استاد فاطمی نیا می گوید: قمر بنی هاشم بابالحوائج است. در مورد این آقا عقلمان نمیرسد چه چیزی بگوییم. از عقول ما خارج است. برای اینکه معصومی پیدا میشود در مورد او میگوید: «رَحمَ الله عمّی العباس کان نافذ البَصیرة» خدا عمویمان عباس را رحمت کند که بصیرتش نافذ بود. یعنی چشم قمر بنیهاشم پرده را میشکافت.
معصوم دیگری که امام زمانش باشد یعنی مولایمان ابیعبدالله (علیهالسلام) میدانید، تاریخ صحیح مینویسد که وقتی با او حرف میزد میگفت: «بِنَفسی أنت»: عباس! جانم به قربانت. آقا امام زمان (ع) یک تبسم به روی آدم بکند آدم چه میشود؟ مجسم کنید که شما امام زمان (ع) را نگاه کنید و حضرت بخندد فقط، هیچی دیگر. تمام نسلت خوشبخت میشود. آن وقت میدانید امام زمانِ قمربنیهاشم به او چه گفت؟ گفت: «بنفسی أنت» ؛ جان من به قربانت. در مقاتل معتبر داریم.
حالا فضایل آقا چقدر است؟ این یک فضیلت را ما نمیتوانیم هضم کنیم که این همه شهید در اسلام بودند. روایات معتبر میگوید: «یَغبِطُه جَمیعُ الشُّهداء» . اگر این {جمیع} را نداشت میگفتیم شاید بعضی از شهدا را میگوید اما میگوید: مقام حضرت عباس(ع) مقامی است که همه شهدا غبطه آن را میخورند. پدر، امیرالمؤمنین (ع) است. در بهشت، همه آرزوی مقامش را میبرند.
وقتی آقایی اینطور باشد تو را به خدا عقل ما میرسد درباره او چیزی بگوییم؟! ای قمر بنیهاشم! ای آقا! زبان ناقابلم بسته است ولی الحمدلله یقین حاصل شده که حتی تو دست رد به سینه کافر هم نزدی.
دوستان را کجا کنی محروم/ تو که با دشمنان نظر داری
با تمام جانم دارم می گویم. آقا قربانت بروم. بر من ثابت شد که جواب یهود و نصاری را دادهای. ای پسر امیرالمؤمنین! آقا شفاعت تو خیلی قوی است. شفیع ما باش. از خدا بخواه مشکلات ما را حل کند. تو که این قدر مقام داری. می فرمایند: «تمام شهدا آرزوی مقام قمر بنی هاشم را دارند».
چهار شنبه 28 شهریور 1397 - 16:36:50