اهتمام جامعه و نخبگان کشور به این مناسبت، مایه امیدواری و فرصتی برای ارتقای سطح آگاهی و گفتگو پیرامون چالش های موجود در زمینه های مختلف و مسئولیت های ما برای پاسخ به آن هاست.
مناسبت نام گذاری این روز، خروج نیروهای پرتغالی از جزیره هرمز و سواحل جنوبی کشور ماست و باید آن را مناسبتی برای گرامیداشت خروج استعمارگران و بیگانگان از منطقه قلمداد کرد.
اما این آبراه حیاتی کماکان از استمرار مداخلات قدرت های بزرگ و نقش مخرب آنها در شکل گیری جنگ ها و بحران هارنج می برد. به همین مناسبت باید بر سیاست پایدار و راهبردی جمهوری اسلامی ایران در تأکید بر توانایی کشورهای منطقه برای اداره مستقل امور و شئون آن پافشاری کرد.
کشورهای منطقه قادرند با همکاری یکدیگر، منافع خویش را تأمین نمایند و در مقابل تهدیدات از خود محافظت نمایند. ولی تحقق چنین امری نیازمند توجه به ارزش بنیادین همسایگی جغرافیایی و فرهنگی و حرمت بالای آب و خاک برای همه مردمان این پهنه جغرافیایی و نیز یادآوری تجربه ویرانگر جنگ های منطقه و آثار مخرب اقتصادی، فرهنگی و سیاسی آن است.
این پهنه زیبا و گسترده آبی را می توان به عنوان جداکننده کشورهای دو سوی ساحل تلقی نمود و یا عرصه مشترکی دانست که ما را به هم وصل می کند. همچنان که تاریخ بلند و مشترک را می توان بستر استخراج مشترکات و زمینه های همراهی و همکاری دانست یا به منبع تغذیه منازعات و تقابل ها بدل کرد.
آنچه به این شواهد و زمینه ها اعتبار می بخشد، انتخاب مسئولانه و هوشمندانه ماست و این حق مسلم مردمان دو سوی خلیج فارس است که به صورت مستقل و بدون دخالت دیگران انتخاب کنند.
امروز با توجه به بحران های عظیم و نابسامانی گسترده در سطح خاورمیانه، کشورهای ساحلی خلیج فارس در برابر آزمون تاریخی نمایش توانایی خود در اداره مستقل و بهینه منطقه خویش قرار دارند.
منطقه خلیج فارس نیازمند همکاری مشترک کلیه کشورهای حاشیه این آبراه حساس به منظور ایجاد سازوکار گفتگو و تفاهم برای بهره برداری از فرصت ها و مقابله با تهدیدها و چالش های مشترک و جلوگیری از دخالت های مخرب و منفعت طلبانه خارجی؛ حفظ و تقویت امنیت منطقه و تضمین آزادی کشتیرانی؛ حل و فصل مسالمت آمیز بحران ها و اختلافات بر اساس احترام به حاکمیت و تمامیت ارضی، عدم مداخله در امور داخلی، تغییر ناپذیر بودن مرزهای شناخته شده بین المللی و ممنوعیت تهدید و توسل به زور؛ و تلاش برای بهبود شرایط عمومی منطقه و ارتقای شاخص های توسعه انسانی و توسعه اقتصادی است.
دولت تدبیر و امید با اعتماد به نفس و اتکاء به اقتدار ملی و بر اساس سیاست راهبردی کشور در اولویت دادن به روابط با همسایگان، خواهان گفتگو، همفکری و همکاری متقابل برای تأمین منافع مشترک و حل و فصل بحران ها بوده است.
تحقق چنین آینده امیدبخشی برای منطقه، مستلزم گذار از رسوبات فکری و سیاسی دوران پسااستعماری و توجه به شرایط و فرصت/تهدیدهای دوران گذار به جهان پساغربی در روابط بین الملل است. در این دوران باید انگیزه های موقت یک جانبه گرایی و تقابل جویی را برای دستیابی به منافع پایدار و توسعه متوازن منطقه رها نمود و مانع از آن شد که خلیج فارس به محلی برای منازعات و هم آوردی قوای جهانی در فرایند شکل گیری عصر پساغربی بدل شود.
از سوی دیگر برای حراست از محیط زیست مشترک، نیازمند ایجاد حساسیت و آگاهی نوین هستیم.
خلیج فارس با توجه به این حجم وسیع از بحران های پبرامونی و آلودگی های محیطی، طاقت و ظرفیت درگیری دیگری را ندارد و اختلاف بر سر موضوعات سیاسی و یا تاریخی نباید مانع از توجه به زیست بوم مشترک شود.
این آبراه، مستقل از مرزهای سیاسی و اختلافات هویتی، میراث مشترک همه ساکنین آن است. نخبگان و فعالین نهادهای مدنی و زیست محیطی می توانند در فراسوی اختلافات موجود، حول مشترکات فرهنگی و محافظت از زیست بوم این آبراه متحد شوند. ما ساکنین آن سو و این سوی خلیج فارس می توانیم علیرغم پاره ای اختلافات، این آبراه را به دریای دوستی تبدیل کنیم.
دو شنبه 11 اردیبهشت 1396 - 12:25:27