بازخوانی زندگی پرافتخار میرزا کوچک خان به مناسبت سالروز شهادتش

یک شنبه 11 آذر 1403 - 15:0:0
بازخوانی زندگی پرافتخار میرزا کوچک خان به مناسبت سالروز شهادتش

میرزا یونس رشتی معروف به میرزاکوچک فرزند میرزابزرگ، در سال ۱۲۵۹ خورشیدی دیده به جهان گشود و در یازده آذر ۱۳۰۰ در ۴۱ سالگی به شهادت رسید.

به گزارش پایگاه شبکه الکوثر، میرزا یونس رشتی معروف به میرزاکوچک فرزند میرزابزرگ، در سال ۱۲۵۹ خورشیدی دیده به جهان گشود و در یازده آذر ۱۳۰۰ در ۴۱ سالگی به شهادت رسید.

نهضت جنگل

نهضت جنگل، قیامی مردمی بود که در یکی از حساس‌ترین دوره‌های تاریخی ایران شکل گرفت. این نهضت، از جنگل‌های گیلان آغاز شد و سپس روستا‌ها و شهر‌های این استان را دربرگرفت و هفت سال ادامه یافت.

بیشتــر بدانیــد:

ایران تولیدکننده تصاویر ماهواره‌ای "سوپر رزولوشن"

برگزاری هفته بزرگداشت شهدای رسانه ملی

میرزاکوچک خان جنگلی

میرزا یونس مشهور به میرزا کوچک خان جنگلی (۱۲۵۹ش- ۱۳۰۰ش)، رهبر مشروطه‌خواه جنبش جنگل بود که به‌دلیل نابسامانی‌های داخلی بعد از مشروطه و تعرض و دخالت‌های بیگانگان در ایران قیام و در رشت اعلام جمهوری کرد؛ اما با بروز اختلافات داخلی در دولت رشت، توافق قوای روس و انگلیس و قدرت یافتن دولت مرکزی، شکست خورد و در برف و بوران گرفتار شد و بر اثر سرما درگذشت.

فخرایی در کتابش می نویسد: " قوای متفرق جنگل تک تک و جوخه جوخه به سوی اردوی دولت (قوای رضاخان سردار سپه) متوجه شده و تسلیم می­برشی از کتابی در باره سرانجام میرزا کوچک خان جنگلی گردید. کسانی هم که مقاومت نموده یا کشته یا دستگیر می ­شدند. البته مقاومت در این لحظات بحرانی تجسمی از یک نوع دیوانگی بود، زیرا نه سازمانی باقی مانده و نه مأمنی که به آنجا پناه برده شود و نه فرماندهی که از روی نقشه و تاکتیک صحیح، عملیات جنگی را اداره نماید.»

یاران میرزا یک به یک دستگیر می‌شدند. تنها سه تن از معاریف جنگل (میرزا، گائوک (آلمانی) و معین ­الرعایا) باقی مانده بودند که قوای دولت تعقیب شان می­ نمود و این تنها از نظر آشنائی معین ­الرعایا به معابر کوه‌ها و گذرگاه‌ها بود که دستگیری­شان را به تأخیر انداخت.

پایان کار میرزا سردار جنگل بر اثر خیانت روس‌ها و دسیسه انگلیسی‌ها توسط قوای رضاخان سردار سپه بسیار غم ­انگیز است. زیرا معین الرعایا نیز تسلیم شد و «تمامی قورخانه جنگل را که تنها او می ­دانست کجاست بی­ کم و کاست تحویل نمود».

میرزا و دوستش «هوشنگ» که همان گائوک آلمانی بود تنها ماندند. از هر طرف آن‌ها را محاصره نمودند. میرزا و دوستش در سر راه خود به خلخال در گردنه «گیلوان» واقع در کوه‌های طالش دچار برف و بوران شدند و هر دو از شدت سرما از پا درآمدند. به دستور سالار شجاع، سر میرزا را از تن یخ ­زده ­اش جدا کردند و برای امیر مقتدر طالش فرستادند. امیر مقتدر هم آن را در رشت تسلیم فرماندهان نظامی دولتی کرد.

وقتی سرِ دلاورِ جنگل پس از ۲۰ سال به پیکرش رسید!

پس از مدتی که سر بریده آن روحانی انقلابی و سردار جنگل را در رشت - جائی که جمهوری خود را اعلام داشته بود - برای تماشای عموم قرار دادند، خالو قربان از یاران خائن جنگل که قبلاً خود را به سردار سپه تسلیم کرده و به درجه سرهنگی نائل آمده و جزو قوای دولتی شده بود سر بریده میرزا را به تهران برد و به رسم ارمغان تقدیم سردار سپه کرد.

رضاخان سردار سپه دستور داد سر را در گورستان حسن ­آباد دفن کردند. بعداً یکی از مردان نیک‌نهاد که از یاران قدیمی میرزا کوچک خان بود (کاس آقا حسام) آن را محرمانه از گورکن تحویل گرفت و به رشت برد و در محلی موسوم به «سلیمان داراب» به خاک سپرد. 

در شهریور ۱۳۲۰ که آزادیخواهان گیلان تصمیم گرفتند جسد میرزا را با تشریفات شایسته ­ای از خانقاه (نزدیک گردنه گیلوان) به رشت حمل کنند، مصادف با جلوگیری مقامات دولتی شدند، ناگزیر ساده و بدون کشمکش جسد به رشت منتقل و در جوار سر مدفون گردید، و بدین ترتیب طومار زندگی مردی که با پایبند بودن به دیانت و اخلاق به آزادی و استقلال کشورش می ­اندیشید و به سعادت ابناء وطنش عشق می‌ورزید و در جمیع این احوال، روح غیرقابل انحراف و انقیاد داشت درنوردیده شد، و شعله عمرش که با همه کوتاهی مواجه با باد‌های مخالف و ماجرا‌های غم­ انگیز بود خاموش گردید.


ویژه‌های الکوثر را اینجا دنبال کنید.

برای اطلاع از آخرین خبرهای ایران و جهان اینجا کلیک کنید.


یک شنبه 11 آذر 1403 - 17:57:5

دسته بندی :