جمال واکیم، استاد روابط بینالملل دانشگاه لبنان در یادداشتی نوشت: همکاری نظامی مخفی میان رژیم صهیونیستی و برخی کشورهای عربی سابقهای ایجاد کرده است که میتواند به همگرایی عمیقتر منافع امنیتی، نظامی و اقتصادی میان این کشورها و تلآویو با نظارت آمریکا منجر شود.
- افشای همکاریهای پنهان؛ آغاز مرحله جدید در سیاست امنیتی منطقه
افشای جزئیات همکاری نظامی و اطلاعاتی میان رژیم صهیونیستی و شماری از دولتهای عربی از جمله قطر، بحرین، اردن، امارات و عربستان، نشاندهنده تغییر بنیادین در ساختار امنیتی غرب آسیاست. آنچه از اسناد منتشر شده توسط واشنگتن پست برمیآید، این است که پروژه هماهنگی امنیتی میان این کشورها و رژیم صهیونیستی تحت مدیریت فرماندهی مرکزی آمریکا (سنتکام) از سال ۲۰۲۲ آغاز شده و هدف آن ایجاد زیرساختی برای مقابله مشترک با مقاومت فلسطین و محور ایران بوده است. این تحول، پایان رسمی منطق سنتی «درگیری اعراب و اسرائیل» و آغاز مرحلهای است که در آن برخی دولتهای عربی عملاً به بازوی اجرایی سیاستهای صهیونیستی تبدیل شدهاند.
- الگوی امنیتی جدید؛ از مقابله با مقاومت تا تهدید ایران
ماهیت عملیاتی همکاری میان اعراب و رژیم صهیونیستی بهویژه در حوزههای پدافند هوایی، سایبری و اطلاعاتی، نشان میدهد محور اصلی این ائتلاف مهار ایران و تضعیف گروههای مقاومت است. تشکیل مراکز مشترک هشدار اطلاعاتی و طرح ایجاد مرکز امنیت سایبری منطقهای، در حقیقت چارچوبی برای یک جبهه منسجم ضدایرانی است که از ظرفیت شبکه اطلاعاتی غرب، از جمله سازوکار FIVEEYES بهره میبرد. این همکاریها نه فقط در سطح دفاعی بلکه در حوزه عملیات تهاجمی نظیر تخریب تونلها و جنگ سایبری علیه مقاومت فلسطین نیز گسترش یافته است، که بیانگر تلاش برای تحمیل نظمی امنیتی جدید بر منطقه با محور غرب و تلآویو است.
بیشتر بدانید
حسان علیان: اجلاس شرمالشیخ، «اجلاس شکاف» با هدف اصلی آزادی اسرای صهیونی| قضیة ساخنة
بحران آواربرداری در غزه؛ کمبود تجهیزات مانع بیرون کشیدن اجساد بیش از 10 هزار شهید| مع المراسلین
- انگیزههای سیاسی و اقتصادی؛ پیوند امنیت با عادیسازی
پشت پرده این همگرایی نظامی، انگیزههای سیاسی و اقتصادی روشنی وجود دارد. دولتهای عربی، بهویژه امارات و عربستان، مقاومت اسلامی فلسطین و گروههای همپیوند با ایران را مانع اصلی در مسیر روند عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی میدانند. آنان با تصور اینکه همکاری با تلآویو میتواند جایگاهشان را در معادلات غربی و نزد لابیهای صهیونیستی در آمریکا ارتقا دهد، وارد این بازی شدهاند. افزون بر این، دستیابی به فناوریهای پیشرفته نظامی، اطلاعاتی و سایبری رژیم صهیونیستی انگیزهای مضاعف برای این کشورها فراهم کرده است تا در سکوت و در پوشش همکاری امنیتی، به عادیسازی روابط و تثبیت موقعیت خود در محور آمریکا و اسرائیل بپردازند.
- پیامدهای راهبردی برای ایران و محور مقاومت
ادغام عملیاتی منافع امنیتی میان رژیم صهیونیستی و متحدان عرب، دستاوردی راهبردی برای واشنگتن و تلآویو محسوب میشود، زیرا فشار بر ایران و محور مقاومت را در گستره غرب آسیا افزایش میدهد. تشکیل ساختارهای اطلاعاتی و دفاعی مشترک و گسترش هماهنگیهای سایبری، به آمریکا اجازه میدهد تا فشارهای چندلایه علیه تهران را اعمال کند و همزمان زمینه ایجاد جبهه جدیدی از قفقاز جنوبی تا خزر را فراهم آورد. این روند با هدف محدودکردن نفوذ ایران و فلج کردن حلقههای اتصال ژئوپلیتیکی محور مقاومت طراحی شده است و در آینده احتمالاً به شکل مأموریتهای نظامی مشترک یا نیروی بهاصطلاح «حافظ صلح» در غزه ظاهر خواهد شد.
- تغییر توازن قدرت و خطر بازمهندسی امنیت منطقه
در سطح کلان، این ائتلاف امنیتی نوظهور میان رژیم صهیونیستی و برخی دولتهای عربی، توازن قدرت تاریخی غرب آسیا را به نفع واشنگتن و تلآویو بازسازی میکند. با قرار گرفتن رژیم صهیونیستی در محور راهبردی مشارکتهای منطقهای و تبدیل آن از دشمن دیرینه به متحد سیاسی و نظامی، ساختار سنتی امنیت جهان عرب فرو میریزد. این بازمهندسی نهتنها ثبات واقعی را تضمین نمیکند، بلکه سبب وابستگی بیشتر کشورهای عربی به آمریکا و تضعیف استقلال سیاسی آنان میشود. نتیجه نهایی چنین روندی، حذف تدریجی محور مقاومت از معادلات رسمی و تبدیل امنیت منطقه به کالایی در خدمت منافع صهیونیستی و هژمونی غرب خواهد بود.