به گزارش پایگاه شبکه الکوثر، در واقع سال ۱۳۶۱ در حمیدیه اهواز، شروع دوستی رقم خورد. قاسم سلیمانی فرمانده تیپ ثارالله سخنران بود و علی شیرازی روحانی گردان شهید باهنر، شنونده. همانجا عشق حاج قاسم به دلش نشست. فروردین ماه سال ۶۵ دوستی شکل همکاری به خود گرفت و حاج قاسم، مسؤولیت تبلیغات لشکر را به علی شیرازی سپرد. این همراهی پس از جنگ ادامه داشت؛ تا اینکه در سال ۱۳۹۰ به خواست سردار سلیمانی، علی شیرازی مسؤول نمایندگی ولی فقیه در نیروی قدس شد و هشت سال در پرفراز و نشیبترین روزهای جبهه مقاومت با حاج قاسم همراه ماند.
من کاندیدای شهادتم
در بخشی از این کتاب با عنوان «فدایی مردم» میخوانیم: موضوع انتخابات ریاست جمهوری داغ شده بود. مردم با نامهنگاری یا در فضای مجازی، از سردار سلیمانی درخواست میکردند کاندیدای ریاست جمهوری شود. خیلیها هم از گوشه و کنار با من تماس میگرفتند و نظر حاج قاسم را جویا میشدند. رفتم پیشش. گفتم: خیلی از مردم مایلاند کاندیدای ریاست جمهوری شوی...». نگذاشت حرفم تمام شود. گفت: تو که نظر مرا میدانی! گفتم: خودم مخالفم. هر کس از من میپرسد، میگویم: سردار سلیمانی، رئیس جمهوری چند کشور است. اما پیام مردم را میدهم. میخواهم از زبان خودت بشنوم.گفت: هر کس پرسید، از قول من بگو سلیمانی فقط یک سرباز است؛ نه چیز دیگر!
گفتم: اگر مقام معظم رهبری راضی به این اقدام باشند، چی؟ با همان لبخند همیشگی گفت: اگر مقام معظم رهبری به من تکلیف کنند کاندیدای ریاست جمهوری شوم، میروم پیش ایشان، آن قدر گریه میکنم تا تکلیف را بردارند!
یکی از دوستان هم اخیراً برایم بازگو کرد که از بیت رهبری میآمدیم بیرون. به سردار سلیمانی گفتم: بیا کاندیدای ریاست جمهوری بشو. گفت: این را که میگویم، به مردم بگو. بگو من کاندیدای شهادتم؛ کاندیدای گلولهام؛ نه کاندیدای ریاست جمهوری!
برای اطلاع از آخرین خبرهای ایران و جهان اینجا کلیک کنید
از صفحه ندای نور الکوثر فارسی هم دیدن کنید
دو شنبه 6 دی 1400 - 9:31:47