
بیماری عرفات
روز 12 اکتبر 2004 بود که رسانهها از بیماری "عرفات" خبر دادند. منابع رسمی فلسطینی در آن زمان، بیماری او را ابتلای به آنفلوانزای شدید اعلام کردند، اما با شدت گرفتن بیماری، عرفات که دچار حالت تهوع، درد شدید در ناحیه شکم، اسهال و کاهش غیرعادی سلولهای قرمز شده بود، برای درمان به بیمارستان نظامی" پرسی" در حومه پاریس انتقال یافت.
"عرفات" مدت کوتاهی پس از ورود به این بیمارستان به کما رفت و در ١١ نوامبر درگذشت، در حالیکه به گفته منابع رسمی، پزشکان با وجود انجام انواع آزمایشها نتوانسته بودند علت اصلی بیماری او را تشخیص دهند.
مسمومیت عرفات
بیماری نابهنگام و مرگ سریع "عرفات" باعث شد، بسیاری از فلسطینیان با اشاره به ناخرسندی مقامات صهیونیستی از خودداری عرفات از مقابله موثر با گروههای مبارز فلسطینی، سرویسهای اطلاعاتی این رژیم را به قتل وی متهم کنند.
پولونیوم در جسد عرفات
متخصصان سویسی پس از آزمایش جسد یاسر عرفات اعلام کردند که در استخوان رهبر فلسطینیها ۱۸ برابر اندازه معمول رادیواکتیویافتهاند. متخصصان روسیه قبلاً وجود رادیواکتیو در جسد عرفات را انکار کرده بودند. یک سال پس از کالبد شکافی جسد یاسر عرفات، کارشناسان سویسی اعلام کردند که در دنده و لگن خاصره عرفات ۱۸ برابر حد معمول ماده رادیواکتیو پولونیوم وجود دارد. آنها همچنین تأکید کردند که حتی در آن قسمت از خاک پیرامون جسد، که مایعات پیکر عرفات را به خود جذب کرده، به همین مقدار ماده رادیواکتیو وجود داشته است. روز ۱۵ اکتبر ۲۰۱۳ یعنی درست یک ماه قبل از اعلام نظر کارشناسان سویسی، همکاران روسی آنها به خبرگزاری اینترفاکس گفتند که در جسد عرفات نشانی از پولونیوم یافت نشده است. برای تحقیق پیرامون علت مرگ عرفات، هیئتی مرکب از متخصصان بیوپزشکی فرانسه، سویس و روسیه تشکیل شده بود. کارشناسان هر کشور قرار بود به صورت جداگانه روی یک سوم باقیمانده جسد عرفات تحقیق کنند، اما فرانسویها از این کار خودداری کردند.
شنبه 4 شهریور 1396 - 14:18:47