آشنایی با اخوان المسلمین

جریان شناسی اخوان المسلمین سوریه (2)

پنج شنبه 2 شهریور 1396 - 11:5:16
جریان شناسی اخوان المسلمین سوریه (2)

درقسمت قبلی مبحث ریشه های اخوان المسلمین در سوریه ، به چگونگی پیدایش و پراکندگی جغرافیایی اخوانی ها و رهبران این گروه در سوریه پرداختیم . دراین قسمت به موضوع عقاید وریشه های فکری این گروه بیشتر می پردازیم.

تهران- الکوثر:  اخوان سوریه تحت تأثیر اندیشه حسن البناء، حکومت را رکنی از ارکان اسلام میداند. حسن البناء می گفت: پیامبر حکومت را ستونی از ستونهای اسلام معرفی کرده است. از این رو موضوع حکومت در بخش عقاید و اصول عقاید و نه در فقهیات و فروع قرار دارد.

هدف نهایی اخوان المسلمین مصر برپایی نظام اسلامی است تا در محیط اسلامی خالص، فرهنگ اسلام بهتمام معنا حاکم شود، نه اینکه دولتی به وجود آید که فقط نام اسلام را بر خود بگذارد. به زعم این گروه، منشأ قدرت در حکومت اسلامی مردم هستند و حاکم، این قدرت را از مردم می گیرد و علاوه بر این، اصل شورا نظارت مردم بر قانون را تأمین می کند. با وجود تأکید اخوان مصر بر تشکیل چنین حکومتی، این اندیشه در اخوان سوریه بسیار ضعیف است. به همین دلیل، اخوان سوریه تا سال۱۹۸۰ به دنبال تشکیل حکومت نبود، اما از سال ۱۹۸۰ که اخوان شکست خورد و پس از تشکیل “جبهه اسلامی سوریه” این جنبش به تشکیل حکومت تمایل پیدا کرد و در همین جهت، در سال ۱۹۸۲به طور گسترده دست به شورش زد و شهر حما را به کنترل خود درآورد.
اخوان سوریه در اصول و ارزشها و محتوای اسلامی معتقد است که اسلام با جوهرة توحیدی و ارزشهای عالی همراه با تسامح و تساهل، بهترین اصل برای جامعه سوریه تلقی می شود.
 این گروه همچنین طرح خود را برای آینده سوریه بر اساس قرآن کریم، سنت و اهداف شریعت می داند. برخی اصول و محورهای اسلامی مهم مورد تأکید اخوانی ها عبارت اند از: اسلامی کردن نظام قضایی، حفظ حقوق زنان مطابق موازین شرعی، احیای سنت وقف، ایجاد نهادهای حمایتی مانند نهاد زکات، حرکت به سمت اقتصاد اسلامی از جمله ایجاد بانک و نهادهای سرمایه گذاری اسلامی، ایجاد روحیه جهاد و احیای ارزشهای اسلامی و مبارزه با فساد.
درخصوص تحزب هم باید گفت جماعت اخوان مصر نمونه ای کامل از حزبی انحصارطلب است که برای لغو احزاب و انحلال آنها و یکپارچه کردنشان در حزبی واحد تلاش می کرد، اما در سوریه تحول عملی جماعت از رویکرد انحصار طلب به رویکرد تکثرگرا در تشکیل “جبهه سوسیالیسم اسلامی” نمود یافت، حتی بعدها پا را فراتر گذاشت و این احتمال به وجود آمد که به نوعی حزب دموکراتیک اسلامی همچون احزاب دموکراتیک مسیح در اروپا و امریکای لاتین تبدیل شود.
 مواضع این جبهه عبارت بود از: دفاع از نظام جمهوری در مقابل طرح سوریه بزرگ، مخالفت با طرح دفاع مشترک از خاورمیانه، اتخاذ سیاست بیطرفی مثبت، طرح اصلاحات بنیادین کشاورزی، همکاری اقتصادی و سیاسی با اتحاد جماهیر شوروی و طرح سوسیالیسم اسلامی به جای کمونیسم.
اما در مورد مشکل رابطه دین و حکومت، السباعی شخصاً ترجیح میداد ماده ای مبنی بر پذیرش دین اسلام به عنوان دین حکومت در پیشنویس قانون اساسی ۱۹۵۰ بگنجاند. وی در نهایت موضع خود را تعدیل و اعلام کرد که اسلام و شریعت اسلامی منبع اصلی قانونگذاری هستند. در نتیجه دو مکتب در اخوان سوریه شکل گرفت: یکی، مکتب سنتی لیبرالیسم که با ابزار سیاسی، پارلمانی و تبلیغات فعالیت میکرد و بهترین نماینده آن السباعی بود؛ دیگری، مکتب رادیکالیسم اعتراضی که به کودتا و اِعمال خشونت اعتقاد داشت. اخوان المسلمین سوریه بر تشکیل مجلس نمایندگان از راه انتخابات آزاد و صالح به منظور قانونگذاری و نظارت بر امور کشور تأکید میکند و تکثرگرایی و وجود احزاب سیاسی متعدد را می پذیرد.
 همچنین در خصوص آزادی و حقوق سیاسی ـ اجتماعی شهروندان معتقد به آزادی اجتماعات و مشارکت در آن به استثنای مواردی است که به امنیت عمومی و گسترش خشونت کمک کند. با توجه به وجود اقلیتهایی مانند مسیحیان و علویان در جامعه سوریه و همچنین تجارب معطوف به رویکردهای مذهبی اخوانیها در گذشته که احتمال برداشت های رادیکالی از آن می رفت، اخوان المسلمین سعی می کند با تأکید بر آزادی مذهبی هرگونه دیدگاه منفی در خصوص این گروه و پیامدهای به قدرت رسیدن آن را کاهش دهد. در واقع، این نوع دیدگاه های اخوان المسلمین به خصوص در سوریه بیشتر به مشروعیت سازی برای این گروه و کاهش نگرانی های سایر گروه ها در خصوص پیامدهای به قدرت رسیدن آن معطوف است. بنابراین می تواند به عنوان دیدگاهی ابزاری مطرح شود، به خصوص که با مبانی تفکر سیاسی اسلامگرایانه اخوان المسلمین همخوانی چندانی ندارد.

از مسائل و موضوعات اجتماعی دیگر، تأکید اخوان بر آزادی تشکیل سازمان های مردم نهاد، سندیکاها و کمیته های دفاع از حقوق بشر، تضمین حقوق زنان برای مشارکت سیاسی و به دست آوردن مناصب دولتی و محدود کردن حوزه فعالیت دستگاههای دولتی به حفظ امنیت داخلی و کیان دولت و ممنوعیت آنان در سرکوب جریانهای سیاسی است. اخوان علاوه بر تأکید بر سایر حقوق اجتماعی شهروندان مانند حمایتهای بهداشتی و درمانی و آموزشی، به مسائل و حقوق اقتصادی افراد جامعه نیز توجهی خاص دارد و به خصوص بر ایجاد اشتغال و معیشت تأکید میکند.

 دیدگاه اخوان در مورد تفکیک و استقلال قوا کاملاً مثبت است و آن را از جمله اصول سیاسی مهم خود می داند، به ویژه در مورد استقلال قوه قضائیه و تأثیر نپذیرفتن از قوه مجریه و حکومت؛ زیرا استقلال قوا را از ویژگی اصلی حکومتهای دموکراتیک می دانند که با هدف جلوگیری از تسلط مجریان سیاسی بر همه شئون کشور انجام می گیرد؛ اما اخوان هدف اصلی از تأکید بر این مسئله را عمدتاً جلوگیری از تحت تأثیر قرار گرفتن امور قضایی از سیاست ها و خواسته های حکومتی می داند نکته مهم این است که اخوانی ها پس از تأکید بر استقلال قوای سه گانه، آن را تنها به قوه قضاییه محدود میکنند و از چگونگی اِعمال چهارچوب های اسلامی در قوای اجرایی و تقنینی سخن نمی گویند؛ درحالیکه قوای سه گانه در نظام های سیاسی مختلف ضمن تفاوت در روابط و چگونگی استقلال، ناگزیرند نوعی تعامل با هم داشته باشند و این مسئله ممکن است نظام و قوه قضاییه اسلامی را دچار ناهمخوانی و ناهماهنگی کند.
اقتصاد اسلامی از مهمترین عقاید جنبش اخوان است. برخی از باورهای آنان در این زمینه عبارت اند از: ایجاد اشتغال برای همه مردم، بهره برداری از منابع ثروت طبیعی، تحریم منابع حرام درآمد، کم کردن فاصله های طبقاتی، کوشش برای تأمین آسایش همگانی، تأیید مالکیت خصوصی تا آنجا که به مصالح عمومی لطمه نزند، تنظیم سیستم معاملات پولی و مالی و …

 ریشه های فکری و اعتقادی
 ریشه دیدگاه های اخوان المسلمین به قرار ذیل است:

1- تأکید و دعوت آنان به ضرورت دلیل یابی و اهمیت بازگشت به دو منبع اصلی قرآن کریم و سنت، و تأکید بر توحید کامل و پرهیز از هر نوع شرک، بر اساس دعوت سلف است.

2-  دعوت متأثر از دعوت های محمد بن عبدالوهاب، سنوسی و رشیدرضاست و بیشتر این دعوتها در حقیقت گسترش مکتب ابن تیمیه می باشد که این نیز برگرفته از مکتب احمد بن حنبل است.

3-  گرایش اخوان المسلمین به تهذیب و تربیت نفس و رسیدن به مدارج بالای کمال، متأثر از صوفیه است و معتقدند این صوفیه از هر نوع بدعت، کجروی، ذلت و امور سلبی دور و دارای عقیدهای سالم است.

4-  حسن البناء مفاهیم گذشته را به علاوة اموری از قبـیل ایستادگی در مقـابل افکار مهاجم را که در همه جا، به ویژه در مصر گسترش یافته، در دعوت خود نیز گنجانده است.

یگانه اصل اساسی اخوان المسلمین سوریه به عنوان اپوزیسیون حکومت سوریه، همین مخالفت و ضدیت با حکومت است و سایر نظامهای عقیدتی و کاربردی آن بر این مبنا تغییر یافته است؛ درنتیجه میان شاخه اخوان سوریه با سایر شاخه های اخوان، قرابت هایی دیده نمی شود. این ضدیت تا آنجا عمق یافته که اساساً رویکرد ضد اسرائیلی خاصی در این گروه بر خلاف تقریباً همة شاخه های اخوان، وجود ندارد، تا آنجا که اخوان المسلمین اردن که یکی از ضد اسرائیلی ترین و جهادیترین شاخه های اخوان است، اخوان سوریه را تحت حمایت اسرائیل میداند و می گوید اسرائیل برای کمرنگ کردن حرکت ضد اسرائیلی، آنها را تقویت میکند. این در حالی است که گروههای دیگری چون اخوان اردن و مصر نیز علیرغم مبارزه جدی با حکومت های دیکتاتوری غرب زده شان، مواضع شدیداً ضد اسرائیلی دارند.

 چرخش اخوان از اصول کلی اعتقادات
 شوقی حداد، یکی از نویسندگان و علمای سوری، در خصوص چرخش اخوان از اصول کلی اعتقادات اولیه خود، در مصاحبهای که در دانشگاه ادیان و مذاهب با وی صورت گرفت، بیان کرد که حزب اخوان تحت تأثیر سکورلاریسم واقع گردیده و اخوان المسلمین فعلی در سوریه دچار انحراف شده است؛ زیرا در آغاز باورهای اخوان به گونه ای بود که شهید نواب صفوی میگفت هر شیعه ای که اخوانی نباشد، جعفری نیست، اما امروزه برای اخوان هدف وسیله را توجیه می کند؛ یعنی برای دستیابی به اهداف خود دست به هر عمل غیر انسانی از جمله کشتار مردم بیگناه و … می زند.

در ابتدا، حضور آنها در سوریه برای قیام علیه ظلم بود، اما اخیراً این جنبش سخنان دیگری مطرح میکند؛ مثلاً اخیراً رهبر اخوان یعنی آقای مهندس محمد رياض شقفه در پاسخ به پرسش بی بی سی که نظر وی را دربارة اقلیتهای سوریه پرسیده بود، گفت: “ما وجود اقلیتها را قبول داریم، اما شیعه را قبول نداریم”… این موضع دقیقاً مخالف دیدگاه سعید حوی، اندیشمند بزرگ اخوانی، است که قائل به زندگی مسالمت آمیز با شیعیان بود. السباعی جنبش خود را روح و انقلاب جدیدی می دانست که هدفش استقرار یک نظام اسلامی جامع بود؛ با این حال وی در دهه ۱۹۵۰ به میزان زیادی نظریه سوسیالیسم اسلامی را مطرح ساخت.

منبع  iswnews.com

ادامه دارد ....


پنج شنبه 2 شهریور 1396 - 11:3:55