تهران - الکوثر
برای من افتخار و شرف است که در جمع خانوادههای معظم شهیدان و بازماندگان افرادی که برترین عناصر انسانی زمان ما بودند و در جمع جانبازان عزیز که شهیدان زندهی دوران ما هستند، حضور پیدا کنم.
دو سه نکته عرض کنیم: یکی این است که یاد شهیدان نباید در جامعهی ما از ذهنیتها خارج شود. شهیدان را باید زنده نگه داشت. یاد شهیدان را باید گرامی بدارید و زنده نگه دارید؛ در همهی استانهای کشور این معنا وجود دارد. بیست و سه هزار شهید استان خراسان بزرگ - شامل سه استان کنونی - یکی از برجستهترین و بزرگترین رقمهای افتخارآفرین است. نگذارید غبارهای فراموشی - که عمداً گاهی این غبارها را میخواهند بر روی این خاطرههای گرامی بپاشند و قرار بدهند - روی این خاطرههای گرامی را بگیرد؛ زنده نگه دارید. مسئولان هم بایستی این کار را بکنند؛ مسئولان بنیاد شهید هم موظفند؛ مسئولان دستگاههای دیگر دولتی و عمومی هم وظیفه دارند. خود خانوادهها هم در محیطهائی که شعاع نفوذ و سلطهی آنهاست، این کار را انجام بدهند. از نام شهید و از افتخار به شهید هرگز غفلت نکنید.
اما عده ای این قدر وقاحت ورزیدند که نام شهدا و اصل شهادت را زیر سئوال ببرند.
شما ببینید توطئه های دشمن تا کجا از لحاظ فرهنگی و سیاسی نفوذ میکند و چقدر من و شما باید هشیار باشیم که جلو این توطئه ها را بگیریم. معیار اسلامی، «شهید» را از زمره ی مردم معمولی بیرون میبَرد و در کنار اولیا و صدیقین قرار میدهد؛ آن یک نگاه والائی است که به عقل ما هم درست نمیگنجد. حتّی با نگاه های مادی معمولی، شهید آن کسی است که جان خود را برای نجات شرف و استقلال ملتش فدا کرده. هیچ وجدان و شرفی، هیچ دل بیدار و غیر بیماری میتواند این را انکار کند؟
آن کسانی که در زمان حکومت شریر بعثی، به ایران حمله کردند و میخواستند ایران یا لااقل قسمتی از ایران را مثل وضع فعلی عراق بکنند که اشغالگر بیاید داخل خانه و محلهی زندگی مردم و امکان تنفس را از پیر و جوان و مرد و زن بگیرد؛ و این جوان رزمندهی ما نگذاشت. کدام افتخار از این بالاتر؟
نکتهی دوم این است که خود خانوادهی شهدا؛ جوانهای شهدا؛ پسرهاشان، دخترهاشان بایستی پاسداران حقیقی ارزشهای شهید باشند. امروز بحمداللَّه بسیاری از فرزندان شهیدان و جانبازان ما در دانشگاهها، در رتبههای علمی یا فارغ التحصیل شدند یا در شرف فارغ التحصیلی هستند؛ مبادا امواج گوناگون، اینها را از آن ریشهی باارزشی که دارند، غافل کند. ریشهی آنها همان شهادت است.
نکتهی سوم در مورد بنیاد شهید است. بنیاد شهید بایستی همهی توان و نیرو و نشاط و امکانات را در خدمت رفاه مادی و معنوی و اخلاقىِ خانوادهی شهدا قرار بدهد. این، اصل است. این اصل باید در همهجا مورد توجه قرار بگیرد؛ هم در مشهد و خراسان و هم در نقاط دیگر.
و آخرین نکته این است که داعیهی ما در دنیای امروز، داعیهی کوچکی نیست؛ داعیهی بزرگی است. نمیتواند تبلیغات خارجی تو سر جنس ما بزند. ما میدانیم چه میخواهیم و چه داریم؛ ارزشش را میدانیم. داعیهی ما آنچنان داعیهای است که امروز در دنیای اسلام، در هر کشوری از کشورهای اسلامی - چه در آفریقا، چه در آسیا - و در هر نقطهای این داعیهها و این شعارها مطرح بشود، اکثریت قاطع مردم با آن همراهی خواهند کرد؛ برای آن شعار خواهند داد و اظهار ارادت و عشق خواهند کرد. این، داعیهی ماست؛ یعنی داعیهای است که حرف دل همهی ملتهای مسلمان است. شما استقبالی را که مسلمانها در کشورهای مسلمان از رئیسجمهور کنونىِ ما و در دورانهای قبل از رؤسای جمهور ما - که آنها را مظهر نظام اسلامی میدانستند - کردهاند، ببینید. این دیگر عرب و عجم ندارد؛ اینجا آسیائی و آفریقائی ندارد. وقتی کسی که مظهر ایران اسلامی است و در آن کشورها حاضر میشود، دلها، نه به صورت تشریفات، نه ظاهرسازی، به استقبال او میروند و برای او شعار میدهند؛ اگر دولتها و پلیسهای آنها و دستگاههای امنیتی آنها جلوشان را نگیرند. داعیهی ما چنین داعیهای است و این داعیه در همهی دنیای اسلام طرفدار حداکثری دارد. من میگویم دنیای اسلام، اما دائره از این وسیعتر است؛ در غیر دنیای اسلام، مردمی که با کاری که جمهوری اسلامی دارد میکند و کرده است، آشنا هستند، آنها هم همین احساس را دارند؛ منتها آنجا آشنائیها کمتر است. تبلیغات ما، تبلیغات متناسب با عظمت کارمان نبوده؛ تبلیغاتمان ضعیف بوده است. هرجائی که میدانند، از این آرمان طرفداری میکنند. این آرمان چیست؟ این آرمان «ضدیت با نظام سلطه» است.
ما میگوئیم دنیا را سلطهگران عالم تقسیم کردهاند به دو قسم: سلطهگر و سلطهپذیر. ما با این مخالفیم. سلطهگران غلط میکنند که بر دنیای غیر کشور خودشان میخواهند سلطه پیدا کنند. و دولتهای سلطهپذیر - که زورگوئی آن سلطهگران را قبول میکنند - بیجا میکنند که علیرغم میل ملتهای خودشان تسلیم آن سلطهگرها میشوند؛ این حرف ماست. ما میگوئیم ملتها هویت خودشان را باید حفظ کنند؛ منافع خودشان را باید حفظ کنند؛ منابع طبیعیشان باید برای خودشان باشد؛ دیگران نباید به اینها زور بگویند؛ نباید سرزمین اینها را غصب کنند؛ نباید بر اینها سلطهی سیاسی و فرهنگی پیدا کنند؛ این حرفی است که همهی ملتها و بسیاری از دولتها این حرف را قبول دارند و از بن دندان این حرف را میپذیرند. این داعیهی ماست. شعار در دنیا خیلی است؛ هنر ملت ایران این است که این شعار را در عمل محقق کرده؛ «دو صد گفته چون نیم کردار نیست». روشنفکرهای زیادی در دنیا همین حرفها را زدند؛ اما حرف بود. ملت ایران عمل کرد؛ ملت ایران ایستاد و همین ایستادگی بود که برکت کرد و صدق دعای ملت ایران را برای ملتهای دیگر ثابت کرد و اینطور ملتهای دیگر علاقهمند به ملت ایران شدند. این داعیهی ماست. این داعیهای است که کسی در کشور ما بتواند از او دست بردارد؟! جرأت کند از مردم ملاحظه نکند و بتواند بر خلاف این داعیه حرکت کند؟! آن مجموعهای، آن حزبی، آن گروهی، آن جناحی، آن جریانی که بخواهد برخلاف این رفتار کند، مردم توی دهن آن جریان میزنند.
پروردگارا! ما را در این راه ثابت قدم بدار.
والسّلام علیکم و رحمةاللَّه
برای عضویت در کانال تلگرامی الکوثرفارسی کلیک کنید
یک شنبه 27 اسفند 1396 - 13:2:38