در کتاب «مهار انحراف» آمده است:
«با وجود تمام تلاش رسول الله صلیاللهعلیهوآله در بیان شخصیت والای فاطمه سلاماللهعلیها، حضرت زهرا سلاماللهعلیها نمیتوانست به عنوان دفاع از ولایت، از منزل بیرون بیاید؛ چرا که غاصبان خلافت، در عملیات روانی چیره دست بودند و میتوانستند جوّ مدینه را با تبلیغات تغییر دهند… از این نکته که آنها توانستند در مدینه به سرعت خلأ قدرت را پر کرده و خود را به عنوان جبههی حق جا بزنند، قدرت و تخصص آنها در زمینه احاطه خبری، اثبات میشود. با توجه به جو حاکم بر مدینه، دختر پیامبرصلیاللهعلیهوآله اگر وارد میدان شود و داعیهدار خلافت شود، او را نیز به آسانی از سر راه برمیدارند. اما روند حمله به زهرا سلاماللهعلیها باید ظاهری مشروع داشته باشد؛ دقیقاً همان کاری که صورت گرفت. ابوبکر پس از جریان حمله به خانه فاطمه سلاماللهعلیها بارها میگفت: “لیتنی لم اکتشف بیت فاطمه” در واقع علت ابراز پشیمانی او این بود که جریان به کلی به زیان او پایان یافته است.»
مبارزات حضرت فاطمه زهرا سلاماللهعلیها
میتوان مبارزات حضرت فاطمه زهرا سلاماللهعلیها را در مقابل غاصبان خلافت و نیز پشتیبانی و دفاع از مقام ولایت و امامت را در پنج مرحله مورد بررسی قرار داد:
1. جریان فدک 2. عزاداری حضرت زهرا سلاماللهعلیها در فراق پیامبر 3. حضور حضرت در پشت در خانه و به هنگام آتش گرفتن در 4. اعلام نارضایتی حضرت از دو خلیفه و غاصبان خلافت 5. وصیت حضرت در مخفی بودن قبرشان.
جریان فدک
پس از فتح خیبر و شکست یهودیان، باغات فدک در اختیار رسول خدا صلیاللهعلیهوآله قرار گرفت و رسول خدا صلیاللهعلیهوآله آن را به فاطمه زهرا سلاماللهعلیها اهدا فرمودند و سندی برای آن تنظیم نمودند و فدک، در چند سال از حیات پیامبر صلیاللهعلیهوآله در اختیار فاطمه قرار داشت اما ابوبکر و عمر آن را غصب کردند. در کتاب «رهآورد مبارزات حضرت زهرا سلام الله علیها» آمده است:
«فاطمه سلاماللهعلیها انحرافات و تحریفات را افشا نمود. ماجرای غصب فدک و این که پیامبر ارث نمیگذارد را با استدلالهای محکم قرآنی محکوم کرد و سران حکومت را به زانو درآورد و با شواهد گویا و سند مکتوب به املاء رسول خدا صلیاللهعلیهوآله مانع ترویج یک حدیث جعلی شد، تا فرمان بازگرداندن فدک را از ابابکر گرفت. وقتی سران کودتا ناچار شدند فدک غصب شده را بازگردانند که آبرویشان بر باد میرفت… و اسلامی نبودن فرامین کودتاگران بر همه ثابت میشد، به زور متوسل شدند و خود را رسوا کردند که عمر با دست ناپاکش سیلی به صورت فاطمه سلاماللهعلیها نواخت. و سند فدک را پاره کرد… و در همیشه تاریخ اسلام رسوا شد.»
اصرار و شدت عمل ابوبکر و عمر در غصب فدک که زمانی ملک یهودیان بوده است، نشان از عمق کینه و بغض آنان و دوستان یهودیشان، نسبت به فاتح خیبر و صاحب فدک است.
یورش به منزل امام
در همان کتاب، آمده است:
«چنین اندیشیدند که به بهانهی گردهمایی مخالفان در خانه علی علیهالسلام به منزل امام یورش ببرند. مخالفان اندک و علی علیهالسلام در یک مقابله شمشیر و در یک جنگ نابرابر کشته می شوند. آنگاه حل مشکل طبیعی است زیرا: علی علیهالسلام برای خلافت شمشیر کشید جنگید و کشته شد. نمیبایست دست به شمشیر ببرد و در امت اسلامی مسلحانه برخورد کند. اما یک محاسبه دقیق را از یاد برده بودند. فاطمه زهرا سلاماللهعلیها را به حساب نیاوردند فکر میکردند، زنی که برای حفظ حجاب خود در ماجراهای سیاسی دخالت نمیکند در خط مقدم قرار نمیگیرد، در خانه مینشیند و دعا میکند یا قرآن میخواند یا گریه میکند و چون طرفداران علی علیهالسلام اندک میباشند، زود از میدان خارج شده، و علی علیهالسلام تنهاست و در تنهایی و غربت چه میتواند بکند؟ برای همین اهداف شوم دو هزار نفر را بسیج کردند و یا به نقل برخی از نویسندگان 450 نفر را در یورش به خانه امام دخالت دادند. از این رو دفاع جانانه حضرت زهرا سلاماللهعلیها برای حفظ جان امام علیهالسلام یکی از رهآوردهای مهم مبارزات حضرت زهرا سلاماللهعلیها است… و معتقدیم: اگر فاطمه نبود، دین و آیینی، امامت و تداوم راه رسالتی وجود نداشت.»
و باز در همان کتاب آمده است:
«گروههای مهاجم و فرماندهشان عمر میدانستند که زدن و بازو شکستن و شهادت حضرت محسن برای آنها گران تمام میشود و سیلی زدن به دختر پیامبر اسلام که دهها حدیث و روایت در فضیلت او در میان مردم انتشار دارد کار سادهای نمی باشد، و تلاش داشتند این کار را نکنند، ابتدا با انواع تهدیدها برخورد کردند دیدند فایدهای ندارد. هیزم برای آتش زدن در آوردند و هشدار دادند، تأثیری نداشت. و دختر پیامبر صلیاللهعلیهوآله مصمم برای شهادت در برابر مهاجمان ایستاده بود، تا درب خانه را آتش نزدند و نیم سوخته آن را بر اندام او نکوبیدند، و بین در و دیوار با ضربتهای جانکاه محسن او را شهید نکردند و تا بیهوش بر زمین نیفتاده بود دفاع را ادامه داد… و تا شنید که امام زمان او را به زور به سوی مسجد میکشانند. با همه دردهای شدیدی که یک زن، پس از سقط جنین دارد، آن هم سقط جنینی که با ضربت و فشار باشد چادر بر سر کرد و تکیه به حضرت مجتبی داد و با سرعت خود را به امام رساند دامن امام را گرفت و مانع بردن امام به مسجد شد.
سران سیاسی کودتاگر سقیفه چون به بن بست کامل رسیدند ناچار شدند کفر پنهان را آشکار کنند و نفاق درون را آشکارا بنمایانند که بگوید: “قنفذ دست فاطمه را کوتاه کن.” و تا دست فاطمه سلاماللهعلیها بر اثر ضربات سخت سست نشده بود نتوانستند علی علیهالسلام را به مسجد بکشانند. این واقعه را همه دیدند همه فهمیدند سران کودتاگر سقیفه، منطق و ایمان ندارند که دست به شمشیر و شلاق می برند.»
در همان کتاب میخوانیم:
«در مبارزه مستقیم نمیتوانستند تا آنجا پیش بروند که دختر پیامبر را سیلی بزنند اما در تداوم خط نفاق، عمر به راحتی دستور صادر میکند و قنفذ یهودی زاده به راحتی این خیانت را مرتکب میشود.»
و آمده است:
«ابوبکر فرمان یورش به حریم ولایت را صادر میکند. عمر به خانه امام هجوم آورده حضرت محسن را به شهادت میرساند. قنفذ یهودی زاده فاطمه سلاماللهعلیها را کتک میزند.»
مغیرة بن شعبه یهودی نیز، یکی از عوامل حکومت ابوبکر، عمر و عثمان و از مهاجمان اصلی به خانه وحی بود. اخنس پدر مغیره از مشرکین بود که در روز فتح مکه به ظاهر مسلمان شد. برادر او ابوالحکم در جنگ احد به دست امام علی علیهالسلام کشته شد و او همواره کینه امام علی علیهالسلام را در دل داشت. بنابراین قاتلان حضرت زهرا سلاماللهعلیها، همان منافقان و یهودی زادگان مسلماننمای مدینه هستند.
آری اینها، واقعیات تلخ تاریخ صدر اسلام است که یهودیان همانطور که در زادگاه آیین مسیح علیهالسلام، تصمیم به سنگسار مریم سلاماللهعلیها گرفتند، اقدام به قتل مسیح علیهالسلام کردند، ایشان را به پیامبر مفقودالاثر تاریخ بدل نمودند، در حواریون ایشان نفوذ کردند، پولس یهودی را به جانشینی ایشان نشاندند و توحید را به تثلیث بدل نمودند، بار دیگر برنامه شومشان را در زادگاه اسلام و در میان مسلمانان و اهل بیت پیامبر اسلام تکرار کردند.
چهار شنبه 11 بهمن 1396 - 21:4:46