تهران- الکوثر: أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحابَ الْکَهْفِ وَ الرَّقيمِ کانُوا مِنْ آياتِنا عَجَباً (٩) إِذْ أَوَي الْفِتْيَةُ إِلَي الْکَهْفِ فَقالُوا رَبَّنا آتِنا مِنْ لَدُنْکَ رَحْمَةً وَ هَيِّئْ لَنا مِنْ أَمْرِنا رَشَداً (١٠) فَضَرَبْنا عَلَي آذانِهِمْ فِي الْکَهْفِ سِنينَ عَدَداً (١١) ثُمَّ بَعَثْناهُمْ لِنَعْلَمَ أَيُّ الْحِزْبَيْنِ أَحْصي لِما لَبِثُوا أَمَداً (١٢) نَحْنُ نَقُصُّ عَلَيْکَ نَبَأَهُمْ بِالْحَقِّ إِنَّهُمْ فِتْيَةٌ آمَنُوا بِرَبِّهِمْ وَ زِدْناهُمْ هُديً (١٣) وَ رَبَطْنا عَلي قُلُوبِهِمْ إِذْ قامُوا فَقالُوا رَبُّنا رَبُّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ لَنْ نَدْعُوَا مِنْ دُونِهِ إِلهاً لَقَدْ قُلْنا إِذاً شَطَطاً (١٤)
آیا پنداشته ای که اصحاب کهف و رقیم از نشانه های بسیار شگفت انگیز ] و کم نظیر [ ما بوده اند؟ ولی بدان آنچه بر آدمیان می گذرد نظیر واقعه ای است که بر اصحاب کهف گذشت.
یاد کن زمانی را که آن جوانان در غار جای گرفتند و گفتند : پروردگارا ، از جانب خود رحمتی به ما ببخش و راه درست را به ما بنمای و در کاری که در پیش گرفته ایم راه نجاتی برای ما فراهم کن.
پس چند سالی در آن غار به آرامی بر گوش هایشان نواختیم و آنان را به خواب فرو بردیم.
سپس از خواب بیدارشان کردیم تا مشخص کنیم کدام یک از آن دو گروه مدت درنگشان را برشمرده اند.
ما داستان آنها را به دور از هر باطلی بر تو حکایت می کنیم . آنها جوانانی بودند که به پروردگارشان ایمان آوردند و ما آنان را هدایت، افزودیم.
و دل هایشان را استوار کردیم آن گاه که برخاستند و به سردمداران مشرک خود گفتند: پروردگار ما همان پروردگار آسمان ها و زمین است و ما هرگز به جای او معبودی را نمی پرستیم، زیرا اگر چنین کنیم، قطعاً سخنی گزاف و ناروا گفته ایم.
داستان کربلا شگفت انگیز تر است یا قصه ی اصحاب کهف؟
آیات تکان دهنده از زبان خون خدا...
سرود حماسه سازی فرزندان امت رسول الله
امامی که در تک تک لحظه های این نمایش ستودنی، به آیندگان می نگرد و نگران است.
حتی حالا که سر از بدنش جدا کرده و شهر به شهر و بیابان به بیابان او را گردانده اند.
پای کربلا که وسط می آید، اسطوره ها و افسانه ها رنگ میبازند و سر به زیر می اندازند...
اگر شگفتی داستان یاران غار در بیدار شدنشان پس از دوری گزیدن از شهر و خواب سیصد و نه ساله شان بود ،
بیش از هزار و سیصد سال است که
این حماسه
هر روز و هرسال
نمایش این اعجاز عجیب را چند باره و چندصد باره به روی صحنه می برد.
محرم که میشود به حصن حصین حسین پناهنده میشویم
و در تکیه اش، تکیه گاه می یابیم
و او بعد از غفلتی عمیق دوباره بیدارمان میکند
و قلب هایمان را مهر قوت و استقامت میزند
و با درونی استوارتر به سوی شهر و مردم همیشگی اش راهی میشویم
...
به راستی، داستان کربلا عجیب تر است یا سرنوشت اصحاب کهف؟
ازصفحه محرم الکوثر فارسی دیدن کنید
از صفحات دین و زندگی و ندای نور الکوثر فارسی دیدن کنید
آموزش سوره های قرآن ویژه کودکان
شنبه 24 شهریور 1397 - 9:45:31