علت کم شدن رزق و روزی چیست؟

سه شنبه 6 شهریور 1397 - 22:12:34
علت کم شدن رزق و روزی چیست؟

می گویند اخلاق خوب و خوش سبب افزایش رزق و روزی می شود، زمانی که مهمان وارد خانه می شود خودش رزق و روزی اش را می آورد و برکت آن خانه را زیاد می کند و ...

تهران- الکوثر: رزق و روزی، قسمت ، قضا و قدر و ... مواردی است که معمولا بچه مسلمان ها با آن بیشتر روبرو هستند، اینکه اگر کسی پول زیادی داشته باشد و یا شب سر گرسنه به زمین نمی گذارد رزق و روزی اش زیاد است و برکت در زندگی اش است یا قسمتش این بوده و داستان هایی از این قبیل همیشه مطرح بوده است، اما به راستی معنای رزق و روزی و آنچه که خداوند نصیب انسان می کند چیست؟

می گویند اخلاق خوب و خوش، سبب افزایش رزق و روزی می شود، زمانی که مهمان وارد خانه می شود خودش رزق و روزی اش را می آورد و برکت آن خانه را زیاد می کند و ...

معنا و مفهوم رزق و روزی

رزق و روزی؛ عطا و بخشش پی‌درپی و همیشگی است که از آن نفع برده می‌شود، خواه مادی باشد خواه معنوی و اگر احیاناً به «خوراکی» نیز رزق گفته می‌شود، برای آن است که خوراکی اعم از چیزی است که خورده یا پوشیده می‌شود و یا بهره‌های دیگری از آن گرفته می‌شود.

شاهد سخن این آیه کریمه است که می‌فرماید:

«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَأْکُلُوا أَمْوَالَکُمْ بَیْنَکُمْ بِالْبَاطِلِ؛ ای کسانی که ایمان آورده‌اید، اموال یکدیگر را به ناروا مخورید».

مفسران در ذیل این آیه شریفه و دیگر آیات شبیه به آن گفته‌اند:

تعبیر به «اکل» (خوردن) کنایه از هرگونه تصرف است، خواه به صورت معمولی باشد یا پوشیدن یا سکونت و یا جز آن و این تعبیر علاوه بر زبان عربی، در فارسی امروز نیز کاملاً رایج است.

علت اینکه «فعل» شخص به «اکل» و خوردن مستند می‌شود آن است که خوردن اظهر منافع است، و الا مراد مطلق تصرف است.

نکته‌ای که نباید از آن غفلت کرد، سخنی است که ابن‌خلدون در مقدمه خود در تعریف «رزق» بیان کرده است.

وی می‌گوید: «اگر نفع حاصل از کار و اکتساب به خود آدمی برگردد و آن را در راه مصالح و احتیاجاتش مصرف کند، «رزق» (روزی) گفته می‌شود.

پیامبراکرم(ص) فرموده است: «فَإِنَّهُ لَیْسَ لَکَ مِنْ مَالِکَ إِلا مَا أَکَلْتَ فَأَفْنَیْتَ، أَوْ لَبِسْتَ فَأَبْلَیْتَ، أو تصَدَّقْتَ فأمْضَیْتَ؛ از مال تو چیزی از آن توست که خوردی و از بین رفت، یا پوشیدی و کهنه شد، یا در راه خدا مصرف کردی و آن را باقی گذاشتی.» و اگر از آن منافعی که به دست آورده است، در راه احتیاجاتش بهره‌برداری نکرد، آن منافع و اموال برای مالکش «روزی» نامیده نمی‌شود، بلکه اندوخته‌ای است که به دست آورده است؛ مانند مال به ارث مانده که برای متوفی روزی نیست، ولی اندوخته او است، زیرا متوفی نمی‌تواند از آن مال بهره‌مند شود و هنگامی که وارث از آن مال برخوردار شود «رزق» نامیده می‌شود.

مرحوم علامه طباطبایی نیز در این زمینه چنین می‌فرماید:

باری، آنچه از آیه شریفه «إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتِینُ؛ خداست که خود روزی‌بخش نیرومند استوار است» که در مقام حصر وارد شده استفاده می‌شود، چند چیز است... ثانیاً روشن می‌شود که آنچه مخلوقات به آن منتفع شده و از خیر آن بهره‌مند می‌شوند، همه رزق آنان بوده و خداوند هم رازق آن است.

مفهوم سخنان این دو اندیشمند اسلامی که با سخنان ارباب لغت نیز همخوانی دارد این است که هر آنچه که مخلوقات از آن منتفع نشده و بهره‌مند نشوند، رزق نامیده نمی‌شود.

بهترین رزق و روزی چیست؟

شترچرانی به فرستاده رسول خدا گفت آنچه در سینه شترهاست صبحانه قبیله است و آنچه در ظرفهاست شام قبیله.

فرستاده رسول خدا را دست خالی فرستاد.

پیامبر صلی الله علیه و آله دعا کرد:

خدایا مال و فرزندانش را زیاد کن!

به گوسفندچرانی رسیدند، گوسفند را دوشید، هر چه در ظرفها هم بود ریخت، ‌ یک گوسفند هم فرستاد، گفت اینقدر بود، بازهم خواستید بگویید.

پیامبر صلی الله علیه و آله دعا کرد:

خدایا به قدر کفاف به او روزی بده!!

پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود:

«آنچه کم باشد و کفایت کند بهتر است از زیادی که دل را مشغول بدارد.»

علت کم شدن رزق و روزی چیست؟

انسان از آن جهت که صاحب فکر و اندیشه است، می‌خواهد در مورد بسیاری از مطالب پرس‌وجو کرده، چرایی و چگونگی مطالب را دریابد.

از جمله مسائلی که فکر انسان را به خود معطوف داشته، مسائل مربوط به «رزق و روزی» انسان و دیگر موجودات است به طوری که همواره در پی آن است تا روزی‌ِ بیشتری به دست آورد.

انسان سؤالات فراوانی را در این مورد در ذهن خود می‌یابد تا آنجا که اگر بگوییم بعضی از سؤالات به صورت روزانه در بین مردم جریان دارد، سخن به گزاف نگفته‌ایم.

سؤالاتی از این قبیل:

- عوامل مؤثر در افزایش روزی چیست؟ اسباب و علل کاهش روزی کدام است؟

- فلسفه وسعت رزق یک گروه و اندک بودن رزق گروهی دیگر چیست؟

- نقش تلاش و سعی انسان برای به دست آوردن روزی و ارتباط آن با تقدیر روزی چگونه است؟

- آیا دعا در افزایش روزی مؤثر است؟

- تا چه اندازه رزق حلال و حرام در سرنوشت انسان مؤثر است؟

کتاب «رزق و روزی از دیدگاه قرآن و حدیث» اثر علی متین، به سؤالات و دغدغه‌های افراد در خصوص کسب رزق و روزی از دیدگاه قرآن و حدیث پاسخ گفته است که در ادامه می‌خوانید:

یکی از عوامل نقصان و کاهش روزی، اجیر شدن برای دیگران است: عمار ساباطی می‌گوید: به امام صادق (ع) عرض کردم: «مردی تجارت می‌کند و اگر خود اجیر دیگران شود سهمی از تجارت به او می‌دهند»، امام(ع) فرمود: «خود را اجیر نکنید و روزی را از خدا خواسته و خود تجارت کنید، زیرا اگر کسی اجیر دیگران شود [درِ افزایش] روزی را بر خود بسته است».

شاید بتوان در تحلیل کاهش رزق و روزی به واسطه اجیر شدن چنین گفت: از آنجا که شخص اجیر حقوق معینی را ماه به ماه دریافت می‌کند، لذا به همان حقوق خود چشم دوخته و برنامه‌های خود و اداره زندگی را با توجه به آن سامان می‌دهد و امید رسیدن بیش از آن را ندارد و شاید همین امر تا حدودی موجب غفلت از خدا می‌شود. اما شخصی که به اصطلاح، شغل آزاد دارد بیش از آن که به اسباب ظاهری عنایت کند، توکل بر خدا را در نظر داشته و همین امر نیز سبب توجه بیش‌تر خداوند سبحان می‌شود.

شاید با مراجعه به وجدان نیز تا حدودی بتوان مطلب را دریافت که آنجا که وسایل و اسباب مادی مناسبی در اختیار داشته باشیم، توجه ما به خدا اندک است و اما آنجا که وسایل و اسباب مادی به ظاهر خوب و مطمئنی در کار نباشد، توجه ما به او بیشتر خواهد بود. حال شخص اجیر تو گویی همان کار خود را از وسایل محکم و خوب می‌داند، به خلاف کسی که اجیر نیست.

مرحوم کلباسی نیز در توضیح احادیثی از این قبیل می‌گوید: بعضی از بزرگان گفته‌‌اند:

شاید سرّ نکته این باشد که انسان وقتی اجیر دیگران شد به آن دستمزد تکیه می‌کند و چنین می‌اندیشد که آن دستمزد زندگی‌اش را می‌چرخاند و چون بر آن اطمینان دارد، بر خدایی که همه کارها دست اوست تکیه نخواهد کرد و اما اگر خود تجارت کند، به دلیل اتفاقات احتمالی، کالای خود را در امان نمی‌بیند، لذا بر خدا توکل می‌کند؛ اتفاقاتی از قبیل:‌ گرانی و ارزانی، رواج و رکود بازار، رغبت و بی‌رغبتی مشتری، خرابی و سرقت.

بنابراین اگر انسان دریابد که بدن و نیروی او در معرض آفت‌های بسیاری است و روحیه تکیه و امید بر خدا را در خود حفظ کند، می‌تواند خود را اجیر نماید و موجب فقر نیز نخواهد بود و در یک جمله، روایت غالب انسان را شامل می‌‌شود.

با توجه به آنچه گفته شد، می‌توان گفت: اگر کسی اجیر شود برای اداره زندگی‌اش و از سوی دیگر آن را وسیله‌ای برای اداره زندگی بداند و از توکل بر رزّاق حقیقی غافل نباشد، اجیر بودن این شخص موجب کاهش روزی او نخواهد شد.

رابطه اخلاق و رزق و روزی

در روایات متعددی اخلاق نیکو به عنوان یکی از عوامل گشایش رزق و روزی و اخلاق بد به عنوان یکی از عوامل تنگدستی و فقر معرفی شده است.

پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در سفارش خود به صحابی گرانقدرش، ابوذر غفاری، به این مطلب اشاره کرده و می فرماید:

یا اباذر انَّ الرَّجُلَ لَیحرُمَ رزقَه بالذنب یصِیبُه؛

ای ابوذر، به درستی که انسان گاهی به دلیل انجام گناه، از روزی خود محروم می شود.

در روایات دیگری، چنین می خوانیم:

فی سِعَةِ الاخلاقِ کنُوزُ الارزاق؛

گنج های رزق در اخلاق خوب نهفته است.

حُسنُ الخُلقِ یزیدُ فی الرِّزق؛

اخلاق نیکو، موجب زیادت در روزی می شود.

این دسته از روایات یک معنای ظاهری قابل فهم برای همگان دارند و آن اینکه بیانگر این حقیقت تجربی و اجتماعی هستند که آراستگی به فضایل اخلاقی و خوش خلقی، موجب روی آوردن مردم به فرد می شود.

تجربه نشان می دهد که مشتریان بیشتر به خرید از فروشندگان خوش اخلاق تمایل دارند.

افزون بر این، همه کسانی که در شبکه روابط شغلی با یک فروشنده قرار دارند، مانند فروشندگان مواد اولیه، شرکا، خریداران و امثال آنها، در مواقع لازم آمادگی بیشتری برای حمایت های مادی و معنوی از فروشنده خوش اخلاق دارند و همین مسائل موجب وسعت روزی افراد خوش اخلاق می شود.

اما این احادیث را نباید در همین معنای عادی و عرفی خلاصه کرد. به ویژه آنکه مطابق روایت نخست، گناه، اعم از اینکه فردی باشد یا اجتماعی، موجب محرومیت از رزق، اعم از مادی و معنوی می شود؛ بنابراین لازم است برای تبیین چگونگی این رابطه، به نکات زیر توجه کرد:

اولًا، باید توجه داشت که «رزق» در اینجا معنایی عام و گسترده دارد؛ یعنی منحصر در رزق متعارف از قبیل خوراک و پوشاک و مسکن و مرکب و امثال آن نیست. بلکه شامل رزق های معنوی و اخروی نیز می شود. به یک تعبیر، همه نعمت های الهی که به گونه ای در اختیار انسان قرار گرفته اند «رزق» به شمار می آیند. حتی باید دانست که اهمیت رزق های معنوی، مانند علم و ایمان و عبادت و امثال آن، به مراتب بیشتر از رزق های مادی است. گاه ممکن است ارتکاب گناهی موجب محرومیت انسان از ادامه تحصیل شود و گاه ممکن است ارتکاب گناه موجب بی توفیقی انسان در ادای به موقع وظایف دینی و اعمال عبادی اش شود.

حتی نسبت به کسانی که از معنویت بالاتری برخوردارند و توفیقات و رزق های معنوی بیشتری را کسب کرده اند، ممکن است ارتکاب یک گناه صغیره، موجب سلب توفیق آنان از نماز شب باشد.

ثانیاً، در جای خود به اثبات رسیده است که در این جهان هیچ پدیده ای بدون علت رخ نمی دهد. بنابراین، مصیبت ها و محرومیت ها و گرفتاری ها نیز بدون علت نیستند. اما این را هم می دانیم که خداوند خیر محض است و جز اراده خیر از او سر نمی زند، پس علت مصیبت ها و گرفتاری ها را باید در جایی دیگر جستجو کرد.

قرآن کریم، در آیات متعدد و به بیان های متنوع، این حقیقت را تأکید کرده است که علت اصلی محرومیت های انسان، اعمال و رفتارهای ناشایست خود اوست:

وَ ما أصابَکمْ مِنْ مُصیبَة فَبِما کسَبَتْ أیدیکمْ وَ یعْفُوا عَنْ کثیر؛

هر مصیبتی به شما رسد به سبب دستاورد خود شما است و [خدا] بسیاری را نیز عفو می کند.

همین مسئله عیناً درباره بهره مندی از رزق و روزی مادی و معنوی نیز صادق است.

قرآن کریم تقوای الهی را یکی از عوامل گشایش و وسعت رزق دانسته و می فرماید:

وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُری آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ وَ لکنْ کذَّبُوا فَأَخَذْناهُمْ بِما کانُوا یکسِبُونَ؛

و اگر اهل شهرها و آبادی ها، ایمان می آوردند و تقوا پیشه می کردند، برکات آسمان ها و زمین را بر آنها می گشودیم؛ ولی [آنها حق را] تکذیب کردند؛ ما هم آنان را به کیفر اعمالشان مجازات کردیم.

وَ مَنْ یتَّقِ اللَّهَ یجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً وَ یرْزُقْهُ مِنْ حَیثُ لا یحْتَسِبُ وَ مَنْ یتَوَکلْ عَلَی اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِکلِّ شَی ءٍ قَدْراً؛

و هرکس تقوای الهی پیشه کند، خداوند راه نجاتی برای او فراهم می کند، و او را از جایی که گمان ندارد روزی می رساند، و هر کس بر خدا توکل کند کفایت امرش را می کند، خداوند فرمان خود را به انجام می رساند؛ و خدا برای هر چیزی اندازه ای قرار داده است.

بنابراین، هر چند ما نتوانیم با عقل ناقص و جزئی نگر خود رابطه میان گناه و محرومیت از رزق، به ویژه رزق های مادی را درک کنیم اما باید بدانیم که این رابطه، از نظر قرآن و معارف اصیل اسلامی، رابطه ای قطعی و ضروری معرفی شده است.

ما با عقل و علم خود در برخی موارد می توانیم رابطه علیت و تأثیر و تأثر میان دو پدیده را دریابیم، اما  عقل اقرار دارد که در ورای اسباب و علل ظاهری، علل و عوامل دیگری نیز هست که فراتر از درک و فهم بشر است و کشف آنها در حدود توانایی های عقل مستقل نیست و هم این یک حقیقت مسلم قرآنی و اسلامی است که جز علل و عوامل ظاهری، علل و عوامل دیگری نیز در این عالم جریان دارد که ارتباط آنها با معلول هایشان چندان برای ما محسوس نیست.


سه شنبه 6 شهریور 1397 - 13:7:30