نگاهی به جغرافیای فلسطین8
تهران- الکوثر: این بلندیها در مرکز فلسطین قرار دارند که در باختر آنها، دشت ساحلی و در خاور، زمینهای پست و فرو رفته فلسطین قرار دارند. این بلندیها، ادامه بلندیهای باختر لبنان هستند و از شمال به جنوب کشیده شده اند. این بلندیها دارای کتلهای کوهستانی یی هستند که سنگهای قیری در آنها فراوانند .
مساحت این بلندیها 9139 کیلومتر مربع یا 83/33درصد از مساحت فلسطین است. این بلندیها را می توان از شمال به جنوب به بخشهای چندی تقسیم کرد :
کوههای الجلیل :
این کوهها از مرز لبنان در شمال تا دشت " مرج ابن عامر " در جنوب کشیده می شوند. از نظر گیاهی غنی ترین کوههای فلسطین می باشند . بلندترین قله های فلسطین در این کوهستان هستند. قله " الجرمق " که بلندی آن به 1208 متر می رسد و در شمال شهر " صفد " قرار دارد در این رشته کوه است . درازای کوههای الجلیل از شمال به جنوب ، حدود 64 کیلومتر و پهنای آن از خاور به باختر حدود 48 کیلومتر و مساحت آن 2083 کیلومتر مربع است که 7/7درصد از مساحت فلسطین را تشکیل می دهد. کوههای الجلیل به " جلیل اعلی " و " جلیل ادنی " تقسیم می شوند که خط ممتد از شمال دریای طبریه تا دره " شاغور " این کوهها را از هم جدا می کند، " جلیل اعلی " یک منطقه کوهستانی است که در شهرستان صفد و منطقه بلندیهایی واقع در بخش جنوبی کوه لبنان، قرار دارد. سنگهای آتشفشانی و زمینهای حاصلخیز آن فراوانند . این کوهها عموما سنگی وبه ویژه در بخش شمالی آن دارای کوره راههای سختی هستند. بلندترین قله های فلسطین در این کوهها قرار دارند.
دیگر قله های کوههای " جلیل اعلی " عبارتند از :
کوه عروس: در میان شهرستان عکا و میان روستاهای " السموع " و " بیت جن " قرار دارد . ارتفاع آن از سطح دریا 1571 متر است .
کوه حیدر: در شهرستان عکا و میان روستاهای الرامه قرار دارد .
کوه " عداتر ": در جنوب روستای " رمیش " لبنان واقع است و 1006 متر از سطح دریا بالاتر است .
کوه کنعان: برخی محله های شهر صفد بر این کوه واقعند . بلندترین نقطه آن 945 متر از سطح دریا بالاتر است .
همچنین کوه " بیریا " در باختر کوه کنعان واقع است و ارتفاع آن از سطح دریا 950 متر است .
کوه البقیعه : در شمال روستای البقیعه قرار دارد و ارتفاع آن از سطح دریا 886 متر است .
جلیل سفلی : کم ارتفاع تر از منطقه پیشین است . بلندی از سلح دریا 579 متر و از بخش شمالی حاصلخیزتر است .
قله های کوهستانی آن : کوه طور (طابور) که در خاور منطقه " مرج ابن عامر " و در 9 کیلومتری جنوب خاوری شهر ناصره واقع است و 588 متر از سطح دریا بلندتر است . کوه " سعین پیامبر " در نزدیکی شهر ناصره قرار دارد و 500 متر از سطح دریا بلندتر است . کوه " دحی " در جنوب شهر ناصره با انحراف کمی به سوی خاور آن ، قرار دارد .
دشتهای " جلیل سفلی " : از مهم ترین دشتهای " جلیل سفلی " عبارتند از :
دشت " بطوف ": از کوه شاغور در شمال تا کوه طرعان در جنوب کشیده شده و در شهرستان ناصره قرار دارد . درازای آن از خاور به باختر 16 کیلومتر و پهنایش از شمال به جنوب 5/3 کیلومتر و مساحت آن 70 کیلومتر مربع است . این دشت ، حاصلخیزترین دشت منطقه جلیل است . روستاهای آن صفوریه ، کفرمنده ، رمانه و عیلبون هستند . صهیونیستها در سال 1953 دریاچه " بطوف " را در این دشت ایجاد کردند که آبهای آن از باران و دریاچه طبریه و رود اردن تأمین می شوند . از آبهای آن برای آبیاری منطقه بئرالسبع بهره برداری می شود.
دشت طرعان : این دشت در منطقه روستاهای طرعان قرار دارد . درازای آن 8 کیلومتر و پهنایش بیش از 5/1 کیلومتر است . مساحت آن 12 کیلومتر مربع و بسیار حاصلخیز است .
دشت " اکسال " : در جنوب روستای " اکسال " قرار دارد و کوههای جلیل را از سایر بلندیهای فلسطین جدا می کند .
دشت " مرج ابن عامر ": دشت مثلث شکلی است که سه زاویه آن حیفا ، جنین و طبریه هستند . این دشت ، کوههای جلیل را در شمال از کوههای نابلس در جنوب جدا می کند . درازای آن از باختر به خاور 40 کیلومتر و پهنای آن از شمال به جنوب حدود 19 کیلومتر است . مساحت این دشت 351 کیلومتر مربع است که 29/1درصد مساحت فلسطین را تشکیل می دهد . دشت " مرج ابن عامر " حاصلخیزترین زمینهای فلسطین است . خاک آن رس خشک است که مناسب کشت حبوبات است . این دشت به واسطه تنگه " مجدو " و دره رود " المقطع " به دشت ساحلی فلسطین و به واسطه دره " سهل زرعین " به فرو رفتگیهای " غور مارا " در " بیسان " و در مرکز به واسطه جاده جنین - سهل عرابه به مرکز جنوب کشور می پیوندد . شایان یادآوری است که برخی بازرگانان و ثروتمندان بیروت مالک این دشت گسترده بودند که آن را از حکومت عثمانی خریده بودند که در آنها روستاهای فراوانی وجود دارند که از آن میان روستاهای " جنجار "، " الفول "، العفوله "، " طبعون "، " قصقص "، " المجدل "، " الیاجور "، " الشیخ بریک "، " الخریبه " و نظایر آن هستند که شمار آنها به بیست روستای عرب می رسد که 2746 خانوار در آنها سکونت دارند . این زمینها به هنگام قیمومیت بریتانیافروخته شدند و در نتیجه ساکنان این روستاها که 13730برآورد می شوند (اگر هر خانوار را پنج تن فرض کنیم )، آواره شدند.
کوه کرمل :
این کوه از جنوب خاوری به شمال باختری کشیده شده است و در امتداد بلندیهای نابلس قرار گرفته و بخش شمال باختری آن را تشکیل داده است . این کوه در جنوب خلیج عکا واقع است و دشت " مرج ابن عامر " در جنوب باختری آن است . درازای آن 22 کیلومتر و پهنایش میان 6 - 8 کیلومتر است . انتهای این کوه در نزدیکی حیفا در ساحل دریای مدیترانه است که به نام " رأس الکرمل " معروف است . ارتفاع بلندترین قله کوه کرمل 546 متر از سطح دریاست که در جنوب روستای " عسفیا " قرار دارد و در باختر بر دریا و در خاور بر دشت " مرج ابن عامر " مسلط است . کوه کرمل به واسطه دره " الملح " و دره " عاره " " عرعره " به کوههای نابلس که در جنوب آن واقعند ، می پیوندد . روستاهای " اجزم " ، " عین غزال " ، " کفرقرع " ، " ام الزینات "، " عاره "، " عرعره "، " کفرین " و غیره در این کوهستان قرار دارند .
شایان یادآوری است که انسان پیش از تاریخ در این کوهستان سکنی گزیده است به گونه ای که در غارها و شکافهای آن ، اسکلت انسان " نتاندرتال " و انسان " کرمل " پیدا شده اند .
درختان صنوبر و بید و بلوط و نظایر آنها ، کوه کرمل را پوشانده اند. همچنین در برخی مناطق آن درختان زیتون و تاکستانها و دیگر درختان میوه کاشته شده اند.
کوههای نابلس :
این کوهها از شمال خاوری به جنوب باختری و سپس به سوی جنوب کشیده شده اند و در جنوب دشت " مرج ابن عامر " قرار دارند. در جنوب به کوههای قدس می پیوندند و بلندترین قله های آن قله کوه " عیبال " است که 940 متر از سطح دریا بلندتر است و نیز قله کوه طور " جرزیم " که 881 متر از سطح دریا بلندتر است. شهر نابلس میان این دو کوه واقع است .
مشاهده می شود که سطح شیبهای باختری بلندیهای نابلس نسبت به شیبهای خاوری، بلندتر و میزان بارندگی آنها بیشتر است. بدین سبب از نظر عمرانی و جمعیتی و به ویژه در حاشیه شمالی و باختریش و بخش مرکزی آن که شهر نابلس ، در آنجا قرار دارد از رونق بیشتری برخوردار است . و این به دلیل وجود حوضه های داخلی کوهستانی است که دهها روستای کشاورزی در کنار آن قرار دارند . سبب رونق کشاورزی این منطقه رسوبات سیلهایی است که برای کشاورزی سودمندند. نظیر دشت " عرابه " که درازای آن 11 کیلومتر و میانگین پهنای آن 4 کیلومتر و مرغزار " صانور " واقع در انتهای حوضه ای کهبارانهای زمستانی همیشه این دشت را فرا می گیرند و نیز شیبهای تپه های واقع در حدودآنکه محل رویش درختان زیتون است. این رونق باعث شده است تا دشت " عرابه " آکنده از روستا شود که مهم ترین آنها " قباطیه "، " یعبد " و " عرابه " هستند. فزون بر آن شهر جنین است که در دروازه ای طبیعی قرار گرفته است که به دشت " مرج ابن عامر " منتهی می شود .
بخشهای مرکزی بلندیهای نابلس در سوی باختر قرار دارند و دربرگیرنده قله های کوهستانی " عیبال " و " طور " هستند . از این بخشهای کوهستانی ، زمین به تمامی اطراف و به سوی حوضه های پست در منطقه دیرشرف در باختر و دشت " محنه " و " عسکر " که دره " بیت جن " ادامه آن است در جنوب و خاور ، ادامه پیدا می کند .
در این بخشهای کوهستانی مرکزی ، شهر کهن " شکیم " در " تل الرأس " در منطقه " بلاطه " در محل تلاقی دره هایی که به سوی خاور و باختر می روند ، ایجاد شده بود .
جاده های طبیعی مهمی از این کوهها می گذرند که مهم ترینشان : جاده طولکرم - نابلس تا " غور " است که از آنجا به پل دامیه و سپس به خاور رود اردن کشیده می شود و درازای آن حدود 70 کیلومتر است . همچنین جاده دشت عرابه به جنین و به دشت " ابن عامر " که 30 کیلومتر درازا دارد . بلندیهای نابلس به طور تدریجی به سوی دشت ساحلی فلسطین و به طور شدید به سوی " منطقه غور " شیبدار می شوند . ( نک - : نابلس ، کوههای - )
این منطقه ، دره هایی را آبیاری می کند که یا به دریای مدیترانه و یا به فرورفتنگی " غور " منتهی می شوند که مهم ترین آنها عبارتند از :
دره نابلس: از گرد آمدن آب بارانهایی که در کوه " طور " می بارند ، تشکیل می شود . این دره از روستاهای " دیر شرف " ، " رامین " ، " عنبتا " و غیره می گذرد. دره نابلس در آغاز به نام " شعیر " معروف بود و به رود " اسکندرونه " منتهی می شود که در آنجا به نام دره " حوارث " نامیده می شود و در بندر " ابو زابوره " به دریای مدیترانه می پیوندد .
دره " جیز ": بارندگیهای بلندیهای " تلفیت " و " زبابده " در این دره گرد آمده و پس از گذشتن از بلندیهای " قباطیه " و دشت " عرابه " که در اینجا به نام دره " مالح " خوانده می شود به دره " مسین " می پیوندد . دره " مسین " از جنوب یعنی از بلندیهای " جبع " و حدودآن کشیده شده و از روستاهای " عتیل " و " دیر الغضون " می گذرد . پس از برخورد دو دره " جیز " و " مسین " دره ای به نام رودخانه " مفجر " یا رود " خضیره " به درازای 10 کیلومتر ایجاد می کند.
دره " مالح " : این دره از گرد آمدن آب بارندگیهای نشیبهای خاوری بلندیهای نابلس و از شمال روستای " طوباس " و خاور روستای " یتاسیر " آغاز می شود . این دره از باختر به خاور کشیده شده و از روستاهای " خربیه " ، " برج المالح " ، " حمام المالح " و " خربه المالح " گذشته تا به باختر " تل الحلو " می رسد . سپس به سوی شمال کشیده می شود که در این مسیر از خرابه های " الشق " گذشته و به سوی خاور می رود تا اینکه در جایی به نام " شرار المالح " به رود اردن می پیوندد .
دره " فارعه " : از مهم ترین دره های منطقه فرورفتگیهای نابلس است و از گرد آمدن آبها و چشمه های متعددی که در زمینهای روستای " طلوزه " واقعند ، تشکیل می شود . از مهم ترین این چشمه ها ، چشمه " ادلیب " و چشمه " فارعه " در جنوب " طوباس " هستند . این دره از شمال باختری به جنوب خاوری کشیده شده و از زمینهای منطقه " عرب المساعید " گذشته و در جنوب پل " دامیه " به رود اردن می پیوندد .
آبهای دره " فارعه " در عرض سال جاری هستند و ظرفیت سالانه آن 45 میلیون متر مکعب آب است و منطقه زیر آبیاری آن 320 کیلومتر مربع است.
دشت نابلس :
در بلندیهای نابلس دشتهایی وجود دارند که عبارتند از :
دشت عرابه : این دشت 250 متر از سطح دریا بلندتر است ، درازای آن ده کیلومتر است و دره " النص " که به رود " مفجر " منتهی می شود ، در این دشت جاری است . همچنین دره " دعوق " که میان روستاهای " مخمه " و " مارکه " قرار دارد در این دشت واقع است . ( ن . ر : عرابه ، دشت - )
دشت " صانور " : این دشت 350 متر از سطح دریا بلندی دارد . در زمستان آب بارانهایی که از سوی کوههای اطراف می آیند به این دشت منتهی می شوند و بدین ترتیب تالابی را به نام " مرج الغرق " به وجود می آورند . این دشت به سبب وفور آب تا مدتی برای کشاورزی نامناسب می ماند و پشه در آن فراوان است . دشت " ناصور " به واسطه تنگه ای به جاده نابلس - جنین می پیوندد .
دشت " مخنه " : این دشت از شمال خاوری به جنوب باختری و به مساحت 14 کیلومتر و در امتداد دامنه کوه " طور " کشیده شده است . پهنای آن سه کیلومتر و 500 متر از سطح دریا بلندتر است . دشتهای دیگری نیز وجود دارند نظیر دشت سالم که در جنوب روستای سالم و دشت عسکر که 475 از سطح دیار بلندتر است و دشت " البقیعه " که در جنوب خاوری روستای " طمون " واقعند . دشت البقیعه توسط دره " دورا " آبیاری می شود.
می توان از دشتهای " الکفیر " و " قوطین " نیز نام برد .
کوههای قدس :
این کوهها از شمال به جنوب کشیده شده اند و در جنوبکوههای نابلس واقعند که امتداد آنها در جنوب به شمار می روند . مشهورترین قله های آن : " تل العاصور " می باشد که 1016 متر از سطح دریا بلندتر است . کوه زیتون که 826 متر بلندی دارد و در خاور قدس قرار دارد، کوه مکبرکه 795 متر از سطح دریا بلندتر و در جنوب قدس است ، کوه " مشهد " سکوبس " در شمال قدس و با اندکی انحراف به سوی شرق قرار دارد و به کوه زیتون ، که در جنوب آن واقع است می پیوندد و 800 متر از سطح دریا بلندتر است و کوه ساموئل پیامبر که 885 متر از سطح دریا بلندتر و در شمال باختری قدس واقع است.
شهر قدس در دره میان این کوهها قرار دارد این کوهها به تدریج به سوی باختر شیب پیدا کرده تا اینکه به دشت ساحلی فلسطین می رسند. همچنین کوههای الخلیل واقع در جنوب کوههای پیش گفته به تدریج به سوی شمال شیب پیدا می کنند و بدین وسیله پیوند قدس به جنوب کشور را امکان پذیر می سازند. این امر ، راز موقعیت و مرکزیت شهر قدس و بنیاد اهمیت تاریخی آن را آشکار می سازد . لذا جلگه ای بودن زمینهای منطقه قدس به آبادانی آن در دورانهای مختلف یاری کرده است و قدس شهرت خود را از این راه به دست آورده است .
شهر قدس حدود پنج هزار سال پیش در میان این دشتها به وجود آمد و به منطقه آبادی تبدیل شد .
زمینهای شمالی قدس که بلندیهای رام الله در آن واقعند به مسافت 25 کیلومتر میان خاور و باختر کشیده شده اند. این بلندیها به سوی باختر که می روند بسیار شیبدار شده تا اینکه به دشت ساحلی می رسند. این امر باعث شده است که دره ها از پستی و بلندی برخوردار شده و رویه زمین به رغم وفور باران و چشمه ها برای کشاورزی سودمند نباشد .
کوههای الخلیل :
این کوهها ، ادامه بلندیهای رام الله ( کوههای قدس ) در شمال هستند و درازترین رشته کوههای سرزمین فلسطین به شمار می آیند. بلندی آن بیش از 900 متر از سطح دریاست. این امر ، باعث برخورداری این کوهها از بارانهایی شده است که از بارندگیهای بلندیهای نابلس که نسبت به خط العرض و دریا از موقعیت بهتری برخوردار است، کمتر نیستند .
رشته کوههای الخلیل از شمال به جنوب کشیده شده اند. اما در میان این بلندیها باریکه ای به پهنای 15 تا 25 کیلومتر به صورت مسطح وجود دارد. این امر به سکونت در این بلندیها از کهن ترین دوران کمک کرده است و امکانات کشاورزی آن را افزایش داده و در نتیجه انگیزه ایجاد روستاها بوده است .
این کوهها از سنگهای آهکی تشکیل می شوند که احیانا ذوب شده و این امر به پیدایش شکافهای نوار مانندی در زمینمنجر شده اند که فرازهای ذوب شده مستطیلی شکل و پست و بلندی که بلندیشان میان 50 تا 150 متر است این شکافها را از هم جدا می کنند، در کف این شکافها زمینهای موضعی ژرفی به وجود آمده اند که کشاورزی موفقیت آمیزی در آنها ایجاد شده و تاکستانهای آن به شهر الخلیل شهرت فراوانی بخشیده اند .
بلندترین قله های کوههای الخلیل، قله " خربت خله بطرخ " می باشد که 1020 متر از سطح دریا بلندتر است. قله " حلحلول " نیز 1013 متر و قله " خربت الدویتر " ( 1018 متر ) بلندی دارند.
یک شنبه 29 مرداد 1396 - 10:55:23