به اشتراک بگذارید

مقاومت به‌مثابه هویت اجتماعی مردم غزه، نه صرفاً یک نیروی نظامی

بازسازی غزه پس از جنگ اخیر، به صحنه‌ای از منازعه سیاسی میان قدرت‌های منطقه‌ای و بین‌المللی بدل شده است؛ جایی که کمک‌های بشردوستانه مشروط به حذف مقاومت فلسطینی، بازسازی را از مسیر انسان‌دوستی به ابزار مهندسی قدرت و رقابت ژئو‌سیاسی تبدیل کرده است.

مقاومت به‌مثابه هویت اجتماعی مردم غزه، نه صرفاً یک نیروی نظامی

منطق سیاسی پشت بازسازی مشروط

ایالات متحده و برخی متحدان عربی‌اش، بازسازی غزه را نه صرفاً به عنوان اقدام انسانی، بلکه به‌عنوان ابزاری برای مهندسی سیاسی در منطقه نگاه می‌کنند. طرح‌هایی نظیر نشست شرم‌الشیخ نشان داده‌اند که هدف اصلی این رویکرد، «خلع سلاح کامل حماس» و جایگزینی حکومت مقاومت با ساختاری تکنوکراتیک و مورد تأیید غرب است. این منطق بر اساس فرضیه‌ای شکل گرفته که امنیت منطقه‌ای و بازسازی اقتصادی تنها در سایه حذف مقاومت ممکن است. در واقع، بازسازی از منظر این کشورها نه وسیله‌ای برای رفاه مردم، بلکه راهی برای تغییر معادله قدرت در فلسطین است.

ریشه اجتماعی و هویتی مقاومت

غزه، منطقه‌ای است که در آن مقاومت فلسطینی صرف‌نظر از نام و سازمان، به بخشی از هویت جمعی مردم تبدیل شده است. حماس و گروه‌های مشابه نه فقط نیروهای نظامی، بلکه نماد پایداری در برابر اشغال محسوب می‌شوند. بنابراین حذف مقاومت، معادل حذف یک مؤلفه اساسی از ساختار اجتماعی و سیاسی مردم غزه است. هر طرح بازسازی بدون در نظر گرفتن این واقعیت اجتماعی، محکوم به شکست است، زیرا خلأ قدرت و از بین رفتن مشروعیت داخلی، می‌تواند به هرج‌ومرج سیاسی و درگیری‌های داخلی منجر شود. این حقیقت، شکاف میان دیدگاه‌های امنیتی واشنگتن و واقعیت میدانی غزه را آشکار می‌سازد.

​بیشتر بدانید

شرایط فاجعه‌بار انسانی در غزه با وجود اعلام توقف درگیری‌ها| فلسطین الصمود

«الغناء والموسیقی»؛ جدیدترین اثر منتشر شده از اندیشه‌های امام خامنه‌ای در لبنان| مع المراسلین

چالش مشروعیت برای کشورهای عربی

شرط خلع سلاح حماس و وابستگی بازسازی به سیاست‌های آمریکا و اسرائیل، برای برخی دولت‌های عربی هزینه‌های مشروعیتی سنگینی به همراه دارد. افکار عمومی در جهان عرب همچنان نسبت به عادی‌سازی روابط با تل‌آویو حساس است و هر اقدام هماهنگ با آن می‌تواند منجر به بی‌اعتمادی و افزایش تنش‌های اجتماعی شود. در نتیجه، کشورهایی چون امارات و عربستان، علی‌رغم تمایل به نقش‌آفرینی اقتصادی، ناچارند میان حفظ وجهه عمومی خود و رضایت واشنگتن تعادل برقرار کنند. این وضعیت، بازسازی را از یک پروژه انسانی، به عرصه‌ای از رقابت و فشار سیاسی میان دولت‌های عربی بدل کرده است.

بازسازی به‌عنوان ابزار رقابت منطقه‌ای

موضوع بازسازی غزه، به میدان رقابت سیاسی و ژئو‌اقتصادی میان کشورهای منطقه تبدیل شده است. قطر و ترکیه با نزدیکی به حماس، رویکردی نرم‌تر و انسانی‌تر اتخاذ کرده‌اند، در حالی که امارات و عربستان آن را فرصتی برای گسترش نفوذ تکنوکرات‌های مورد حمایت خود می‌دانند. این شکاف ایدئولوژیک میان «اسلام سیاسی» و «نظام‌های محافظه‌کار عربی» بازسازی را از ماهیت اصلی‌اش دور می‌کند و آن را به ابزار باج‌خواهی سیاسی و تقویت نفوذ منطقه‌ای تبدیل می‌سازد. نتیجه چنین رقابتی، کاهش انسجام عربی و تداوم محاصره سیاسی و اقتصادی مردم غزه است.

راه‌حل پایدار و انسانی برای غزه

تجربه‌های چند دهه اخیر نشان می‌دهد که هیچ طرح بازسازی‌ای بدون مشارکت واقعی نیروهای مقاومت موفق نخواهد شد. بازسازی باید بر پایه ملی‌گرایی فلسطینی، نظارت شفاف بین‌المللی و همکاری تمام گروه‌ها، از جمله مقاومت، انجام شود. شرط حذف مقاومت، عملاً تنها به تداوم بحران انسانی و بی‌ثباتی سیاسی منجر می‌شود. رویکرد پایدار، ایجاد نهادهای مستقل فلسطینی، تمرکز بر توسعه زیرساخت، آموزش و توانمندسازی مردم است، نه حذف بازیگران اجتماعی. تنها چنین راهی می‌تواند بازسازی را از ابزار سیاسیِ فشار به مسیر انسانیِ امید و رشد برای مردم غزه تبدیل کند.

پربازدیدترین