چالش‌های پیش روی محمد بن سلمان

یک شنبه 25 تیر 1396 - 12:15:46
چالش‌های پیش روی محمد بن سلمان

جامعه‌ عربستان با توجه به فرایند ناقص دولت-ملت سازی و ساختار قبیله‌گرایی، با معضلات و چالش‌های پیچیده‌‌ی امنیتی و فرهنگی مواجه است.

تهران- الکوثر: یکی از پیامدهای مهم انتخاب بن سلمان ۳۱ ساله به ولیعهدی و نزدیک‌تر شدن وی به پادشاهی سعودی، ویژگی‌های فردی و تفکراتش در مسائل اجتماعی، مذهبی و امنیتی است. لذا در این نوشتار به دنبال تبیین پیامدهای این اتفاق بر موضوعات اجتماعی، فرهنگی و همچنین جنگ قدرت در درون سعودی هستیم. بن سلمان نخستین شخصی از نسل سوم آل سعود است که در یک قدمی پادشاهی قرار گرفته و شاید بتوان با توجه به نفوذ وی بر پدرش اکنون وی را همه کاره سعودی دانست. در خصوص دیدگاه‌های وی درباره‌ی توسعه سیاسی، فضای باز سیاسی، دموکراسی، نگاه وی به وهابیت و جایگاه و قدرت نهادهای دینی و… سخنان مختلفی بیان شده است. از طرفی جامعه‌ی عربستان با توجه به فرایند ناقص دولت-ملت سازی و ساختار قبیله‌گرایی، با معضلات و چالش‌های پیچیده‌‌ی امنیتی و فرهنگی مواجه است که کنش غیرمنطقی و تصمیم نامنطبق بر عقلانیت محمد بن سلمان می‌تواند آرامش نسبی و شکننده‌ی کنونی جامعه‌ی سعودی را با چالش مواجه سازد. از طرفی به نظر می‌رسد بیشترین درگیری و اختلاف محمد بن سلمان که رویاهای بلندپروازانه را برای جامعه‌ی سعودی در سر می‌پروراند و نسبت به آن‌ها نسخه تجویز می‌کند با خاندان «آل شیخ» یا نهادها و سازمان‌های محافظه‌کار و غیر‌ انعطاف‌پذیر مذهبی تحت قیمومیت خاندان مذکور باشد. با این مقدمه، نوشتار پیش رو در نظر دارد ضمن برشمردن چالش‌های اصلی دولت سعودی به ویژه شخص محمد بن سلمان در مقام ولیعهد با خاندان «آل شیخ»، رویکرد، کنش و منشِ محمد بن سلمان به عنوان فرد دوم قدرت در عربستان فعلی و پادشاه احتمالی آینده‌ی این کشور را بررسی نماید.

 

۱-چالش‌های آل سعود و محمد بن سلمان با آل شیخ

به طور کلی چالش‌هایی که دولت سعودی و به ویژه شخص محمد بن سلمان با آن‌ها مواجه است به صورت ذیل قابل تقسیم‌بندی هستند. ورود بن سلمان به این چالش‌ها می‌تواند سطح نزاع و گسست با آل شیخ را مضاعف کرده و اتحاد و همبستگی بیش از ۳۰۰ ساله‌ی این دو خاندان را تحت‌الشعاع قرار داده و به‌تبع آن ثبات شکننده‌ی کشور عربستان را با مشکل مواجه سازد.

 

۱-۱-جوانان، آل شیخ و محمد بن سلمان

یکی از موضوعات مهم و حیاتی کشور عربستان در برهه‌ی کنونی که محمد بن سلمان به موجب آن مجبور به مواجهه‌ی سخت با آل شیخ شده، دوگانه‌ی مطالبات جوانان و تندروی آل شیخ و یا به عبارتی نزاع میان «سنت» و «مدرنیته» است. با توجه به تغییرات و تحولاتی که در دنیای مدرن و تحت تأثیر فراگیر شدن ارزش‌های غربی به ویژه در عرصه ارتباطات رخ داده، جوانان عربستان سعودی نیز به سمت جهانی شدن منطبق بر ارزش‌ها و آموزه‌های غربی یا مدرنیته گرایش پیدا کرده‌اند.

بیشتر جوانان سعودی سعی می‌کنند در مسائل مذهبی متکی به خود و به عقل و تحقیق خود باشند و این استقلال فکری پیرامون مسائل مذهبی کاملاً با نسل قبلی جوانان که تلاش می‌کردند از دستورات والدین خود، مدرسه و مفتی‌شان پیروی کنند متفاوت است. در این رابطه کارن الیوت هاوس با بررسی و نظرسنجی از عقاید و افکار جوانان به خلاصه کردن آن‌ها مبادرت ورزیده است. وی متعقد است جوانان سعودی نسبت به جامعه و ارزش‌های خود چنین نگرشی دارند «ما مصرف کننده شده‌ایم، همه چیز برای فروش است، شیخ‌ها به رسانه می‌آیند تا مردم را نصیحت کنند اما تنها مساله‌ای که برایشان اهمیت دارد قرارداد کاریشان است».

بحران هویت گریبانگیر جوانان سعودی است و آن‌ها میان انتخاب سنت و مدرنیته مردد و سرگردان هستند. عده‌ای از جوانان که تعلق عمیقی به ارزش‌های آیین وهابیت دارند برای گریز از جامعه بحران زده و در واقع به منظور عصیان و شورش علیه این جامعه به دامن گروه‌های تکفیری و تندرو پناهنده می‌شوند. از طرفی بخش عظیمی از جمعیت جوانان به دلیل دسترسی به جهان خارج از طریق رسانه‌های ارتباط جمعی شیفته و مقلد سبک زندگی غربی می‌شوند. این گرایش جوانان به ابزارها و سبک زندگی مدرن با مخالفت دستگاه سخت‌گیر و سرکوبگر وهابیت مواجه می‌شود. به طوری که سینما و کنسرت و حتی حضور در مراکز خرید بدون همراهی یک محرم زن برای جوانان قدغن است و همین مسأله یعنی تغییر ارزش‌های جوانان و به دنباله‌ی آن پرخاش آن‌ها و در طرف مقابل تندروی و سرکوب وهابیت، به یکی از چالش‌های حیاتی و تعیین کننده‌ی دولت آل سعود تبدیل شده است.

اما در این میان رویکرد بن سلمان و رویه‌ای که او در پیش گرفته بیشتر مطالبات و خواسته‌های جوانان را مد نظر قرار می‌دهد. به طور مثال سال گذشته تحت فشار محمد بن سلمان مجلس شورای عربستان که تمامی نمایندگان آن را پادشاه تعیین می‌کند، تصمیم گرفت از اختیارات هیئت عریض و طویل و پر حاشیه‌ی «امر به معروف و نهی از منکر» که زیر نظر مستقیم آل شیخ فعالیت می‌کند، بکاهد. بر اساس این تصمیم مقرر شد رئیس هیئت «امر به معروف و نهی از منکر» نیروهای تحت امر خود را از متوقف کردن مردم، تعقیب آن‌ها، درخواست اسناد هویت و پیگیری آن‌ها منع کند. همچنین رئیس این هیئت از ایجاد مراکز جدید در استان‌ها و شهرها و استخدام نیروی جدید و مضاعف منع شد. از طرفی نیروها نیز موظف شدند در ساعات خاصی فعالیت کرده و مردم را با آرامش و عطوفت به معروف دعوت و از منکر نهی کنند.

در همین رابطه و در اثبات جانبداری محمد بن سلمان از جوانان، «سازمان فرهنگی» در چشم‌انداز ۲۰۳۰ که طراح آن شخص محمد بن سلمان است پیش‌بینی شده است. سازمان مذکور در سال گذشته تشکیل شده و قصد ایجاد، توسعه و حمایت از مراکز تفریحی و سرگرمی را در دستور کار خود دارد. بر اساس وظایف تعریف شده‌، این سازمان باید بستر را برای رشد و ترقی هنرها و نمایشگاه‌ها و جشنواره‌های مختلف مهیا کند. ایجاد و شروع به کار سازمان مزبور موجب شده کنسرت‌ها و سالن‌های سینما و موسیقی و تفریح و مراکز اختلاط مرد و زن گسترش یابد که همین موضوع تمهیدات نگرانی و هراس دستگاه وهابیت را فراهم کرده است. به طوری که دستگاه یاد شده به نیروها و سازمان‌های تابع خود دستور داده با این نوع از تفریح‌ها و مراکز، برخورد خشن اما پنهانی داشته باشند. بنابراین دوگانگی و نزاع سنت و مدرنیته در جامعه‌ی سعودی یکی از چالش‌های مهم دینی و اجتماعی است که با رویکرد، کنش و منش بن سلمان به نزاع و گسست نسبی آل شیخ و آل سعود انجامیده است.

 

۲-۱-زنان، رویکرد محمد بن سلمان و چالش نهادهای دینی

در میان اختلافات و معضلات اجتماعی‌ای که در جامعه‌ی سعودی وجود دارد؛ هیچ یک به اندازه‌ی وضعیت، نقش و آینده زنان مورد مناقشه و جدال نیست. این جدال جنگی است میان محافظه‌کاران و مدرن‌گرایان بر سر آن‌که مردم عربستان به ویژه زنان در چه فضایی زندگی کرده و در کدام جایگاه‌ها ایفای نقش کنند.

روز به روز بر مطالبات زنان در جامعه‌ی سعودی افزوده می‌شود. همین موضوع نافرمانی‌های مدنی از سوی زنان را دامن می‌زند. به طوری که زنان به کرات مقابل وزارت کشور عربستان تجمع کرده و خواستار لغو عدم رانندگی زنان شده‌اند. یا با فراخوانی در شبکه‌های اجتماعی با زیر پا گذاشتن قوانین رسمی کشور به رانندگی در سطح شهر پرداخته‌اند.

مطالبات زنان برای بر عهده گرفتن نقش در جامعه و تلاش آن‌ها برای تنیدن تارهای تحمیلی بافته شده از سوی آیین وهابیت روز به روز در حال افزایش است. تلاش زنان برای حضور آزادانه در مشاغل و مراکز مختلف با مخالفت نهاد‌های وابسته به وهابیت مواجه شده است. این مخالفت و مقاومت با نقش‌آفرینی زنان در عربستان، قدمتی به تاریخ تشکیل آیین وهابیت و به ویژه تشکیل هیئت «امر به معروف و نهی از منکر» دارد که در دهه‌ی ۳۰ میلادی توسط «عبدالعزیز بن سعود» پایه‌گذاری شد. مصادیق این مخالفت و مقاومت با حضور زنان در اجتماع فراوان است. به طور مثال پلیس مذهبی در سال ۲۰۰۲ اجازه نداد دانش‌ آموزان دختری که به دلیل عدم داشتن حجاب کامل در آتش سوزی مدرسه گرفتار بودند از آن محیط خارج شوند. پلیس مذهبی در این حادثه درها و پنجره‌های خروجی را مسدود کرده و باعث سوختن بیش از ۱۵ دختر نوجوان در مدرسه شد.

اما با این حال زنان سعودی حاضر نیستند از خواسته‌های طبیعی و اجتماعی خود دست بردارند. همین فزونی مطالبات و بحرانی شدن اوضاع موجب شد «ملک عبدالله» پادشاه پیشین عربستان گشایش‌هایی را در امور زنان حاصل کند. به طور مثال او در سال ۲۰۱۱ مصوب کرد که زنان تا سال ۲۰۱۵ بتوانند در انتخابات شرکت کرده و حتی خود را به عنوان نامزد در محک انتخاب دیگران قرار دهند.

این روند با قدرت‌گیری محمد بن سلمان تشدید شد به شکلی که زنان برای نخستین بار توانستند اسناد هویتی عکس‌دار برای خود تهیه کرده و یک نسخه از سند ازدواج را برای خود نگه دارند. این گشایش‌ها باعث شد حق زنان برای گرفتن طلاق در هنگامی که مورد آزار و اذیت مردان قرار می‌گیرند افزایش یابد. به طور مثال در جامعه‌ی کنونی سعودی از هر سه ازدواج یک ازدواج به طلاق می‌انجامد. از طرفی بن سلمان به بهانه اشتغال‌زایی برای نیروی فعال بومی در سند چشم‌انداز ۲۰۳۰ طرحی مطرح کرده که از زنان برای مشاغل، به جای نیروهای کشورهای بیگانه استفاده کنند که این طرح با واکنش مفتی اعظم آل شیخ یعنی «عبد العزیز بن عبد الله آل الشیخ» مواجه شده و او ضمن «مجرمانه و غیر محترم» خواندن این طرح از مفتی‌های دیگر عربستان خواسته تا برای وزیر کار سعودی طلب بیماری کنند.

از طرفی بسیاری از کارشناسان معتقدند با ادامه‌ی روند فعلی به زودی زنان قادر می‌شوند در عربستان رانندگی کرده و در بسیاری از مشاغل و مراکز حضور چشم‌گیر و پر رنگ‌تری داشته باشند. در همین رابطه بن سلمان با خبرگزاری آمریکایی «بلومبرگ» مصاحبه کرده و گفته است: «امکان ندارد جامعه سعودی پیشرفت کند در حالی که حقوق نصف جمعیت آن نادیده گرفته می‌شود. لذا ما ضمن حمایت مضاعف از آزادی‌ها، حقوق زنان که در اسلام برای آن‌ها تعیین شده است را به آن‌ها بازگردانده و قیدها و زنجیرهای تحمیل شده بر زنان را مرتفع می‌کنیم»همین مسأله باعث شده بسیاری از علمای وهابیت و مراکز دینی و حتی مراکز فکری غربی طرح چشم‌انداز ۲۰۳۰ محمد بن سلمان را «انقلاب فرهنگی و اجتماعی» در لباس «اصلاح اقتصادی» بدانند. تنش میان محمد بن سلمان و آل شیخ در موضوع زنان و مسائل مترتب بر آن سبب شده روزنامه‌ی گاردین در مقاله‌ای از «پایان ائتلاف مردان دین با مردان سیاست سخن بگوید»

 

2-چالش اقلیت و رویکرد محمد بن سلمان

شیعیان عربستان با جمعیتی بیش از ۸ میلیون نفر در بخش‌های مختلفی از این کشور پراکنده شده‌اند. بخشی از شیعیان که به مذهب اسماعیلی و زیدی اعتقاد دارند، در جنوب عربستان و عمدتاً در استان‌های «نجران» «جیزان» و «عسیر» ساکن هستند. به طور مثال در نجران که بیش از ۸۰۰ هزار نفر جمعیت دارد، ۸۰ درصد مردم به قبیله «یام» تعلق دارند. این قبیله شیعه اسماعیلی هستند. شیعیان دوازده امامی نیز در نجران حضور دارند که به قبیله کوچک «الوعله» وابسته هستند. بیشتر این شیعیان شناسنامه ندارند و آل‌سعود حاضر نیست شیعیان این منطقه را به رسمیت بشناسد. در حجاز (مکه و مدینه) نیز شیعیان زیدی، اسماعیلی و دوازده امامی زندگی می‌کنند. در مدینه شیعیانی زندگی می‌کنند که به «شیعیان نخاوله» مشهورند. نخاوله اصالت خود را به «انصار» که یاری‌گر پیامبر اکرم (ص) بودند، می‌رسانند. در مدینه سادات حسینی، جعفری و حسنی سکونت دارند؛ اما عمده شیعیان این کشور در «منطقه الشرقیه» و در شهرهای «قطیف»، «احساء»، «سیهات»، «صفوی»، «العوامیه» «دمام» و مناطق و روستاهای اطراف آن سکنی گزیده‌اند.(۹) از طرفی هویت ملی برای یک شهروند سعودی در چهارچوب وفاداری به خاندان آل سعود و یا وهابیت متعصب بنیادگرا معنا می‌یابد که خود این نیز ناقص بودن دولت-ملت سازی را به نمایش گذاشته و از چالش و بحرانی پر اهمیت و حیاتی رونمایی می‌کند. بر اساس تعریف تنگ‌نظرانه‌ از هویت ملی، در عربستان هر گروه، جریان یا قومی بخواهد اضلاع هویت ملی (وفاداری به آل سعود و آل شیخ) را زیر سؤال برده یا در مقابله و مواجهه با آن قرار گیرد از حقوق اجتماعی و سیاسی محروم و در چنبره‌ی نیروهای امنیتی گرفتار می‌شود.

به طور مثال آل سعود در آغاز بسیج نیروها برای تجمیع قبائل سلفی و در سال‌های ۱۹۱۶ تا ۱۹۲۸ هفت هزار نفر از اسماعیلیان ساکن نجران را قتل عام کرد.(۱۰) استعمار داخلی و تبعیض نسبت به شیعیان عربستان باعث شده آن‌ها دست به اعتراضات مختلفی بزنند. تبعیض‌های یاد شده به طوری است که بسیاری از شیعیان اجازه حضور در مراکز حساس را ندارند. به طور مثال شیعیان نمی‌توانند در سرویس‌های حساس دولتی و امنیتی، مانند وزارت کشور، گارد ملی و وزارت دفاع حضور داشته باشند. راهنمایی و رانندگی تنها نهادی است که شیعیان با مشکلات و مانع‌تراشی‌های فراوان می‌توانند به استخدام آن درآیند. در راستای همین تبعیض‌ها علمای شیعه نیز جایگاهی در «هیئت عالی علما» و «مجلس شورا» عربستان ندارند. همچنین شیعیان نمی‌توانند در منصب قضاوت بنشینند. در نهادهای عمومی مانند شهرداری‌ها و مدیریت مدارس و تدریس در دانشگاه‌ها حضور شیعیان پذیرفته نمی‌شود. در حوزه اقتصادی نیز با اینکه این منطقه بیشترین نفت عربستان را به خود اختصاص داده اما با این وجود، شیعیان کمترین بهره‌ را از درآمدهای نفتی می‌برند.

ریشه اصلی تبعیض‌ها و برخورد خشن با شیعیان، مجدد به آموزه‌ها و مکتوبات پیشروان وهابیت در گذشته و حال حاضر بازمی‌گردد. به طور مثال «ابن‌تیمیه» در کتب و رسائل خود مکرر این موضوع را مورد تاکید قرار داده است که «شیعیان بیشتر از خوارج به کشته شدن سزاوارتر هستند.»و «محمد بن عبدالوهاب» موسس وهابیت نیز با انتشار مجدد افکار ابن‌تیمیه شیعیان را به دلیل تقرب به ائمه اطهار علیهم السلام و شفیع قرار دادن آن‌ها نزد خداوند «خونشان را حلال و قتلشان را جایز» دانسته است. همین رویکرد در مفتی‌های معاصر وهابیت نیز تداوم یافته است. به طور مثال «ناصر العمر» یکی از افراطی‌ترین مفتی‌های وهابی معاصر، ضمن جایز دانستن کشتن شیعیان گفته است «چه منظره‌ی بدیعی است زمانی‌که تو می‌بینی اجساد شیعیان در دریایی از خون شناورند و صدای امواج خونِ رافضی گوش‌هایت را نوازش می‌دهد و جنازه‌هایشان، چشم‌هایت را به وجد می‌آورد»

لذا یکی از چالش‌ها و بحران‌هایی که محمد بن سلمان با آن مواجه است نحوه تعامل با اقلیت معترض شیعه است که قوی‌ترین و سازمان‌یافته‌ترین جریان منتقد و معترض رژیم آل سعود به شمار می‌رود. در مورد شیعیان و چگونگی برخورد با این چالش هویتی-امنیتی محمد بن سلمان اظهار نظر و موضع‌گیری واضح و روشنی نداشته است. دلیل این امر از یک طرف می‌تواند تلاش وی برای نادیده گرفتن شیعیان و رفتار تبعیض‌آمیز نسبت به آن‌ها باشد و از طرفی می‌تواند از تلاش وی برای ایجاد همبستگی کاذب بین مردم عربستان و عدم وجود اختلاف و تعارض بین شیعیان و وهابیت ناشی شده باشد.

با این وجود و با توجه به وضعیت دو قطبی منطقه و تهدیداتی که از جانب شیعیان احساس می‌شود به نظر می‌رسد بن سلمان رویه‌ی تهدید، سرکوب و ارعاب را در قبال شیعیان به کار گیرد. لذا بر خلاف نگاه متفاوت بن سلمان در دو موضوع بررسی شده در بالا، در موضوع شیعیان لااقل در کوتاه مدت تفاوتی میان رویکرد محمد بن سلمان و ساختار و نهادهای مذهبی وجود ندارد.

در چشم‌انداز ۲۰۳۰ نیز مقرر شده تا سال ۲۰۲۰ اقتصاد را از وابستگی به نفت بی‌نیاز کنند که این مسأله می‌تواند در معیشت شیعیان به ویژه شیعیان منطقه «الشرقیه» که در مراکز استخراج نفت و پتروشیمی کار می‌کنند تأثیر منفی بگذارد؛ اما از طرفی در چشم‌انداز ۲۰۳۰ پیش‌بینی شده که بیشتر صنایع و موارد مرتبط با اشتغال از انقیاد دولت خارج شده و به بخش خصوصی واگذار شود که این موضوع می‌تواند به رفع تبعیض و استعمار سیاسی از شیعیان کمک کند؛ زیرا بر اساس چشم‌انداز ۲۰۳۰ سرمایه‌گذاری خارجی و خصوصی سازی افزایش می‌یابد که شیعیان می‌توانند با استفاده از این مسأله دور از کنترل دستگاه‌های گزینشی دولتی به استخدام شرکت‌های خصوصی درآیند.

 

3-چشم‌انداز ۲۰۳۰ و احتمال گسست و درگیری در جامعه و ساختار قدرت سعودی

با ملاحظه چشم‌انداز ۲۰۳۰ و بررسی مفاد آن می‌توان به این نتیجه رسید که محمد بن سلمان توسعه‌ی سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی عربستان را به عنوان هدف نشانه گرفته است. توسعه‌ای که اگر نامتوازن اجرا شود بنا بر نظریه‌ی «ساموئل هانتیگتون» در مبحث ملزومات توسعه‌، می‌تواند به بحران اجتماعی، هویتی، سیاسی و اقتصادی منجر شده و در نهایت ورشکستگی رژیم آل سعود را رقم بزند.

با این وجود چشم‌انداز ۲۰۳۰ و طرح‌های آن ناگزیر درگیری، اختلاف و تعارض بین آل شیخ و آل سعود و ساختار قدرت را در پی دارد. چرا که مقصود این چشم‌انداز در حوزه‌ی اقتصادی افزایش درآمد ملی و مهیا کردن بستری برای رشد اجتماعی طبقه‌ی متوسط است که اگر این طبقه شکل بگیرد مطالبات و ملزومات زندگی این طبقه مانند آزادی بیشتر، توسعه جامعه‌ی‌ مدنی، مطالبه برای مشارکت مضاعف سیاسی و حرکت به سمت کثرت گرایی فرهنگی نیز ناگزیر شکل می‌گیرد که همین موضوع می‌تواند تنش میان آل شیخ و شاهزادگان محافظه‌کار و محمد بن سلمان را افزایش داده و به درگیری و برخورد این دو جریان منجر شود. در همین رابطه برخی چشم‌انداز ۲۰۳۰ را نقشه راه حرکت عربستان به سمت سکولاریسم می‌دانند.

 به طور مثال محمد بن سلمان در مصاحبه‌ای که با وب‌سایت العربیه انجام داده از سرمایه‌گذاری و حضور ۶۰ درصدی شرکت‌های بیگانه در عربستان سعودی سخن گفته است. این در حالی است که بخشی از خاندان آل شیخ و وهابیت (بیشترِ آن‌هایی که با دولت فاصله‌گذاری کرده‌اند) مخالف سرسخت حضور بیگانگان و کفار در سرزمین‌های اسلامی هستند که همین یک مورد می‌تواند بستر نزاع و برخورد در میان دو خاندان و لایه‌های مختلف قدرت و دستگاه‌های تصمیم‌ساز را مهیا کند.

 

جمع‌بندی:

با توجه به مطالبی که بیان شد و نیز با در نظر گرفتن شواهد و قرائن می‌توان چنین نتیجه‌گیری کرد که محمد بن سلمان نسبت به موضوعات داخلی رویکرد و منش اصلاح‌گرایانه دارد. مهم‌ترین چالش‌هایی که بن سلمان با آن‌ها مواجه است در ۳ بخش قابل تقسیم‌بندی هستند: جوانان و آل شیخ، زنان و چالش نهادهای دینی، چالش اقلیت. 

در دو چالش نخست بن سلمان با نهادهای مذهبی به دلیل تفاوت در نگرش و کنش، زاویه‌هایی دارد؛ به شکلی که بن سلمان بر خلاف دستگاه متصلب وهابیت، خواهان تحقق آزادی‌ها و حقوق بیشتر برای جوانان و زنان است اما در مورد سوم به دلیل شرایط بحرانی منطقه و احساس تهدید از جانب شیعیان، لااقل در کوتاه مدت محمد بن سلمان همانند دستگاه وهابیت می‌اندیشد. با این وجود موارد ذکر شده و چشم‌انداز ۲۰۳۰ بستر مناسبی برای پنجه در پنجه افکندن محمد بن سلمان به عنوان نماینده‌ی توسعه‌طلبان و مدرن‌گرایان با محافظه‌کاران مذهبی و پادشاهی است.

منبع: سایت شورای راهبردی روابط خارجی 


یک شنبه 25 تیر 1396 - 12:15:38

عکسهای بیشتر :