تحلیل فیلم «جشن تولد» از منظر جنگ رسانه‌ای

چهار شنبه 21 تیر 1396 - 11:46:34
تحلیل فیلم «جشن تولد» از منظر جنگ رسانه‌ای

فیلم سینمایی «جشن تولد» به بحران سوریه پرداخته و از دیدگاه جنگ رسانه‌ای قابل‌توجه و تحلیل است.

طبق تعریف جنگ رسانه‌ای، «به‌کارگیری رسانه‌ها به‌عنوان ابزاری جهت تأثیرگذاری بر احساس و ادراک مردم و مسئولان جبهه‌ی خود و جبهه‌ی مقابل، مطابق اهداف مدنظر خویش برای تصویرسازی از خود و جبهه‌ی مقابل، به‌وسیله‌ی فعالیت هنرمندان و اصحاب رسانه، و راهبری و خط‌مشی‌گذاری سیاست‌مداران، نظامیان و دستگاه‌های امنیتی، و با هدف نهایی تأثیرگذاری بر تصمیم‌گیری و رفتار مخاطبان در چارچوب نظام ارزشی و هنجاری حق یا باطل» را جنگ رسانه‌ای گویند.

در تقابل رسانه‌ای بین دو جبهه‌ی کلان جنگ رسانه‌ای یعنی جبهه‌ی انقلاب اسلامی و جبهه‌ی استکبار، سینما به‌عنوان یکی از سلاح‌های رسانه‌ای، نقشی کلیدی ایفا می‌نماید. در طول سال‌های بعد از انقلاب فیلم‌های سینمایی گوناگونی از سوی دو جبهه‌ی این نبرد ساخته‌شده است که هرکدام از این آثار را می‌توان به‌عنوان فعالیتی در جبهه‌ی جنگ رسانه‌ای نگریست و از این زاویه مورد تحلیل قرار داد.

یکی از این آثار، فیلم سینمایی «جشن تولد»، ساخته‌شده در سال ۱۳۹۴ است که به خاطر ماهیت موضوع آن که به بحران سوریه پرداخته، از دیدگاه جنگ رسانه‌ای قابل‌توجه و تحلیل است.

 

آشنایی اجمالی با فیلم سینمایی «جشن تولد»

 

۱-داستان فیلم

«جشن تولد» داستان یک خانواده سوری در شهر دمشق را روایت می‌کند که در شب جشن تولد فرزندشان، تروریست‌های تکفیری به شهر حمله می‌کنند. با وقوع چنین شرایطی، این خانواده‌ی شیعی تصمیم می‌گیرند به همراه همسایه اهل سنتشان از خانه به سمت محل امنی بروند؛ اما تروریست‌ها سر رسیده و مادربزرگ و نوه‌ی این خانواده را به شهادت می‌رسانند و باقی افراد را اسیر کرده و با خود می‌برند. در مسیر، دو ایرانی که همراه خانواده برای زیارت آمده‌اند با تکفیری‌ها مقابله کرده و خانواده‌ی سوری را نجات می‌دهند. در طول همراهی خانواده‌ی سوری و این دو ایرانی که زمانی در جنگ ایران و عراق در خرمشهر از شهر خودشان دفاع می‌کردند، درگیری‌های مختلفی با تروریست‌ها اتفاق می‌افتند و نهایتاً بعد از کشمکش‌های فراوان، به محل امن مدنظرشان یعنی حرم حضرت زینب (س) می‌رسند. در ادامه و به‌تناسب مطالب، جزئیات بیشتری از وقایع و گفتگوهای فیلم مطرح می‌شود.

 

۲-عوامل اصلی فیلم (نویسنده و کارگردان تهیه‌کنندگان)

عباس لاجوردی؛ نویسنده و کارگردان

عباس لاجوردی ساخت مستندهایی همچون «کدام آزادی»، «حق مسلم چیست؟»، «ایران هراسی»، «چشمان بی‌خواب و بیدار» و مجموعه مستند «در جستجوی حقیقت» را در کارنامه‌ی خود دارد. او در مورد فیلم جشن تولد می‌گوید: زمانی که به سوریه رفته بودم تا درباره وقایع تروریستی آنجا فیلم مستند بسازم، با طیف‌ها و طبقات مختلف مردم در آنجا آشنا شدم. حتی باید عنوان کنم که قصه اصلی فیلم را بر اساس داستان و شخصیت‌های واقعی نوشتم. تماشاگران اگر می‌خواهند بدانند که در ذهن تروریست‌ها چه می‌گذرد و آن‌ها چه بلایی بر سر کشور سوریه آوردند.

مهدی فیوضی فعالیت سینمایی خود را در مقام کارگردانی از سال ۱۳۸۷ با فیلم نفوذی آغاز کرد. او کارگردانی فیلم سینمایی «محرمانه تهران» که در سال ۱۳۹۱ ساخته شد و به موضوع حوادث سال ۸۸ مربوط بود را در کارنامه‌ی خود دارد. او معتقد است: «استکبار جهانی و صهیونیسم مرتب در تلاش هستند توسط رسانه‌ها تصویر بدی از اسلام نشان دهند و مسلمانان را به جان هم بیندازند و به همین دلیل ما نباید دست روی دست بگذاریم تا آن‌ها در این راه از ما پیشی گرفته و هر کاری که می‌خواهند انجام دهند.»

تهیه‌کننده‌ی جشن تولد در نشست تحلیل این فیلم در اندیشکده‌ی راهبردی تبیین درباره تأمین هزینه‌های تولید گفت: «سرمایه‌ی موردنیاز ساخت فیلم توسط سرمایه‌ی شخصی نصرت نوری و عباس فاتح و بنا به ارادتی که به حضرت زینب (س) داشتند، بر عهده گرفته شد. البته بعدازاینکه فیلم‌برداری به پایان رسید، «انجمن انقلاب و دفاع مقدس» مجموع فیلم‌های ضبط‌شده را مشاهده کرد و ۵۰ درصد از هزینه‌های تولید را متقبل شد.»

 

سرمایه‌گذاران فیلم

با توجه به نوع و نحوه‌ی تأمین سرمایه‌گذاری فیلم، می‌توان آن را مصداق کار فرهنگی «آتش به اختیار» دانست که درحالی‌که متولی جنگ رسانه‌ای به امور روزمره‌ی خود مشغول‌اند یا به هر دلیل برنامه‌ی مشخصی برای تبیین بحران سوریه از طریق سینما و اختصاص بودجه‌ی لازم ندارند، توسط اشخاص حقیقی تأمین بودجه شد.

 

۳- جوایز

جشن تولد به‌عنوان نخستین ساخته‌ی سینمایی یک کارگردان جوان، در بخش نگاه نو سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد. این فیلم در چهاردهمین جشنواره بین‌المللی فیلم مقاومت با شعار «تجلی گفتمان فرهنگی انقلاب اسلامی» برنده‌ی جایزه ویژه‌ی «عماد مغنیه» و در ششمین هم‌اندیشی سینمای انقلاب، برنده‌ی جایزه‌ی «ققنوس» شد. می‌توان گفت با توجه به اهمیت موضوع فیلم و ضرورت تبیین واقعیات صحنه‌ی جنگ سوریه، تنها جشنواره‌ها و محافل «محتوامحور» داخلی، این فیلم را مورد توجه قرار داده‌اند. طبیعتاً جشنواره‌های داخلی «تکنیک‌محور» و جشنواره‌های خارجی که روی خوشی نسبت به قرائت جمهوری اسلامی از واقعیات سوریه ندارند، این فیلم را نادیده می‌گیرند.

در آن سوی جبهه‌ی جنگ رسانه‌ای، فیلم‌های مستند گوناگونی از بحران سوریه با قرائت تحریف‌شده‌ی مدنظر غربی‌ها، در جشنواره‌های جهانی برجسته شده و می‌شوند که از میان آن‌ها می‌توان به مستند کوتاه «کلاه‌سفیدها» که در سال گذشته از سوی آکادمی اسکار، برنده‌ی جایزه شد اشاره کرد. مستند کوتاهی که آکادمی اسکار به آن جایزه داد روایتی بود که کلاه‌سفیدها از نبرد حلب ارائه کرده‌اند؛ نبردی که در آن گروه‌های تروریستی به‌عنوان قهرمان فیلم و ارتش سوریه نقش «بد من» را بازی می‌کند. هنگامی‌که شرق حلب از اشغال تروریست‌ها آزاد شد، روشن شد که مقر کلاه‌سفیدها چیزی جز پایگاه نظامی القاعده نبوده است. آن‌ها پس از خروج از حلب اقدام بعدی خود را در اطراف دمشق کلید زدند. آنان با همکاری نیروهای القاعده در منطقه وادی بردی، هفته‌ها ۵ میلیون شهروند دمشق و حومه آن را از آب آشامیدنی محروم کردند. اصلی‌ترین کارکرد کلاه‌سفیدها تهیه فیلم‌های ساختگی و تبلیغاتی برای وارونه‌نمایی شرایط جنگ در سوریه است.

 

نکات برجسته‌ی فیلم

هرچند این فیلم به لحاظ فنی (فُرم سینمایی، فیلم‌نامه، بازیگران، دوبله، و…) خالی از اشکال نبوده و قطعاً با حالت مطلوب فاصله دارد و نوشتار پیش رو، در مقام بررسی نواقص فنی فیلم نیست و آن را مورد تحلیل قرار نمی‌دهد؛ اما به لحاظ محتوایی، نکاتی مطرح است که در ذیل به آن‌ها اشاره می‌شود.

 

جنگ سوریه، جنگ مقاومت و تروریسم

همان‌طور که در مقدمه ذکر شد، در جنگ رسانه‌ای، اهداف مدنظر طرفین جنگ از طریق «تصویرسازی از خود و دیگری» صورت می‌گیرد و از این منظر باید دید که این فیلم در پی نمایش چه تصویری از صحنه‌ی نبرد سوریه است. رسانه‌های بیگانه در بازنمایی بحران سوریه، عمدتاً آن را به‌صورت یک جنگ قدرت میان بازیگران منطقه یا یک جنگ مذهبی شیعه و سنی مطرح می‌کنند. به‌عنوان‌مثال روزنامه‌ی انگلیسی ایندیپندنت در مقاله‌ی خود تحت عنوان «سوریه و عراق: پاک‌سازی قومی توسط نیروهای جهادی سنی و شیعه است که منجر به بخش‌بندی خاورمیانه می‌شود» به این مسئله پرداخته است.

اما بنا بر شواهد گوناگون که این مقاله در مقام بیان آن‌ها نیست، تصویر واقعی جنگ سوریه این است که بحران فعلی به‌هیچ‌وجه یک درگیری میان شیعه و سنی نبوده و هر دو مذهب از ناحیه‌ی تروریست‌های تکفیری پشت‌گرم به قدرت‌های استکباری در حال آسیب دیدن هستند. چنانکه رهبر معظم انقلاب در اجلاس جهانی علما و بیداری اسلامی (اردیبهشت ۱۳۹۲) فرمودند: «تبلیغات غرب و رسانه‌های منطقه‌ای وابسته و مزدور، جنگ ویرانگر در سوریه را نزاع شیعه و سنّی وانمود می‌کند و حاشیه‌ی امنی برای صهیونیست‌ها و دشمنان مقاومت در سوریه و لبنان پدید می‌آورد. این در حالی است که دو طرف نزاع در سوریه، نه سنّی و شیعه، بلکه طرفداران مقاومت ضدصهیونیستی و مخالفان آن‌اند. نه دولت سوریه یک دولت شیعی، و نه معارضه‌ی سکولار و ضد اسلامِ آن یک گروه سنّی‌اند.»

در فیلم جشن تولد، فِرَق مختلف سوری حضور دارند. سوژه‌ی محوری داستان، یک خانواده‌ی عادی سوری است که به‌عنوان نماد مردم عادی سوریه نشان داده شده و این خانواده مذهب تشیع دارند. همسایه‌ی این خانواده که همراه آن‌ها در مسیر رسیدن به حرم‌اند، اهل سنت هستند. در برهه‌ای از فیلم، گروه به یک کلیسا پناه می‌برند و کشیش مسیحی حضور دارد؛ اما هر سه گروه شیعه، سنی و مسیحی، قربانی وحشیگری‌های تروریست‌های تکفیری هستند.

 

لزوم وحدت و انسجام اقوام و مذاهب

همان‌طور که در نکته‌ی قبل ذکر شد، فرقه‌ها و گروه‌های مختلفی مورد هجمه‌ی اقدامات تروریستی واقع شده‌اند و تروریست‌های تکفیری که مسلمانان غیر از خود را مرتد می‌دانند، تفکیکی بین قربانیان روبروی خود قائل نمی‌شوند؛ بنابراین جبهه‌ی مردمی مقابل تروریست‌ها نیز باید با در نظر گرفتن اصول وحدت‌آفرین، از کثرت و انشقاق در میان خود بپرهیزند. در فیلم، مسئله‌ی حضور تروریست‌های تکفیری، «مسئله‌ی مشترک» میان شیعه و سنی، مسلمان و مسیحی، ایرانی و سوری است؛ همه با هم به مقابله با متجاوزان می‌پردازند.

در انتهای داستان نیز مأمن نهایی، حرم حضرت زینب (س) است که به‌عنوان پناهگاه مشترک شیعه و سنی، ایرانی و سوری از شر تروریست‌ها نشان داده می‌شود و شأن نمادین دقیقی دارد. آن‌چنان‌که حضرت زهرا (س) می‌فرمایند: «فَجَعَلَ اللهُ…اِطاعَتَنا نِظاماً لِلمِلَّهِ وَ اِمامَتَنا أماناً لِلفِرقَه؛ خدا اطاعت و پیروی از ما اهل‌بیت را سبب برقراری نظم اجتماعی در امت اسلامی و امامت و رهبری ما را عامل وحدت و درامان ماندن از تفرقه‌ها قرار داده است.»

 

ضرورت بسیج مردمی

در «جشن تولد»، اکثر افرادی که در مقابل تکفیری‌ها به دفاع می‌کنند، مردم عادی کوچه و بازار هستند. حتی تنها کسی که با لباس نظامی در فیلم دیده می‌شود، همان شیرینی فروش ابتدای فیلم است که نوجوان خانواده، کیک تولد خواهرش را از او خریده بود و اکنون به نیروی‌های نظامی مردمی پیوسته بود؛ این بدان معنی است که همه‌ی مردم، از کوچک و بزرگ، از زن و مرد باید برای دفاع از شهر و کشور خود در مقابل تروریست‌های تکفیری بسیج شوند. همان‌طور که رهبر معظم انقلاب در دیدار حیدر العبادی نخست وزیر عراق نیز، «نیروهای مردمی» را پدیده‌ای مهم و مبارک و عامل اقتدار در عراق خواندند و بر حفظ یکپارچگی سرزمین تأکید کردند.

 

مقاومت، راه پیش روی نسل آینده

فرزند نوجوان خانواده به‌عنوان نماد نسل آینده‌ی کشورهای درگیر جنگ، اسلحه‌ی نسل گذشته را به دست می‌گیرد و پا به پای رزمندگان از شهر و مردم کشور خود دفاع می‌کند؛ آن‌چنان‌که مقاومت فلسطین، طی سالیان طولانی از نسلی به نسل دیگر منتقل شده است. در گفتگویی میان «مهدی» یکی از جوان ایرانی با «رشاد» نوجوان سوری، مهدی به رشاد می‌گوید که من هم زمانی که نوجوان بودم، نیروی‌های صدام به خرمشهر حمله کردند و همه‌ی مردم از کوچک تا بزرگ درگیر آن شدند و همین شد که جنگ، یک شبه بچه را مرد ‌کرد. «رشاد» فرزند نوجوان خانواده‌ی سوری با وقوع جنگ در کشورش، واقعاً «رشید» شده و او که در ابتدای فیلم از صدای خمپاره به‌شدت وحشت می‌کرد، به خاطر وقایع اتفاق افتاده در طول داستان، در انتهای فیلم با اسلحه‌ی خود تروریستی که به‌قصد تخریب حرم حضرت زینب (س) از بالای ساختمان مشرف به حرم، آرپی‌جی به دست گرفته بود را به هلاکت می‌رساند.

 

رویکرد انسانی

برخی منتقدان معتقدند که چهره‌ای که از تروریست‌های تکفیری نشان داده شد، بیانگر ایدئولوژی و ماهیت تفکرات و آرمان‌های آن‌ها نیست؛ اما رویکرد فیلم، یک رویکرد «انسانی» است و تلاش شده تا با زبان فطرت، به هر بیننده‌ای با هر نوع گرایش و عقیده‌ای، ظلم و بی‌رحمی تکفیری‌ها و مظلومیت قربانیان بی‌گناه را نشان دهد. فیلم اشاره‌ی درستی به بی‌رحمی تروریست‌ها حتی در کشتن کودکان و پیرزنان دارد و در پرده‌ی آغازین داستان، تکفیری‌هایی که به خانه حمله کرده‌اند، دختر خردسال و مادربزرگ خانواده را به ضرب گلوله‌ی مستقیم به شهادت می‌رسانند.

همچنین این رویکرد انسانی در صحنه‌های دیگر نیز به چشم می‌خورد؛ در گفتگویی میان یکی از آن دو ایرانی با نام «مهدی» و پسر خانواده سوری یعنی «رشاد» صورت گرفت که رشاد از مهدی می‌پرسد: «چرا این سگ (تکفیری اسیرشده) را نکشیم؟!» و مهدی جواب می‌دهد: «این اسیر است و رفتار با اسیر آدابی دارد…» و در جایی دیگر «ما هم اگر او را بکشیم، می‌شویم مثل آن‌ها…» که این موارد نیز تأکید بر رویکرد انسانی و همه‌فهم برای مخاطبان مختلف دارد.

پیام اصلی فیلم با توجه به تفکیک مخاطبان داخلی و خارجی

با توجه به حضور دو ایرانی در جریان فیلم به‌عنوان نماد نیروهای ایرانی حاضر در معرکه‌ی سوریه، پیام اصلی فیلم به مخاطب ایرانی را مختصراً می‌توان چنین دانست که داعش و امثال آن، تروریست‌های بی‌رحمی هستند که اگر به مرزهای ایران ورود پیدا کنند همانند جنایات عراق و سوریه را بر سر مردم ایران خواهند آورد و ما نیز همان‌طور که از خرمشهرهای خود دفاع می‌کردیم، باید از مردم مظلوم سوریه در مقابل تروریست‌های وارداتی دفاع کنیم. هرچند با توجه به زمان ساخت فیلم، و علنی نشدن حضور نیروهای مستشاری ایرانی در سوریه و عراق به‌اندازه‌ی زمان کنونی، اثری از نیروهای رسمی نظامی ایران به چشم نمی‌خورد و دو ایرانی حاضر در فیلم، افرادی عادی‌ای هستند که به همراه خانواده برای زیارت حرم زینب (س) به سوریه آمده‌اند. زبان اصلی فیلم عربی است و باید تأثیر فیلم بر مخاطبان عرب‌زبان را مدنظر قرار داد. طبق گفته‌ی کارگردان، این فیلم به‌زودی برای اکران در سوریه و لبنان و بعد عراق خواهد رفت. با توجه به داستان فیلم و روند اتفاقات آن، پیام اصلی فیلم برای مخاطبان عرب‌زبان سوری و عراقی و حتی لبنانی را می‌توان به‌اختصار این‌گونه مطرح کرد که تکفیری‌ها دشمن تمام فرق و مذاهب کشور شما هستند و تنها راه نجات، اتحاد و انسجام همگانی مردم برای مقاومت و مقابله با این تروریست‌ها است.

همچنین نمایش این فیلم در کشورهای دیگر می‌تواند تصویر درستی از واقعیات حضور تکفیری‌ها در منطقه بدهد و روایت تحریف‌شده‌ی رسانه‌های غربی را خنثی کند؛ هرچند با جستجو درباره‌ی فیلم به زبان عربی و انگلیسی مشاهده می‌شود که این فیلم در سکوت خبری کاملبه سر می‌برد و هیچ رسانه‌ی خارجی به آن نپرداخته است، و فیلم به‌تناسب اهمیت موضوع آن، جریان‌ساز واقع نشده است.

 

جمع‌بندی و نتیجه‌گیری

جنگ رسانه‌ای، جنگ تصاویر است و جنگ ارائه‌ی تصویر مدنظر خود به مخاطبان است. در آن سوی میدان جنگ نظامی سوریه و عراق، سربازان و افسران رسانه‌ای هر دو جبهه در حال نبرد هستند تا قرائت مدنظر خود را به افکار عمومی القا کنند. در مقابل رسانه‌های جبهه‌ی حامی تروریسم و مخالف دولت مستقر سوریه که سعی دارند بحران موجود را به‌عنوان یک جنگ قدرت شیعه و سنی تعبیر کنند و یا تروریست‌های وارداتی مستظهر به آمریکا را مردم سوری معترض به حکومت جنایتکار حاکم نشان دهند، فیلم سینمایی جشن تولد تلاش کرد چهره‌ی واقعی تروریست‌های تکفیری را به‌عنوان جنایتکارانی که در جنایات خود تفکیکی بین مسلمان و مسیحی یا شیعه و سنی قائل نمی‌شوند، نشان دهد. این فیلم به مردم منطقه این نکته را متذکر می‌شود که همان‌طور که تکفیری‌ها، تفکیکی بین جبهه‌ی مقابل خود قائل نمی‌شوند، شما نیز در میان جبهه‌ی خودی وحدت و انسجام خود را حفظ کنید.

این فیلم می‌تواند مقدمه‌ای برای ساخت آثار داستانی و سینمایی دیگر برای نمایش واقعیت بحران سوریه باشد.

منبع: اندیشکده تبیین


چهار شنبه 21 تیر 1396 - 11:46:30

عکسهای بیشتر :