به گزارش پایگاه شبکه الکوثر ، عبد الباری عطوان در یادداشتی در روزنامه اینترنتی رای الیوم نوشت: پیگیری سخنرانی های سید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله نه تنها به سبب اطلاعات و تحلیلات دقیقی که دارد بلکه برای اطلاع یافتن از تحولات آینده و تحلیل اوضاع منطقه و تحولات آن ضروری است. اگر بگوییم سید حسن نصرالله سخنگوی رسمی محور جدید است, اغراق نکرده ایم, محوری که فراتر از طایفه گری است و جبهه های آن در حال تبلور و گسترش است. چنین محوری شامل کشورها و بازوهای مرکزی مقاومت در خاورمیانه (غرب آسیا) است و همتایی قوی برای طرح سلطه گری آمریکا و اسرائیل به شمار می آید. 
نصرالله در سخنرانی عصر روز جمعه به مناسبت سیزدهمین سالگرد پیروزی بزرگ در جنگ 33 روزه سال 2006 در شهر بنت جبیل, مرکز مقاومت در جنوب, بر نکته های متعددی تاکید کرد که باید پیش از نتیجه گیری تحلیلی به آن اشاره کرد.
نخست: جنگ سال 2006, جنگی آمریکایی بود و اسرائیل برای برپایی خاورمیانه (غرب آسیا) جدید, نابودی مقاومت لبنان و فلسطین, تغییر نظام سوریه, تثبیت اشغالگری آمریکا در عراق و ناکامی طرح موعود ایران, ابزاری برای این جنگ بود.
دوم: این اسرائیل و نه مقاومت لبنان بود که جنگ را متوقف کرد چون اسرائیل دیگر نمی توانست جنگ را ادامه دهد. اسرائیل از این رو به جان بولتون نماینده آمریکا در سازمان ملل متحد که ابتدا با برخی درخواست های عربی برای آتش بس مخالفت کرده بود, برای توقف جنگ روی آورد چراکه ادامه این جنگ فاجعه بزرگی برای دولت اشغالگر رقم می زد.
سوم: عوامل قدرت نظامی که مقاومت لبنان در گذشته از آن برخوردار بود, امروز بسیار متفاوت شده و این واقعیتی است که هیچ کسی نمی تواند در آن شک کند و ژنرال های اسرائیلی هم به آن اذعان کرده اند. این واقعیت, نوعی بازدارندگی راهبردی ایجاد کرده است که از اقدام ارتش اسرائیل در شلیک حتی یک گلوله به لبنان جلوگیری کرد به طوری که جنوب لبنان از امن ترین و باثبات ترین مناطق لبنان و خاورمیانه (غرب آسیا) شده است.
چهارم: فرماندهان اسرائیلی در طول 13 سال تلاش کرده اند تا اعتماد به ارتش و طرح خود را بازگردانند, ارتشی که در این جنگ متحمل شکست بزرگی شد اما آنها فقط به نتایج بسیار ناچیزی دست یافتند چراکه از اجرای هر گونه عملیات نظامی زمینی و هوایی بزرگ نه تنها در لبنان بلکه در نوار محاصره شده غزه هم ناتوانند.
پنجم: محور مقاومت مبتنی بر راهبرد آشکاری است؛ اینکه عوامل قدرتی که در اختیار دارد, نه تنها برای آغاز جنگ بلکه برای جلوگیری از وقوع جنگ هم هست. این تئوری جدید با توجه به تنش کنونی در بحران خلیج (فارس) تأیید شده است چرا که قدرت این محور و توانایی آن در پاسخ دادن و سرنگونی پهپاد آمریکایی و توقیف نفتکش انگلیسی, همگی باعث شد تا دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا آنگونه که تهدید کرده بود, نتواند برای انتقام نظامی و حمله به پایگاه های سپاه پاسداران انقلاب [اسلامی] در عمق ایران اقدامی کند.
ششم: جنگ علیه ایران به معنای جنگ علیه همه کشورها و بازوهای محور مقاومت است و می توان از این طرح چنین برداشت کرد که معادلات قدیمی کاملا تغییر کرده است به این معنا که هر گونه تجاوز به هر کشور یا سازمان عضو این محور, تجاوز به همگان است و به صورت جمعی به آن پاسخ داده خواهد شد.
با نگاه به این شش نکته می توان گفت که اسرائیل در هیچ جنگی علیه لبنان در آینده, پیروز نخواهد شد و در همین حال در هر گونه جنگی که ممکن است در منطقه خلیج (فارس) هم بر پا شود, بزرگ ترین هدف خواهد بود چون هزینه هر دو جنگ بسیار سنگین تمام خواهد شد و توقف هر یک از این جنگ ها طبق شروط یا مطالبات آمریکا و اسرائیل, دشوار خواهد بود چراکه در نهایت, محور مقاومت صاحب قدرت و تصمیم نهایی است.
اشاره نصرالله به بازگشت مقتدرانه مقاومت به کرانه باختری رود اردن و اشاره او به نوجوانانی که بیشتر از 14 سال نداشتند و پیش از آنکه شهید شوند, با چاقو به نظامیان اسرائیلی در قدس اشغالی, ضربه کشنده وارد کردند و همچنین تلاش برای ربودن نظامی اسرائیلی و به قتل رساندن او نزدیک شهرک غوش عتصیون, نشان می دهد که هدف محور مقاومت, تمرکز بر کرانه باختری رود اردن یعنی منطقه ای است که اسرائیل اشغالگر آنجا ضعیفت تر است و مقاومت فقط به نوار غزه اکتفا نکرده است و چه بسا نسل آینده با ستیزه گری و دلاوری بیشتر, پرچم مقاومت را حمل خواهد کرد. 
هزینه های ایستادگی و مقاومت بسیار ناچیزتر از هزینه های تسلیم شدن در برابر دشمنی است, دشمنی که از خانه عنکبوت هم سست تر است. اینکه وزارت امور خارجه آمریکا فوری و غیرمستقیم به این سخنرانی اعتراض کرد و از پیامدهای خطرناک سخن گفت, نشانگر حجم درد آمریکا و همچنین ترس اسرائیلی هاست که این مسئله باعث خرسندی بسیاری در سراسر جهان اسلام می شود. 

برای اطلاع از آخرین خبرهای ایران و جهان اینجا کلیک کنید