آشنایی با اخوان المسلمین
تهران- الکوثر: چرا قوت گروه های جهادی-سلفی اکثرا متمرکز در استان ادلب و حومه شهر حلب هستند؟ دلیل سرکوب ها در زمان حافظ اسد که مسلحین روی آن بسیار مانور می دهند چه بود؟ چرا اکثریت اهل سنت سوریه به دولت نزدیک تر هستند تا به گروه های سلفی-جهادی؟
برای گرفتن پاسخ سوال های خود حتما مقاله زیر را بخوانید …
خلاصه:
🔹 هدف از تاسیس اخوان المسلمین سوریه در سال ۱۹۳۵ توسط مصطفی السباعی مقابله با اشغال فرانسه بود.
🔹 پس از استقلال سوریه و قدرت گرفتن حزب بعث، مبارزه با این حزب در راس اهداف اخوان المسلمین قرار گرفت.
🔹 پس از مرگ مصطفی السباعی، عصام رضا العطار در سال رهبری اخوان سوریه را بر عهده گرفت. بارزترین ویژگی جنبش اخوان سوریه، مخالفت همیشگی با دولت این کشور بوده است.
🔹 برخی از اعضای جنبش معتقد بودند که ارشاد مردم و دولت، نتیجهای در پی ندارد. بنابراین راه جهاد علیه دولت را برگزیدند. عطار به دلیل مخالفت با جهاد و اقدام مسلحانه علیه رژیم از سایر رهبران جدا شد.
🔹 امین یاغان معتقد بود که از راه های نظامی باید به مقابله با دولت پرداخت. گروهی از اهالی شمال سوریه، از یاغان حمایت کردند و مخالف سیاست های عطار شدند. در مقابل گروهی به طرفداری از عطار پرداختند و به گروه میانه روی دمشق موسوم شدند. گروه شمال در اوایل دهة هفتاد اقدامات تروریستی خود را شدت بخشید؛ به طوریکه این اقدامات در بهار ۱۹۷۹ به آستانه جنگ داخلی در شهرهای شمالی و مرکزی رسید.
🔹 در سال ۱۹۸۰ این اخوان شیخ محمد ابونصر البیانونی را به دبیرکلی انتخاب کرد. او پس از گذشت یک ماه، طی بیانیهایی خواستار ساقط کردن نظام سوریه و تبدیل آن به نظامی دموکراتیک و آزادیبخش مبتنی بر مبانی اسلام شد.
🔹 در سال ۱۹۸۰ پروژه ترور حافظ اسد شکست خورد که طبیعتا به اخوانی ها منتسب شد، در جواب این ترور رفعت اسد برادر حافظ، حداقل ۵۰۰ زندانی اخوانی در زندان تدمر را اعدام کرد. بعد از آن و در سال ۱۹۸۲ زمانی که نیروهای مسلح اخوان به شهر حما وارد شدند، سه هفته در مقابل ارتش سوریه مقاومت کردند، اما مقاومت نیروهای اخوان در هم شکست، طی این درگیری و انتقام گیریهای پس از آن حداقل ۱۵ هزار نفر کشته شدند.
🔹 اخوان المسلمین سوریه در شهر حلب، حمص و دمشق حضور دارند و مهمترین مرکز آنان، شهر حلب است. کمتر از سی درصد جمعیت سوریه را اقلیتهای مختلف مسیحی، علوی، شیعی و دروزی تشکیل میدهند و بیش از هفتاد درصد مردم این کشور از اهل سنّت هستند و از این میان اخوانیها، شاید بیشتر از ده درصد از جمعیت اهل سنّت را تشکیل نمی دهند. به تعبیر دیگر، شاید جمعیت اخوانیها چیزی حدود چهار تا هشت درصد کل جمعیت حدودا ۲۰ میلیون نفری سوریه باشند.
🔹 یگانه اصل اساسی اخوان المسلمین سوریه به عنوان اپوزیسیون سوریه، مخالفت با حکومت است و سایر نظام های عقیدتی و کاربردی آن بر این مبنا تغییر یافته است؛ درنتیجه میان شاخه اخوان سوریه با سایر شاخه های اخوان، قرابت دیده نمی شود. این ضدیت تا آنجا عمق یافته که اساساً رویکرد ضد اسرائیلی در این گروه بر خلاف همة شاخه های اخوان، وجود ندارد، تا آنجا که اخوان المسلمین اردن که یکی از ضد اسرائیلی ترین و جهادیترین شاخه های اخوان است، اخوان سوریه را تحت حمایت اسرائیل می داند.
🔹 اخیراً رهبر اخوان یعنی مهندس شقفه در پاسخ به پرسش بی بی سی که نظر وی را دربارة اقلیتهای سوریه پرسیده بود، گفت: ما وجود اقلیتها را قبول داریم، اما شیعه را قبول نداریم…
🔹 شوقی حداد در مصاحبه خود میگوید: اسامه حمدان گفت که من حضور داشتم که یوسف قرضاوی بیان کرد: کشته شدن یک سومِ مردم سوریه برای حاکمیت یافتن دوسوم جایز است. بعد که به او اعتراض شد، در توجیه نظر خود گفت: یک سوم، شهید شود تا دوسوم به حکومت برسند. مراد قرضاوی از کشته شدن یک سوم، کشته شدن علویان و شیعیان سوریه بود و حاکمیت دوسوم، حاکمیت اهل سنّت بود. وی گفت: قرضاوی اگر از این فتوا دست برنمی دارد، لااقل بمب گذاری ها را محکوم کند، ولی از این کار هم خودداری کرد. شوقی حداد در ادامه افزود: نزار نیوف، روزنامه نگار سوری، میگفت: فردی می گفت در ابتدا به اپوزیسیون سوریه متمایل بودم، ولی از زمانی که به چشم خود دیدم که یکی از عالمان اپوزیسیون به نام نزار نیف در سخنان خود در شهر درعا گفت: علویها کافرند و باید کشته شوند و زنهای آنها فاحشه هستند، خودم را از اینها جدا کردم. بعد از سخنان نزار نیوف مشاهده کردیم که در درعا از مردم همراه خواستند که به خانوادههای ارتشی های بشار حمله کنند. آقای شوقی حداد معتقد است که در مورد عقاید تکفیری، میان اخوان المسلمین سوریه و وهابیت تفاوتی وجود ندارد.
🔹 محمدعلی مهتدی، کارشناس خاورمیانه و پژوهشگر ارشد مرکز پژوهش های علمی و مطالعات استراتژیک خاورمیانه، در مصاحبه ای گفته است: آقای برهان غلیون ( مهتدی معتقد است که برهان غلیون در رأس شورایی قرار دارد که در آن شورا اخوانی ها نیز حضور دارند و غلیون سخنگوی آن شوراست؛ پس دیدگاه اخوان با غلیون، در این مورد یکسان است) در گفتگوی خود با وال استریت ژورنال گفته بود که اگر ما (در جنگ با دولت سوریه) پیروز شویم، ارتباط با ایران و حزب الله و حماس را قطع می کنیم
…………………………………………………………………………..
مقدمه
اخوان المسلمین سوریه در سال ۱۹۳۵میلادی در شهر حلب و با الگوبرداری از خوان المسلمین مصر شکل گرفت. هدف از تأسیس این جریان در سوریه مقابله با اشغال این کشور از سوی فرانسه، سامان دادن اوضاع نابسامان اقتصادی و از میان برداشتن فاصله های موجود بین جهان عرب از طریق احیای اسلام بود، اما پس از استقلال سوریه و قدرت گرفتن رژیم سکولار بعث، مبارزه با این رژیم در راس اهداف این جنبش قرار گرفت. بعدها حوزة فعالیتهای اخوان گسترش یافت و این امر از سویی، به منظور همکاری این جنبش در بازپسگیری فلسطین اشغالی با دنیای عرب بود و از سوی دیگر، به سبب کوچ برخی رهبران و اعضای اخوان المسلمین مصر به سوریه بود.
در آن دوره زمانی فعالیت اخوان درمصر ممنوع اعلام شده بود و دفتر این جنبش در قاهره تعطیل شده و اموال آن مصادره شده بود بود به همین دلیل اعضای اخوان المسلمین مصر از قاهره به دمشق آمدند و مرکزیت خود را در این شهر قرار دادند. از این پس مصطفی السباعی با همکاری اخوان المسلمین مصر، رهبری اخوان را عهده دار شد. البته باید توجه داشت که اخوان المسلمین سوریه از نظر ساختاری مانند اخوان مصر بود و گرچه دو گروه یکدیگر را جنبش واحد میدانستند، اما در عمل خود مختار بودند.در این مقاله به بررسی تاریخچه و ابعاد مختلف اخوان المسلمین سوریه پرداخته می شود.
تاریخ پیدایش
دکتر مصطفی السّباعی، جنبش اخوان المسلمین سوریه را در سال ۱۹۳۵میلادی در شهر حلب و با الگوبرداری از اخوان المسلمین مصر پایه گذاری کرد. هدف وی از تأسیس اخوان سوریه، مقابله با اشغال این کشور از سوی فرانسه، سامان دادن اوضاع نابسامان اقتصادی و از میان برداشتن فاصله های موجود بین جهان عرب از راه احیای اسلام بود، اما پس از استقلال سوریه در سال ۱۹۴۶ و قدرت گرفتن حزب سکولار بعث، او هدف خود را مبارزه با این حکومت قرار داد. بعدها حوزة فعالیت های اخوان گسترش یافت و این امر از سویی، به منظور همکاری این جنبش در بازپسگیری فلسطین اشغالی با دنیای عرب بود و از سوی دیگر، معلول کوچ برخی رهبران و اعضای اخوان المسلمین مصر به سوریه، پس از انحلال اخوان مصر در سال ۱۹۵۴ در این کشور بود.
بعد از اینکه دفتر اخوان المسلمین مصر در سال ۱۹۵۴ منحل و اموال آن مصادره شد، دفتر جمعیت اخوان، مرکز خود را از قاهره به دمشق یعنی به جایی که مصطفی السباعی اخوان المسلمین سوریه را تشکیل داده بود، منتقل کرد. از این پس مصطفی السباعی با همکاری اخوان المسلمین مصر، رهبری اخوان را عهده دار شد. البته باید توجه داشت که اخوان المسلمین سوریه از نظر ساختاری مانند اخوان مصر بود و گرچه دو گروه یکدیگر را جنبش واحد می دانستند، اما در عمل خود مختار بودند.
در دهه های چهل و پنجاه اخوان المسلمین سوریه نقش بسیار فعالی در سیاست داخلی ایفا کرد و با حزب کمونیست و حزب بعث به رقابت پرداخت. مصطفی السباعی در اواخر سال ۱۹۴۹ جبهه سوسیالیستی اسلامی را برای مقابله با تلاش حزب خلق که خواستار وحدت سوریه با عراق بود، تأسیس کرد. جنبش اخوان المسلمین هشت سال بعد با وحدت سوریه با مصر نیز در چهارچوب جمهوری عربی متحده مخالفت کرد. این وحدت، رهبران را به این ضرورت رساند که درسیاست فعالتر باشند.
پس از مرگ مصطفی السباعی، عصام رضا العطار در سال ۱۹۶۴ رهبری اخوان سوریه را بر عهده گرفت و به اصطلاح مراقب عام این گروه شد. بارزترین ویژگی جنبش اخوان سوریه، مخالفت همیشگی با دولت این کشور بوده است.
انشعاب در اخوان المسلمین سوریه
برخی از اعضای جنبش معتقد بودند که ارشاد مردم و دولت، نتیجه ای در پی ندارد. بنابراین راه جهاد علیه دولت را برگزیدند و به طور رسمی راه خود را از گروه میانه روی اخوان المسلمین سوریه جدا کردند. این انشعاب پس از مرگ سباعی و در زمان رهبری عصام العطار صورت گرفت.
عطار به دلیل مخالفت با جهاد و اقدام مسلحانه علیه رژیم از سایر رهبران جدا شد. عطار به عنوان فردی که به شدت به اصلاح معتقد بود، نمی توانست خشونت انقلابی را بپذیرد. از این روی وی از محل تبعید خود در آلمان از حافظ اسد به دلیل میانه روی ایدئولوژی حمایت کرد و این موجب انشعاب در اخوان سوریه شد. امین یاغان (یکن یا یاکان) که از اندیشه های مروان حدید پیروی می کرد، با این تصمیم به مقابله پرداخت؛ زیرا وی معتقد بود که از راههای نظامی باید به مقابله با دولت پرداخت. گروهی از اهالی شمال سوریه، از یاغان حمایت کردند و مخالف سیاستهای عطار شدند. این گروه موسوم به گروه شمالی اخوان اند. در مقابل گروهی به طرفداری از عطار پرداختند و به گروه میانه روی دمشق موسوم شدند. گروه شمال در اوایل دهة هفتاد اقدامات خرابکارانه و تروریستی خود را شدت بخشید؛ به طوریکه این اقدامات در بهار ۱۹۷۹ به آستانه جنگ داخلی در شهرهای شمالی و مرکزی رسید.
پس از فروکش کردن شورش، رهبران گروههای مختلف اخوان المسلمین ، جبهه اسلامی یا ملی را در سوریه به وجود آوردند. در سال ۱۹۸۰ این جبهه شیخ محمد ابونصر البیانونی را به دبیرکلی انتخاب کرد. او پس از گذشت یک ماه، طی بیانیه هایی خواستار ساقط کردن نظام سوریه و تبدیل آن به نظامی دموکراتیک و آزادیبخش مبتنی بر مبانی اسلام شد. در بین سالهای ۱۹۸۱ و ۱۹۸۲ فعالیت نیروهای امنیتی بر ضد جبهه اسلامی در شهرها و روستاهای شمال و مرکز سوریه ادامه یافت. سال ،۱۹۸۲زمانی که دامنه شورش گسترده تر شد و به شهر حما رسید، نیروهای افراطی جبهه وارد نبرد شدند و به مدت سه هفته در مقابل ارتش سوریه مقاومت کردند، اما نتوانستند در مقابل حملات توپخانه ای و هوایی ارتش مقاومت کنند و در نتیجه شهر سقوط کرد. علیرغم شدت مبارزه و درخواستهای رهبران جبهه اسلامی قیام حما باعث درگرفتن یک قیام عمومی سراسری در سوریه نشد پس از فروکش کردن شورش، رهبر در تبعید جبهه اسلامی؛ (یعنی عصام العطار) به مخالفان لیبرال و سوسیالیست پیوست تا ائتلافی ملی را برای آزادی سوریه تشکیل دهند. عدنان عقله مسئول، پیشگامان مبارزه که برای تداوم جهاد بر ضد نظام قسم خورده بود، از این اقدام انتقاد کرد. در پاسخ به این انتقاد رهبران جبهه اسلامی او را کنار گذاشتند و سعید حوی را به فرماندهی تشکیلات نظامی تعیین کردند. در سال ۱۹۸۵ عدنان عقله پس از اعلام عفو عمومی که به هرگونه فعالیت سیاسی مهمی از سوی جنبش اخوان المسلمین سوریه پایان داد، تسلیم مقامات حکومتی شد. از این به بعد رهبری اخوان شمال را امین یاغان، عدنان سعید، شیخ عبدالفتاح ابوغده، سعید حوی و عدنان سعدالدین بر عهده داشتند.
پراکندگی جغرافیایی
اخوان المسلمین سوریه در شهر حلب، حمص و دمشق حضور دارند و مهمترین مرکز آنان، شهر حلب است. کمتر از سی درصد جمعیت سوریه را اقلیتهای مختلف مسیحی، علوی، شیعی و دروزی تشکیل میدهند و بیش از هفتاد درصد مردم این کشور از اهل سنّت هستند و از این میان اخوانیها، شاید بیشتر از ده درصد از جمعیت اهل سنّت را تشکیل نمیدهند. به تعبیر دیگر، شاید جمعیت اخوانیها چیزی حدود چهار تا هشت درصد کل جمعیت سوریه باشند.
بزرگان و رهبران اخوان المسلمین در سوریه
مراقبین عام اخوان سوریه در طول پنجاه سال گذشته به ترتیب ذیل می باشند:
• مصطفی السباعی (۱۹۴۵ـ ۱۹۶۴) اولین مراقب عام اخوان المسلمین سوریه و لبنان.
• عصّام رضا العطار (۱۹۶۴ـ ۱۹۷۳)
• عبقدالفتاح أبوغده (۱۹۷۳ـ ۱۹۷۵)
• عدقنان سعدالدین (۱۹۷۵ـ ۱۹۸۱)
• حسن هویدی (۱۹۸۱ـ ۱۹۸۵)
• منیر الغضبان (۱۹۸۵)
• محمد دیب الجاجی (۱۹۸۵)
• عبدالفتاح ابوغده (۱۹۸۶ـ ۱۹۹۱)
• حسن هویدی (۱۹۹۱ـ۱۹۹۶)
• علی صدرالدین البیانونی (۱۹۹۶ـ۲۰۱۰)
• محمد ریاض شقفه (۲۰۱۰)
منبع iswnews.com
ادامه دارد ....
پنج شنبه 2 شهریور 1396 - 10:50:59