تهران- الکوثر: سخن از تشیع در عراق به سدههای نخستین پس از ظهور اسلام وحضور امیرمومنان علی(ع) در کوفه باز میگردد، به گونهای که عدهای معتقدند پیشینۀ تشیع در عراق بیش از هر نقطۀ دیگری در جهان اسلام است و حتی ادعا میکنند تشیع در اصل در محیط کوفه شکل گرفت و سپس به نقاط دیگر گسترش یافت. تشیع در عراق، نخست در قرن دوم و سوم هجری از کوفه به بغداد منتقل شد و سپس در قرن چهارم، وقتی حمایت دولت شیعی آل بویه چاشنی اهمیت یافتن دو چندان کربلا، نجف و کاظمین شد، در بخشهای بیشتری از مرکز عراق، بهویژه بغداد، گسترش یافت. محلۀ کرخ بغداد، که امروز سنینشین است، در آن دوره محلهای شیعهنشین بود.
مکتب نجف و سپس حله تشیع عراق را طی سدههای بعد تغذیۀ فکری میکرد. در قرن پنجم و پس از آن ایرانیان، حلبیان و جبلعاملیان بسیاری برای تحصیل به عراق آمدند و مکتبهای گوناگون تشیع را تقویت نمودند. از سوی دیگر این عده تشیع را از این نقطه به مناطق دیگر، به ویژه به محل زادگاه و سکونت خود، منتقل کردند.
جغرافیای تشیع در عراق
سرشماری سال ۱۹۷۷م عراق نشان میدهد که تقریباً ۹۷ درصد از مردم عراق مسلمان، ۱۴/۲ درصد مسیحی، ۸۶/۰ یزیدی، ۱۴/۰ صابئی و ۰۱/۰ درصد یهودی هستند.در این بین بیش از نیمی (بیش از ۵۵ درصد) از ساکنان عراق مسلمانان شیعه هستند که در میان همۀ قومهای عراق، مانند عرب، کرد، ترک و ایرانی، یافت میشوند. بیشتر شیعیان عراق در جلگۀ آبرفتی عراق، یعنی مناطق مرکز و جنوب این کشور، زندگی میکنند.
این منطقه، که در قدیم به آن سواد میگفتند، از نظر اقتصادی اهمیت فراوانی دارد؛ زیرا بیشتر زمینهای کشاورزی عراق و نیز ۲۰ درصد مساحت کلی عراق را در بر میگیرد. از سویی ذخایر نفتی بسیاری نیز در این منطقه یافت میشود. شهرهای مهم این ناحیه بغداد، بصره، کربلا و نجفاند که همگی اکثریتی شیعی دارند. در مناطق نیمه کوهستانی شمال شرقی عراق نیز که اکثریت با کردهاست شیعیان در عداد کردهای فیلی و ترکمانان و عربهای شیعه ظهور دارند. شهرهایی چون بلد و دجیل از توابع تکریت زادگاه صدام چون شبهه جزیره ای در مناطق سنی نشین مرکز عراق نیز اکثریتی شیعه دارند.
موج جدید تشیع عراق در سدههای اخیر
تشیع از قرنها پیش در عراق ریشه داشته است، امّا آنچه به گسترش آن در عراق جدید کمک کرد وجود عتبات مقدس در این کشور بود. عتبات متبرکۀ عراق در دو دورۀ تصرف عراق به وسیلۀ صفویان بسیاری از بازرگانان شیعۀ ایرانی و هندی را به عراق جذب کرد.
این شیعیان آمده از ایران و هند همراه باقی شیعیان عتبات بر قبایل بدوی مهاجر از بیابان عربستان تأثیر گذاشتند و با سخن از مظلومیت اهل بیت و آموزههای شیعی باعث جذب این قبایل به تشیع شدند. بعضی از این قبایل شیعهشده عبارتاند از: خزاعل، زبید، کعب، ربیعه، البومحمد، بنی عمیر، خزرج، شمر طوقه، الدفافعه، بنی لآم، آل اقرع، البدیر، الجبور، الشلیحات.
یکی دیگر از دلایلی که برای شیعه شدن این قبایل بر شمرده میشود دستوری است که طی آن سلطان سلیم عثمانی در سال ۱۵۱۷ و در رقابت با صفویان برای قتل عام شیعیان صادر کرد. با صدور این فرمان بسیاری از شیعیان شهرنشین براساس قوانین قبیلهای تحت حمایت قبایل قرار گرفتند و در میان ایشان ساکن شدند و در واقع از حضر به بدو رفتند. مهاجرانی که به میان قبایل رفتند سرگذشت اهل بیت را یادآور شدند و قبایل را آرام آرام به تشیع کشاندند.
اسحاق نقاش معتقد است در پی تحولات قرن نوزدهم میلادی جامعۀ شیعی در عراق پدید آمد. وی ریشۀ فکری تشیع جدید در عراق را اسکان قبایل ایلی ـ عشیرهای در مناطق شهری دانسته است. به نظر او اسکان قبایل در همسایگی جوامع شیعی و بقاع متبرکۀ خاص این مذهب، این قبایل را به تعریفی جدید از خود واداشت. او بر این ادعاست که فشار دولت سنیمذهب عثمانی، از یکسو، و وهابیگری سعودیها، از سوی دیگر، این گروه مهاجر را به تعریفی شیعی از خود وادار کرد. تشدید شیعهگری در عراق، را نقّاش از حملات سالهای ۱۸۳۱م عثمانی ناشی دانسته است. از نظر وی اقدام نیروهای عثمانی در تخریب اماکن متبرکۀ شیعی در ۱۸۴۳م به احساس هویت شیعیان دامن زد. مهاجرت از عربستان و تلاش برای یافتن هویت جدید در قالب نظام اقتصادی کشاورزی به جای شبانی، ساکنان تازهوارد را به دینی متضاد با وهابیت علاقهمند کرد.
شیعیان در میان اقوام دیگر عراق
نیمی از قبایل ترکمان عراق (ترک)، که در شهرهایی چون تلعفر، کرکوک و سایر مناطق شمال عراق و در نزدیکی مرزهای ترکیه زندگی میکنند، شیعه هستند. همچنین در میان کردها نیز گروهی به نام فیلی شیعه هستند. این عشایر در شمال شرقی عراق، یعنی در بدره، جصان، مندلی و خانقین، و غرب ایران، یعنی مهران، ایلام و کرمانشاه، زندگی میکنند و اصلیتشان از پشتکوه لرستان ایران است.
فیلیها در محلههای گوناگون بغداد مانند رصافه و صدریه، و باب الشیخ و شورجه نیز بسیار یافت میشوند و بسیاری از آنها از بازرگانان بغداد بودهاند. بعضی از این فیلیها نیز گروههای فتوت را در بغداد تشکیل میدادند. اینان چنان با عربها درهم آمیخته بودند که کسی نمیتوانست آنها را از عربها تشخیص دهد، با وجود این در دورههای گذشته نمیتوانستند شناسنامۀ عراقی داشته باشند. با انقلاب عبدالکریم قاسم وضع بهتر شد، امّا از دورۀ عبدالسلام عارف به بعد عملیات گستردهای برای اخراج فیلیها از عراق به بهانۀ ایرانی بودن و البته تشیع انجام شد و بسیاری از ایشان به ایران تبعید شدند. در این میان گروه دیگری موسوم به شبک، که در پیرامون موصل (جلگۀ نینوا) زندگی میکنند، نیز شیعهاند. بحث دربارۀ شبکها بسیار است، گاهی ایشان را یک قومیت عراقی، گاهی قومیتی ترکی و گاهی نیز ایرانی تلقی میکنند، گاهی نیز آنها را گروه دینی مستقلی که ریشۀ زردشتیگری دارد معرفی میکنند. عدهای دیگر نیز ایشان را از غلات، و برخی نیز قومیتی میدانند که بعضی از آنها شیعه و بعضی دیگر نیز سنی شافعی مانند کردهای اطرافشان هستند. امّا خود شبکها و دست کم گروهی از ایشان، بهویژه دکتر حنین محمود القدو (چهرۀ سیاسی و نمایندۀ سابق پارلمان عراق)، شبکها را در عصر حاضر گروهی متشکل از نژادهای گوناگون میدانند که در گذر تاریخ و بر اثر حوادث و ارتباطات به شکل یک قومیت که زبانی خاص دارد درآمدهاند.
محمود القدو شبکهای اولیه را آریاییهایی دانسته است که از دورۀ ساسانی در منطقۀ شرق موصل سکونت یافتند و پارسی سخن میگفتند. وی همچنین بر آن است که شبکها در دورۀ صفوی به تشیع صوفیانۀ بکتاشی و قزلباشی روی آوردند و به صفویان، و پس از ایشان در حملۀ نادرشاه به موصل، به وی پیوستند.
منبع:zamane.info
یک شنبه 29 مرداد 1396 - 13:6:13