به اشتراک بگذارید

آیا قرآن تحریف را یک نسیان و فراموشی ساده می‌داند یا عملی آگاهانه و عامدانه؟

قرآن کریم در برابر تورات و انجیل، موضعی حقیقت‌جویانه و نقادانه اتخاذ می‌کند: نه آن‌ها را مطلقاً باطل می‌داند و نه کاملاً تصدیق می‌کند؛ بلکه از تحریف‌های لفظی، معنوی و عملی در بخش‌هایی از متون اهل کتاب سخن می‌گوید و در عین حال، وحی نخستین را تصدیق و اصالت پیام الهی را حفظ می‌نماید. از این منظر، قرآن داور نهایی میان حقیقت وحی و دخالت‌های انسانی در تاریخ ادیان است.

آیا قرآن تحریف را یک نسیان و فراموشی ساده می‌داند یا عملی آگاهانه و عامدانه؟

مسئله تحریف کتاب‌های آسمانی پیشین از بنیادی‌ترین مباحث در الهیات اسلامی است؛ زیرا موضع قرآن کریم نسبت به تورات و انجیل، مبنای گفت‌وگو میان اسلام و ادیان ابراهیمی دیگر را شکل می‌دهد. قرآن نه در قالب انکار مطلق تورات و انجیل، بلکه از منظر تحلیل تاریخی و اخلاقی به آن نگاه می‌کند: وحی الهیِ نخستین را تأیید می‌کند، اما انسان‌ها و علمای اهل کتاب را مسئول تغییر و وارونه‌سازی آن در طول تاریخ می‌داند. این دیدگاه، هم بُعد الهی (حفظ اصل وحی) و هم بُعد بشری (تحریف و نسیان در عمل) را در کنار هم می‌نشاند.

  • دلالت قرآنی بر تحریف معنوی و لفظی

قرآن اصطلاح «تحریف» را نه به ‌صورت کلی، بلکه در توصیف رفتار بخشی از اهل کتاب به کار می‌برد. در آیه ۷۵ بقره و ۴۶ نساء، دو گونه تحریف تصویر می‌شود: تحریف معنوی، یعنی تغییر دادن قاصدانه مفهوم آیات پس از فهم آن («ثم یحرّفونه من بعد ما عقلوه»)، و تحریف لفظی، یعنی جابه‌جایی کلمات از جای اصلی‌شان («یحرفون الکلم عن مواضعه»). مفسران کلاسیک چون طبری و طبرسی این دو سطح را به هم پیوسته می‌دانند؛ انحراف در معنا سرچشمه تحریف در لفظ می‌شود. از این رو، قرآن تحریف را امری انسانی و عمدی معرفی می‌کند، نه نتیجه‌ی گذر زمان یا فرسایش طبیعی زبان.

بیشتر بدانید

هدف اروپا از طولانی کردن و گسترش جنگ: اعمال سلطه‌جویی و استکبار| مع المراسلین

تضمین‌های امنیتی در اوکراین؛ گره اصلی حل بحران از نگاه تحلیلگر سیاسی| قضیة ساخنة

  • تحریف لفظی و کتمان آگاهانه حقایق

آیه ۷۸ آل عمران از نمونه‌های بارز تحریف لفظی است: «یلوون ألسنتهم بالکتاب لتَحسبوه من الکتاب». این تحریف زبانی، نوعی تقلّب علمی است؛ عالمان اهل کتاب با لحن و ظاهر آیات بازی می‌کنند تا شنونده تصور کند آن سخن از کتاب اصلی است، درحالی‌که نیست. این آیه تحریف را با دروغ بستن به خدا گره می‌زند، چنان‌که هدف از این عمل، پنهان‌کردن نشانه‌های پیامبر اسلام در کتب گذشته بوده است. بدین ترتیب قرآن تحریف را فعلی با انگیزه سیاسی و اعتقادی می‌داند، نه تنها لغزش علمی یا تفاوت در قرائت.

  • تحریف عملی و دگرگونی رفتار دینی

در آیه ۴۶ نساء، مفهوم تحریف از سطح نوشتار به سطح عمل گسترش می‌یابد. یهودیان نه‌تنها واژه‌ها را تغییر داده‌اند، بلکه در پاسخ به فرمان الهی به‌جای «سمعنا و اطعنا» گفته‌اند «سمعنا و عصینا». این جابه‌جایی، تحریف در اطاعت است ـ واگردانی معنا با عمل. مفسرانی مانند فخر رازی بر این نکته تأکید دارند که تحریف زبانی در آیین بدون تحریف رفتاری پایدار نمی‌ماند؛ وقتی فرمان الهی عملاً نادیده گرفته شود، متن نیز دیر یا زود برای توجیه آن دگرگون می‌گردد. از دید قرآن، تحریف عملی سرچشمه تحریف مکتوب است.

  • نسیان عمدی و از میان بردن میراث وحی

در آیات ۱۳ و ۴۱ مائده، دو عامل «تحریف» و «نسیان» در کنار هم آمده‌اند: «یحرّفون الکلم عن مواضعه و نسوا حظاً مما ذُکّروا به». نسیان در اینجا فراموشی طبیعی نیست، بلکه نوعی حذف عمدی است؛ از میان بردن بخش‌هایی از تعالیم وحی که با مسیر منافع دینی یا قومی ناسازگار بوده است. برای نمونه، محو یا تغییر نشانه‌های مربوط به ظهور پیامبر خاتم در تورات، نمونه‌ای از چنین نسیان عامدانه است. این فراموشیِ سازمان‌یافته به زوال تدریجی کتاب اصلی موسی (ع) و جایگزینی آن با متن‌های بازنویسی شده پس از اسارت بابِل انجامیده است.

  • قرآن؛ هم داور و هم تصدیق‌کننده

قرآن در پاسخ به مسئله تحریف، رویکردی هم‌زمان نقاد و تأییدگر دارد. از یک‌سو، تفاوت شدید میان روایت‌های انبیاء در قرآن و نسخه‌های موجود تورات و انجیل، شاهد روشن بر تحریف است؛ از سوی دیگر، قرآن خود را «مُصدّقاً لما بین یدیه» معرفی می‌کند، یعنی تصدیق بخشی از حقایق اصیل همان کتاب‌ها. بنابراین، قرآن تحریف را درباره کل متون رد نمی‌کند، بلکه وقوع آن را در بخش‌هایی خاص – خصوصاً در گزاره‌های اعتقادی و پیش‌گویی‌های نبوی – اثبات می‌کند. این نگاه، احیای جنبه الهی وحی و پالایش آن از افزوده‌های انسانی است.

بهره سخن 

در مجموع، موضع قرآن نسبت به تورات و انجیل، نه انکار مطلق و نه پذیرش بی‌چون‌وچرا، بلکه موضعی تفکیکی و اصلاحی است. قرآن اصالت وحی اولیه را تأیید می‌کند، اما تحریفات لفظی، معنوی و عملی را به عنوان فرآیندی انسانی و آگاهانه در تاریخ دینی اهل کتاب معرفی می‌نماید. بدین‌سان، قرآن از یک‌سو حافظ پیوند وحیانی میان ادیان ابراهیمی است و از سوی دیگر، معیار نقد تاریخی متون مقدس پیشین؛ تا آنچه از پیام الهی اصیل باقی مانده، به‌درستی شناخته و بر محور توحید و عدالت بازخوانی شود.

پربازدیدترین