تهران- الکوثر: گوشه ای از زندگینامه افتخارآمیز ابوطالب علیه السلام
ابوطالب در خانواده ای خداپرست و موحد و در سایه پدری همچون عبدالمطلب که از کمالات روحی و امتیازات معنوی برخوردار بود، پرورش یافت. و همانند پدرش در مسیر آیین حنیف ابراهیمی قدم برمی داشت و منصب سقایت و آبرسانی به زایران خانه خدا و پاسداری از جان حضرت محمد(ص) را به نیکویی بر عهده گرفت.
ابوطالب نه تنها تحت تاثیر شرک و بت پرستی مردم مکه قرار نگرفت، بلکه در مقابل شیوه های جاهلیت ایستادگی کرد و نوشیدن مشروبات را بر خود حرام ساخت و خود را از هرگونه فساد و آلودگی، برحذر داشت. او نخستین کسی است که «سوگند خوردن اولیای مقتول برای اثبات قتل » را در امر قضا، سنت قرار داد و بعدها اسلام نیز آن رابا نام «قسامه » تثبیت کرد.
بیشتر بخوانید:
ابوطالب مؤمن آل قریش
مورخان نوشته اند: «ابوطالب سه سال قبل از هجرت، بعد از آن که پیامبر(ص) و یارانش از «شعب » خارج شدند، در ماه شوال یا ذی القعده در سن 84 سالگی از دنیا رفت.» و در حالی دنیا را وداع گفت که قلبش لبریز از ایمان به خدا و عشق به محمد(ص) بود. بدنش را در مکه معظمه در مقبره حجون معروف به «قبرستان ابوطالب » دفن کردند. با مرگ او خیمه ای از حزن و اندوه بر پیامبر اسلام و مسلمانان آن روز که کمتر از پنجاه نفر بودند، سایه افکند زیرا آنان بهترین حامی، مدافع و فداکار در راه اسلام را از دست دادند. ابن کثیر و ابن اثیر نقل می کنند: «کفار قریش پس از وفات ابوطالب بر سر مبارک پیامبر(ص) خاک - و گاهی روده گوسفند - می ریختند. اندوه مسلمانان چند روز بعد با درگذشت حضرت خدیجه، رکن دیگر اسلام و حامی پیامبر خدا، دو چندان شد.
درگذشت ابوطالب و خدیجه کبری مصیبت بزرگی برای رسول خدا بود. پیامبر(ص) می فرماید:
«ما نالت قریش منی شیئا اکرهه حتی مات ابوطالب »
تا زمانی که ابوطالب زنده بود، قریش نمی توانست هیچ گونه ناخوشایندی برای من ایجاد کند.»
ابوطالب پس از درگذشت عبدالمطلب، کفالت و سرپرستی محمد(ص) را که هشت ساله بود به عهده گرفت و تا هنگام وفاتش، 42 سال تمام پروانه وار به گرد شمع وجود او گشت. و در تمام حالات، در سفر و حضر ازاو حراست و حفاظت کامل نمود و در راه هدف مقدس پیامبر اسلام که نشر آیین یکتاپرستی و ریشه کن کردن شرک و بت پرستی بود از هیچ کوششی دریغ ننمود، حتی به مدت سه سال در کنار پیامبر(ص) و سایر بنی هاشم در «شعب ابی طالب » - که دره ای خشک و سوزان بود - به سر برد. وی همواره ایمان خود را کتمان می کرد تا بهتر از اسلام و حضرت محمد(ص) دفاع نماید. او در ضمن اشعاری این حقیقت را بازگو می کند.
((لیعلم خیار الناس ان محمدا نبی کموسی و المسیح بن مریم اتانا یهدی مثل ما اتیا به فکل بامر الله یهدی و یعصم و انکم تتلونه فی کتابکم بصدق حدیث لا حدیث المرجم
شخصیت های فهمیده بدانند که محمد; مانند موسی و عیسی پیامبر است.
همانطور که آن دو پیامبر هدایت آسمانی داشتند او نیز دارد; و تمام پیامبران به فرمان خدا مردم را راهنمایی و از گناه باز می دارند.
و شماها اوصاف او را در کتابهای آسمانی به درستی می خوانید; و این گفتار صحیحی است و رجم به غیب نیست.))
از صفحه ندای نور الکوثر فارسی هم دیدن کنید
برای اطلاع از آخرین خبرهای ایران و جهان اینجا کلیک کنید
شنبه 2 فروردین 1399 - 12:34:54