آشنایی با رهبران انقلاب بحرين در زندان
تهران- الکوثر: استاد عبدالوهاب حسین علی احمد اسماعیل، در اکتبر 1954 متولد شد. از دانشگاه کویت در سال 1977 با مدرک لیسانس فلسفه و جامعه شناسی فارغ التحصیل گردید. او فعال سیاسی– اسلامی است؛ فعالیتهای دینی او شامل امامت جماعت و ارائه دروس و کنفرانس های دینی و تالیف و نویسندگی است.
اطلاعات کلی :
از جمله فعالیت های سیاسی و خیزشی او شامل :
* یکی از اعضای کمیته دادخواهی ملت در سال 1992.
* یکی از اعضای کمیته اقدام (اصحاب المبادره) در سال 1995.
* مشارکت در تاسیس جمعیت اسلامی وفاق ملی در 6 ژوئن 2001.
* ریاست کمیته تدارکاتی «وفاق» بین 25 سپتامر و 7 نوامبر 2001.
* رهبری جمعیت بیداری اسلامی بین اواسط سال 2002 تا ابتدای سال 2003 نزدیک به یک سال.
* او برخی اقدامات را برای یکپارچگی تلاش های مخالفین انجام داد و نظریه تکامل را مطرح کرد و پیشنهاد کنفرانسی را داد که در آن جناح های مخالف گردهم آیند.
* او در جریان وفای اسلامی را در سال 2009 بنیان نهاد و سخنگوی رسمی این جریان بود.
* او نقش بسیار مهمی در طغیان انقلاب 14 فوریه داشت. وی به علت مواضع سیاسی اش سه بار به زندان افکنده شد و به خاطر اینکه تحت قانون امنیت دولت بحرین قرار داشت، مورد محاکمه قرار نگرفت.
* بازداشت اول او: به مدت نزدیک 6 ماه از 17 مارس 1995 تا 10 سپتامبر 1995 بازداشت شد، تا اینکه قرار شد همراه اعضاء کمیته اقدام در سایه توافق با حکومت آزاد شود، اما رژیم این توافق را پیش از نهایی شدن آن، رد کرد؛ بنابراین بحران از سرگرفته شد.
* بازداشت دوم: به مدت 5سال بازداشت شد. او در این مدت یعنی از تاریخ 14 ژانویه 1996 تا دوشنبه 5 فوریه 2001 در زندان انفرادی به سر می برد، تا اینکه حکم آزادی او از دادگاه تجدید نظر (دیوان عالی کشور) در تاریخ 17 نوامبر 2000 گرفته شد زیرا بازداشت او حتی برخلاف قانون امنیت دولتی بود. البته حکومت، حکم را زمانی اجرا کرد که سایر زندانیان سیاسی را هم آزاد نمود.
* بازداشت سوم: برای بار سوم در 17 مارس 2011 بازداشت شد، این امر پس از آن صورت گرفت که ارتش اشغالگر سعودی وارد عمل شد و انقلاب 14 فوریه را سرکوب نمود. همچنین سایر اعضای «پیمان مشترک برای جمهوریت» را در دادگاه های نظامی محاکمه نمود و برای او حبس ابد صادر شد. استاد حسین عبدالوهاب به شکنجه شدید داخل زندان به خاطر مواضع تند سیاسی خود، اعتراض نمود. استاد در زندان با یک مسئول حکومتی مواجه شد که او را به کوتاه آمدن از خواسته-های خود در برپا کردن حکومت جمهوری فرا می خواند.
او در مود درخواست حکومت جمهوری گفته بود: «موضوع جمهوریت برپایه یک دیدگاه سیاسی وسیله ای است برای تغییر مسالمت آمیز مبتنی بر مرجعیت اراده ملی. کاربرد زور و خشونت برای تحقق جمهوریت جایز نیست، همچنان که این پیمان به استفاده از خشونت، فرا نمی خواند، بلکه خشونت اصالتا از طرف مردم صورت نمی گیرد و تنها کسی که از خشونت بهره می برد همان رژیم حاکم است.
تاریخ بازداشت: 17/3/2011 – محکومیت: 25 سال.
عبدالوهاب حسين کيست؟
اين انقلابي 58 ساله، دارنده مدرک کارشناسي رشته فلسفه و جامعهشناسي از دانشگاه کويت است که به جرم "قانونشکني"، "شرکت در توطئه تغيير نظام" و "برقراري تماس با گروههاي خارجي" از سوي رژيم آل خليفه به حبس ابد محکوم شده است.
"عبدالوهاب حسين" که در بين انقلابيون بحريني عموماً با لفظ «استاد» و لقب "مُفجّر الثورة (آغازگر انقلاب)" خطاب ميشود رهبر و مؤسس گروه انقلابي «تيار الوفاء الإسلامي» است. اين گروه را شايد بتوان از حيث نظري و عملي نزديكترين گروه به مباني انديشگي انقلاب اسلامي ايران دانست. وي پيشتر همراه گروه "الوفاق" بود ولي پس از مماشات نسبي اين گروه با رژيم بهويژه در تحولات سال 2005 ميلادي از اين گروه جدا شد و به انزوا رفت.
انفجار انقلاب
وي نخستين کسي بود که در انقلاب 14 فوريه بحرين از صبح زود در صف اول تظاهرکنندگان به ميدان آمد زيرا در واقع او بود كه جوانان را به ايجاد تظاهرات براي اصلاحات تشويق كرده بود. استاد از چند روز قبل، در سخنراني در جمع جوانان بحريني گفته بود كه ما اصلاحات را طلب خواهيم كرد ولي اگر حكومت خون كسي را بريزد تنها خواسته ما «اسقاط نظام» خواهد بود.
وي همچنين در روزهاي بعد در ميدان لؤلؤ حاضر شد و پس از انجام خطابههاي تند برضد رژيم و خصوصاً سخنراني روز 12 مارس، در هفدهم همان ماه و در روزهاي اول شروع انقلاب دستگير شد. در سخنراني که در روزهاي اول انقلاب در جمع انقلابيون ايراد کرد به صراحت از تغيير نظام در بحرين سخن گفت و در برابر برخي صحبتها در مورد اکتفا به سلطنت مشروطه اعلام کرد: "در اينجا دو سقف براي مطالبات مطرح شده است: سقف تغيير نظام و سقف سلطنت مشروطه. من معتقدم سقوط حکومت کاملاً امکانپذير است و اگر از اين خواسته کوتاه بياييم سلطنت مشروطه هم عملاً غيرقابل تحقق ميشود چرا که گفتوگو با حکومت براي اقامه نظام مشروطه چند روز يا چند هفته نخواهد بود و ماهها به طول ميانجامد و شور انقلابي از بين ميرود که مذاکرات بدون اين فضاي انقلابي قطعاً شکست خورده است."
مغز متفکر سياسي و طراح ساختار احزاب
نظريات وي در اين رابطه دقيقاً محقق شد. وي اساساً مغز متفكر سياسي بحرين در دو دهه گذشته بوده است و تحليلهاي وي همواره راهگشاي انقلابيون بوده است. طراحي ساختار اوليه بسياري از گروهها و احزاب نيز توسط ايشان صورت گرفته است.
در فرصتي که دادگاه براي دفاع وي از خود به او داده بود، جزئيات دستگيري خود را بيان کرد که بخشي از آن به اين شرح است: "در نيمه شب 17 مارس با شکست درب بيروني وارد منزل شخصي من شدند و قبل از اينکه درب داخل را هم بشکنند آن را باز کردم... با خشونت من را کتک زدند و بر اثر کوبيدن سرم به ديوار پيشانيام خونريزي کرد و دست و چشم من را بستند... پس از ضرب و شتم مرا وارد اتاقي کردند و گفتند اگر دستور نداشتيم از اين اتاق زنده خارج نميشدي... پس از مدتي متوجه شدم آنها پس از بازداشت من به منزلم نيز حمله بردند که اين فقط يک تفتيش عادي نبوده بلکه به قصد انتقام برخي اموال از جمله دوربين، ساعت، انگشترها، تلفن همراه، لپتاپ و بلندگوهاي مجلس من را سرقت کرده بودند... در زندان مرا شبها چند مرتبه از خواب بيدار کرده و مجبور ميکردند سرپا بايستم با اينکه وضعيت مناسب جسمي نداشتم... به بزرگان ديني و اعتقاداتم اهانت ميکردند... مجبورم ميکردند عکس پادشاه و نخستوزير بحرين و شاه عربستان را ببوسم و امتناع من با ضرب و شتم همراه بود."
سابقه زندان و خلف وعده رژيم
اما اين نخستين بار نبود که استاد عبدالوهاب بازداشت ميشد. او قبلاً نيز يک بار در سال 1995 ميلادي به مدت ششماه، و بار ديگر براي مدت طولاني از سال 1996 تا 2001 ميلادي در زندان انفرادي به سر برده بود در حالي که در سال 2000 ميلادي دادگاه تجديدنظر حکم وي را حتي مغاير با قوانين بحرين اعلام کرد اما وي آزاد نشد تا اينکه نهايتاً در سال 2001 ميلادي در حالي که پادشاه جديد بحرين با وعده اصلاحات سياسي وارد عرصه شده بود اين رهبر بحريني هم در کنار ساير زندانيان سياسي از زندان آزاد شد و به «ميثاق عمل ملي» رأي مثبت داد. ميثاقي که در بندهاي آن حاکميت بر اساس قانون، اختيار قانونگذاري با مجلس منتخب، آزادي بقيه زندانيان، بازگشت تبعيدشدگان و توقف قانون فوقالعاده امنيتي آمده بود.
اما پس از چندي رژيم موارد سوم و پنجم را عملي کرد و موارد اول و دوم با خلف وعده حکومت عملي نشد و اين يکي از دلايلي بود که انقلاب 14 فوريه بحرين را در سال 2011 ميلادي شعلهور کرد و هماکنون نيز با وجود وعدههاي اغواکننده شاه و وليعهدش براي گفتوگو، گروههاي انقلابي بحريني به چيزي جز "اسقاط النظام" راضي نيستند. گروه هايي که يکي اثرگذارترين آنها "ائتلاف براي جمهوري" ميباشد که از به هم پيوستن سه گروه انقلابي "جنبش احرار بحرين" به رهبري "سعيد الشهابي" و "جريان الوفاء الاسلامي" به رهبري استاد "عبدالوهاب حسين" و "جنبش حق" به رهبري حسن مشيمع تشکيل شد و در عين زندانيشدن دو تن از رهبران آن و تبعيد ديگري در لندن همچنان از مخالفان سرسخت آلخليفه و جريانهاي مطرح عرصه انقلاب بحرين به شمار ميرود.
مقابل دوربين ضبط اعترافات
در همين رابطه درباره "عبدالوهاب حسين" نقل شده که در زندان يکي از مسؤولان حکومتي با وي ديدار کرد و از وي درخواست کرد که از پادشاه و نخستوزير عذرخواهي کند تا همانند اعترافات "آيات القرمزي" از وي تصويربرداري و منتشر شود که وي در پاسخ عنوان ميکند: "...اما مسأله عذرخواهي محال است که انجام شود بلکه آن کس که در حق ملت ستم کرده بايد عذر بخواهد."
پنج شنبه 26 مرداد 1396 - 17:6:26