تهران- الکوثر: حميدرضا دهقانيپوده،كارشناس ارشد مسائل خاورميانه در یادداشتی می نویسد: درطول تاريخ ٥ هزار ساله قدس، همواره تلاشهاي متعددي براي سلطه بر بيتالمقدس، اين شهر تاريخي و قديمي صورت گرفته است. قدس مركز اديان بزرگ الهي است و همواره اديان و تمدنهاي مختلف جاي پايي در اين شهر مقدس داشتهاند. همچنان كه از نام آن پيداست، اين شهر براي اديان متعددي از قدسيت و اعتبار بالايي برخوردار است. نامهاي تاريخي اين شهر، از جمله يبوس، ايليا، اورسالم و قدس نشان از اهميت و تقدس اين شهر در طول تاريخ دارد و همواره مورد توجه مسلمانان، مسيحيان و يهوديان قرار داشت. براي مسلمانان اين شهر ميزبان سومين حرم شريف است، قبله اول مسلمانان جهان و محل معراج رسول اكرم(ص) بود. در طول مبارزه مردم فلسطين با اشغالگران، همواره قدس بيشترين اهميت را داشت در سوي مقابل نيز صهيونيستها به اين شهر چشم طمع دوخته بودند. سال ١٩٤٨ بخش غربي قدس به اشغال رژيم غاصب صهيونيستي درآمد و در سال ١٩٦٧ بخش شرقي و از جمله شهر قديمي يا شهر مقدس كه مسجدالاقصي، قبهالصخره، كليساي قيامت و برخي مكانهاي تاريخي و مذهبي ديگر از جمله ديوار براق در آن قرار داشتند، به تصرف اشغالگران درآمد. صهيونيستها در طول ٧٠ سالي كه از عمر اين رژيم غاصب ميگذرد، همواره دنبال اين بودند كه با شهركسازي، آواره كردن فلسطينيان و ساخت ديوار نژادپرستانه حائل، چهره اين شهر را تغيير دهند و دموگرافي و تركيب جمعيتي آن را به نفع خودشان تغيير دهند. سال ١٩٦٧ زماني كه بخش شرقي قدس را اشغالكردند به دنبال اين بودند كه بخش زيادي از مردم ساكن شهر قدس را آواره كنند. از ابتداي دهه ١٩٩٠ كه كنفرانس مادريد و بعد از آن نشستهاي اسلو شروع شد، صهيونيستها تلاش كردهاند كه با توسل به روشهاي غيرحقوقي و غيرانساني،
يكي از مهمترين موارد نزاع ميان خودشان و مردم فلسطين را و از ميز مذاكرات خارج كنند. در مرحله اول آنها تلاش كردند بررسي وضعيت قدس را به آينده و پايان مذاكرات واگذار كنند. بعد از آغاز قرن ٢١ و زماني كه فلسطينيان مشاهده كردند كه هيچ تغييري در وضعيت اشغالگري قدس پيش نيامده است و بعد از اهانت به مسجدالاقصي و حضور آريل شارون و سربازان رژيم صهيونيستي در مسجدالاقصي، انتفاضه دوم يا انتفاضه مسجدالاقصي روي داد. مذاكرات ميان طرفهاي فلسطيني با صهيونيستها بعد از انتفاضه دوم، به هيچ نتيجهاي نرسيد.
در سال ١٩٨٠ رژيم صهيونيستي، قدس را يك شهر واحد و پايتخت ابدي خود اعلام كرد. ولي كشورهاي جهان حاضر به پذيرش اين موضوع نشدند. قطعنامههاي متعدد شوراي امنيت سازمان ملل متحد از جمله قطعنامه ٢٤٢ و قطعنامه ٣٣٨ اين بخش از قدس را اشغالي ميداند، در نتيجه طرح رژيم صهيونيستي براي تغيير وضعيت قدس، به نتيجهاي نرسيد. قطعنامه ٤٧٨ شوراي امنيت سازمان ملل متحد سال ١٩٨٠ از خواهان حفظ وضعيت قدس و عدم تغيير در شرايط آن است.
سال ١٩٩٥ كنگره امريكا با تصويب قانون انتقال سفارت امريكا از تلآويو به قدس، گام خطاي ديگري به همه گامهاي خطاي گذشته ايالات متحده امريكا در زمينه پرونده فلسطين افزود. با وجود تصويب اين قانون، روساي جمهوري ايالات متحده طي ٢٢ سال گذشته از اجراي اين قانون و انتقال سفارتشان به قدس امتناع كردهاند و اين قانون را به تاخير انداختند. دونالد ترامپ، رييسجمهور جديد امريكا، همچون بسياري اقدامات ناپسند، غيرمنطقي و غيرانساني خودش، همانند تصميمي كه در مورد سفر شهروندان كشورهاي اسلامي به امريكا اتخاذ كرد و مانند بسياري ديگر از اقدامات او در سياست داخلي و خارجي امريكا كه كاملا خلاف عرف حقوقي و بينالمللي بود، در اين مورد اين موضوع هم تصميمي خلاف رويه گذشته امريكا اتخاذ كرد. ترامپ، چهارشنبه شب در اقدام نابخردانه ديگري از سوي امريكا در پرونده اشغال فلسطين، دستور انتقال سفارت ايالات متحده از تلآويو به قدس را امضا كرد و اعلام كرد كه قدس را به عنوان پايتخت رژيم صهيونيستي به رسميت ميشناسد.
به نظر ميرسد كه اقدام دولت امريكا، چه از نظر سياست داخلي اين كشور و چه از نظر سياست خارجي، حامل پيامهايي باشد. ترامپ و دولت او به دليل اقداماتي كه شخص او و نزديكانش در دوران انتخابات انجام دادهاند، بسيار تحت فشار قرار دارند، از سوي ديگر سياستهاي امريكا و دوستان و متحدانش در منطقه، يكي پس از ديگري با شكست مواجه شده است. امريكا و برخي متحدانش توقع داشتند كه بعد از موفقيت تروريستهاي تحت حمايتشان در عراق و سوريه، اقدام به انتقال سفارت كنند، اما با شكست بزرگي كه در منطقه از مردم و دولتهاي منطقه خوردند و با پيروزي محور مقاومت، ناچار شدند اقدامات ديگري را براي پنهان كردن اين شكست عملي كنند؛ تعجيل امضاي دستور انتقال سفارت ايالات متحده و به رسميت شناختن قدس به عنوان پايتخت رژيم صهيونيستي، محصول اين شكستها بود.
اما همانگونه كه اقدامات ديگر امريكاييها و برخي متحدان منطقهاياش در برابر محور مقاومت در منطقه با شكست مواجه شده است، اين اقدام هم به شكست ميانجامد و با وجود امضاي فرمان اجرايي براي چنين امري، امكان عملي و اجرايي شدن آن وجود نخواهد داشت.
كارشناس ارشد مسائل خاورميانه
شنبه 18 آذر 1396 - 12:43:43